به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ،وحی در ادیان الهی همواره یکی از مهمترین مباحث معرفتی و الهیاتی بوده است که تأثیر مهمی در شکلگیری عقاید پیروان ادیان مختلف داشته است. در این میان، مقایسه وحی در اسلام و مسیحیت از جنبههای گوناگون، از جمله نحوه دریافت، انتقال و حجیت آن، همواره محل بحث اندیشمندان دینی بوده است.
بنا بر روایت ایکنا، علاوه بر موضوع وحی، اخلاق و اجرای احکام دینی نیز از وجوه مقایسه میان اسلام و مسیحیت بهشمار میرود در حالی که هر دو دین بر اصول اخلاقی مشترکی تأکید دارند و تفاوتهایی در رویکرد اجرایی آنها دیده میشود. اسلام، علاوه بر تأکید بر رحمانیت و مهربانی، چارچوبی از احکام و قوانین اجتماعی را برای حفظ نظم و عدالت در جامعه ارائه میدهد که شامل حدود و قصاص نیز میشود.
حمید شاهآبادی، پژوهشگر دین و نویسنده کتاب «سنت وحی در سنت مسیحی» درباره شباهتها و تفاوتهای وحی در مسیحیت و اسلام گفت: آموزههای مسیحیت چند محور و رکن دارد؛ مثل بحث تجسد و گناه ازلی و... که اندیشه مسیحیت فعلی را تشکیل میدهد؛ اینکه چقدر قرآن با انجیل قابل مقایسه است از منظر اهل یهود نیز شبیه هم نیستند. اولین انجیلی که نزد مسیحیت معتبر است ۷۵ سال بعد از عروج حضرت مسیح(ع) نوشته شد.
وی ادامه داد: وحی مسیحی در مقایسه با وحی اسلامی تفاوت بنیادین دارد. این تلقی که مسیحیت از انجیلهای چهارگانه است وحی دارد نوعی Revolution از نوع درونی است. ما در وحی اسلامی قرائت صحیح را داریم که واژه به واژه آیات قرآن را خداوند به پیامبر(ص) وحی فرموده است و پیامبر اکرم(ص) نیز عیناً این واژهها را بیان کرده است؛ بنابراین واو و نقطهای که در قرآن وجود دارد همانی است که خداوند گفته است.
مکاشفات شخصی محور اناجیل
شاهآبادی افزود: وقتی به انجیل مراجعه میکنیم محور شخص قدیس و مکاشفه کننده است؛ مثل پطروس که یکی از حواریون است و لحظاتی در حالتی قرار میگیرد که در آن لحظه اتفاقی درون آنها رخ میدهد که عبارتی خدایی است و از شخص برمیخیزد؛ بنابراین این عبارات شخصی هستند و هرقدر شخص قدیس منزهتر و پاکتر باشد این عبارت خداییتر و الهیتر است.
این پژوهشگر دین اظهار کرد: آنچه در قرآن گفته میشود برای ابد است و تخصیص دادن دستورات و تذکرات قرآن به بازه زمانی معین، اشتباه است. ما کلام وحی قرآن را حجت میدانیم و در مسیحیت نیز انجیلها حجیت دارند و این نقطه، وجه اشتراک ماست.
اقدامات و اجرائیات؛ نقطه تفاوت اسلام و مسیحیت
وی درباره شباهتها و تفاوتهای اخلاق در سنت مسیحی و اسلامی گفت: آنچه در اسلام به عنوان اخلاق مطرح میشود یک اعتدال واقعی است یعنی فضیلت، حسن و قبح ذاتی است و فطرت انسان آن را میپذیرد؛ مسیحیت نیز همینگونه است اما نقطه اختلاف این است که لازمه حفظ جامعه اخلاقی، مجموعهای از اقدامات و اجرائیات دارد مثلاً حکم قصاص در عین اینکه حکم خشن و سختی است، اما حکم الهی است که باعث ایجاد عدالت در جامعه میشود. موضوعات از این دست شاکله دین اسلام را تشکیل داده است یعنی اسلام از طرفی یک دین رحمانی است و از طرف دیگر شدیدترین احکام را برای کسانی که از چهارچوبها خارج میشوند، صادر میکند.
اهمیت توجه به باور و حافظه تاریخی مردم
شاهآبادی در ادامه با اشاره به تولید محتوای رسانهای مذهبی از سوی کشورهای اسلامی گفت: اگر تولید را در قالب ببینیم یک منظر است و اگر در محتوا ببینیم منظر دیگری است. اگر سریال امام علی(ع) در کشور ما سریال موفقی شد به دلیل فرم و قالب نیست بلکه این سریال در بستر مفاهیم دینی که در تار و پود یک ملت تنیده شده، شکل گرفته است. مردم ما عاشق امام علی(ع) هستند و اگر این سریال کاستی هم داشته باشد به دلیل اینکه مبتنی بر باورهای دینی مردم شکل گرفته است و ثائم بر حقانیتی واقعی است راه خود را به قلب مردم باز میکند. همچنین، اگر سریالی را با پول، فرم و تکنیک به مردم تحمیل کنیم و بخواهیم امر مضمومی را جا بندازیم ممکن است توفیقاتی داشته باشیم چون بابت آن پول خرج شده است اما به دلیل اینکه مبتنی بر باورهای جامعه نیست، موفق نخواهد شد؛ مثلاً در سریال «معاویه» فارغ از دیدگاه تشیع نسبت به معاویه، آیا همه اهل سنت به معاویه به عنوان خالالمؤمنین و مظهر پاکی نگاه میکنند؟ اینگونه نیست؛ وقتی چیزی در باور مردم وجود ندارد اگرچه تولید یک اثر میتواند اسباب زحمت شود اما نمیتواند قلب مردم را جذب کند. با سینما میتوان یک فرد کاملاً فاسد را به مدد پوشش رسانهای، چهره دیگری نشان داد اما کسی که تاریخ نسبت به آن قضاوت دارد را نمیتوان تطهیر کرد.
نظر شما