به گزارش ایسنا، عضو هیأتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد در مراسم بزرگداشت حافظ که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، در سخنرانی خود با عنوان "جنجالیترین بیت حافظ" با خواندن بیت "پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت، آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد"، به نقد و بررسی این بیت پرداخت.
محمود فتوحی تصریح کرد: اولین بحث درباره بیت "پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد"، حدود ٤٠ سال پس از مرگ حافظ آغاز میشود. این بیت به دو صورت قرائت میشود که یک صورت با لحنی جدی است و در صورت دوم قرائت این بیت تا حدودی معنا و لحن، شیطنتآمیز میشود.
او با بیان اینکه از زمان حافظ تا به امروز این بحث در باب این بیت ادامه داشته است، تاکید کرد: بغرنجی این بیت از اینجا آغاز میشود که سرانجام حافظ قائل به این است که بر قلم آفرینش خطا رفته است یا نه؟
این استاد زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: اولین واکنش نسبت به این بیت از سوی قاسم انوار دیده میشود، هرچند بر خلاف اقوال مشهور که در تذکرهها از جمله تذکره دولت شاه آمده است، قاسم انوار چندان به حافظ نظر نداشته است و بیشتر از آنکه از حافظ تقلید کند، از مولوی تقلید میکند و برخلاف آنچه گفته شده، وی از معارضان حافظ بوده است و با تعریضی که به حافظ میزند، گمان نمیرود که او همیشه شعر حافظ میخوانده است.
فتوحی اظهار کرد: دومین واکنش نسبت به این بیت در کتابی به نام "جواهرالاسرار" از آذری توسی است که ٤٨ سال پس از مرگ حافظ نوشته شده است. فصل چهار این کتاب به بعضی از مشکلاتی که درباره برخی از ابیات در محافل ادبی بوده است، میپردازد؛ از جمله همین بیت از حافظ است "پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد".
او افزود: بیشتر بحث درباره ضمیر "ش" در مصراع دوم در واژه "خطاپوشش" است. در این جا سؤال این است که خطاپوش چه کسی؟ خطاپوشی خدا یا خطاپوشی شیخ؟ و اگر خطاپوشی را به خدا نسبت دهیم، دشواری برطرف میشود و مؤلف نیز پیشنهاد کرد که خطاپوشی را باید به خدا نسبت دهیم.
عضو هیأتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: پس از آذری توسی، به شخصی به نام ابراهیم فاروقی میرسیم که در سال ٨٧٨ در هندوستان، لغتنامهای به نام لغتنامه منیری تدوین کرده که در آن حدود ١٠٠ بیت از حافظ به عنوان شاهد لغتها آورده است و در ذیل واژه خطا مطرح میکند که مصرع دوم یک جمله معترضه است و اگر از پیر سؤال کنند که در قلم صنع خطا نرفته است، خطاپوشش چرا گویند و این سؤال خطاست؛ بدین ترتیب همه میخواهند به وجهی حافظ را توجیه کنند که حافظ هیچگاه بر کارگاه آفرینش خطا نگرفته است.
او خاطرنشان کرد: در حدود سال ٩٥٠ کتابی به نام "لطایف اشرفی" نوشته شده است که جنجالی را در باب حافظ شناسی به راه انداخته است و شخصی به نام "جهانگیر اشرف سمنانی" در جنوب هند، خانقاهی داشته است و در سفری به شیراز حافظ را ملاقات میکند و در گفتوگو و بحثی با حافظ سخنانی بین اینها رد و بدل میشود و حاوی اطلاعات زیادی بوده است.
فتوحی افزود: زمانی که این نسخه پیدا شد، جنجالی را در باب حافظ شناسی ایجاد کرد؛ چون در مورد زندگی حافظ اطلاعات دقیقی وجود ندارد؛ به جز مواردی که محمد گلاندام که همدرس حافظ بوده، در مقدمهاش آورده است.
او تصریح کرد: نکته جالب توجه در باب این بیت در کتاب لطایف اشرفی این است که این بیت را به دو وجه خواندهاند؛ بعضی به باطن بیت توجه کردهاند و بعضی دیگر ظاهر آن را مورد توجه قراردادهاند و کسانی که به باطن آن توجه داشتهاند، معتقدند که خداوند هر چه انجام داده، خیر است و چیزی به نام شر در کارگاه آفرینش وجود ندارد.
فتوحی به معنای ظاهری بیت اشاره کرد و گفت: اما معنای ظاهری آن جالب است و داستانی بدین ترتیب دارد که خواجه حافظ شیرازی دوستی داشته به نام خواجه صنعالله که با همدیگر، همدرس بودند و غزل میگفتند و روزی آنها شعرهایشان را پیش استاد میبرند و استاد میگوید که خطا بر قلم صنع نرفت و منظور از صنع، همدرسش صنعالله بوده است و حافظ دارد با رقیب شعریاش سخن میگوید و البته تمام اینها جعلیاتی است که در قرن ١٠ و ١١ در تذکرهها وجود داشته است.
او همچنین گفت: در استانبول نیز جریانی شدیدا علیه حافظ شکل گرفت و حتا فتوایی دادند و خواندن شعر حافظ را تحریم کردند و پس از این نیز اینگونه جریانها همچنان ادامه پیدا میکند.
فتوحی افزود: از منظر تاریخ ادبی هرمنوتیکی، معنا و حیات متن در تاریخ تابع افق انتظارات خوانندگان است و تاریخ قرائتهای مختلف این متن نشان میدهد که یک انتظار غالب بوده است و آن تبرئه حافظ از خطاگیری بر آفرینش است؛ اما قرائت دوم تقریبا در گذر تاریخ مکتوب نشده؛ هرچند پیوسته وجود داشته و قرائتهای کتابتشده پاسخی به آن قرائت نامکتوب است.
نظر شما