به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، هفتمین نشست پیوندهای فرهنگی و تمدنی ایران و اوراسیا را با عنوان «سعدی در فرارود» با همکاری کارگروه ادبیات انجمن ایران شناسی و موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) برگزار شد.
به گزارش ایرنا، اصغر دادبه در این نشست با اشاره به اهمیت سعدی در حفظ زبان فارسی در پهنه تمدنی ایران گفت: سعدی همه جا هست، دلیلش هم روشن است: او کاری کرد که هیچکس نکرد. سعدی زبانی برای ایران فرهنگی ساخت. زبانی که به عنوان زبان رسمیِ آموزش، پذیرفته شد. از همان زمان، «گلستان» و اندکی بعد «بوستان» به کتاب درسی مکاتب تبدیل شدند اما پس از سال ۱۳۲۱ هجری شمسی، آن نقشه شومِ گردنکلفتهای جهان آغاز شد. ابتدا انگلیسیها زبان فارسی را در آسیا جارو کردند و بعد روسها در ماوراءالنهر ادامهاش دادند و همچنان هم این روند فارسی زدایی توسط هندیها و چینیها و حتی پاکستانیها ادامه دارد.
نابودی زبان و ادبیات فارسی بیش از تجزیه ایران به سود دشمن است
ادیب و استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: بارها گفتهام و باز میگویم روزی پنج تا شش دقیقه، یک جمله از «گلستان» سعدی را برای بچهها بخوانید و آن تکرار کنید. تمام لطافتهایی که ما در زبان فارسی داشتیم، از یاد نسلهای جدید حتی دهه ۶۰، ۷۰ رفته است. امروز شما حتی اگر در کلاس ادبیات تعبیر کنایهآمیز به کار ببرید، کسی درک نمیکند. چرا؟ چون برنامه دشمن روشن است! آنها متوجه شدهاند تجزیه ایران به نفعشان نیست. پس از مسیر زبان و ادبیات و قومگرایی وارد میشوند.
دادبه با اشاره به ادعای یکی از نمایندگان مجلس جمهوری آذربایجان گفت: فرد نادانی سخنرانی میکند و در آن، شهرهای ایران را یکییکی اسم میبرد و میگوید باید آنها را «پس بگیریم»! ما چرا به اینجا رسیدهایم؟ چون ما حرف حقمان را نمیزنیم. آنها جا انداختهاند که کشوری به نام «جمهوری آذربایجان» از گذشته وجود داشته؛ در حالی که این، دروغی تاریخیست.
وی با تاکید بر این که گذر زمان دروغگویی را آسان می کند، اظهار داشت: «افلاطون میگفت حکومتگران از جنس طلا، سپاهیان از نقره، و پیشهوران از مفرغاند». کسی از او پرسید: آیا مردم این را باور میکنند؟ پاسخ داد: «دو نسل خرگوش کافیست». آنگاه چنان باور خواهند کرد که اگر مخالفت کنید، یا میکشندتان یا تحقیرتان میکنند یا در سوی دیگر جهان، مردم ژاپن باور داشتند که امپراتورشان فرزند خداست. این یعنی شنیدن حرف حساب سخت شده است.
دادبه اضافه کرد: این را از سر دلسوزی بهعنوان یک معلم میگویم، اگر زبان و فرهنگ را از دست بدهیم، همه چیز را از دست دادهایم، سعدی کاری کرد که ما هنوز به او مدیونیم.
زبان سعدی، هنوز زنده و پویا است
این استاد ادبیات، با بیان نوعی تقسیم بندی در ادبیات فارسی گفت: ما دو نوع زبان در ادبیات داریم؛ یکی زبان آراسته، مثل زبان نظامی یا حافظ که از طریق هنرهای بلاغی حرف میزنند. دیگری زبان پیراسته است، زبانی ساده اما در عمق خود حامل معانی ژرف. سعدی با ذهن پویای خود، این زبان را پروراند. او فقط به زبان ساده گذشته بازنگشت؛ او با ذهنی تربیتیافته، زبانی ساخت که هم ساده بود و هم پرمحتوا. به همین دلیل میگوید: اگر شربتی بایدت سودمند/ ز سعدی ستان تلخ داروی پند؛ یعنی اگرچه تلخ است، اما سودمند. او معرفت را از صافی ظرافت عبور داد؛ آنچه باید دور میریخت، دور ریخت، و جوهره را نگه داشت. به قول حافظ که شاگرد غیرمستقیم اوست، آن ظرافت در گفتار، راز ماندگاری است.
وی افزود: سعدی زبان نظم و نثر را ساده کرد اما کار او تنها سادهسازی نبود. فضا، شاد و پویا بود. به همین دلیل او پدر سخن فارسی است و هر جا که میروید، میبینید زبانش هنوز و همچنان زنده است. سعدی توانست زبانی بسازد که هم جوهره معرفت دارد و هم شیرینی بیان. قدما میگفتند: لفظ و معنا. امروزیها میگویند: چه گفتن و چگونه گفتن. هر دو مهماند. اما اگر چه گفتن مهم است، چگونه گفتن آن را جاودانه میکند. سعدی هم معانی متعالی را برگزید، هم به زیباترین شکل آنها را بیان کرد.
دادبه با بیان این که تفکر سعدی متناسب با زندگی امروز است، اظهار داشت: سعدی خود انتقادی داشت و میگفت: تا کسی عیب نگیرد سخنش صلاح نپذیرد/ همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال، این سخن امروزی هم هست. به همین دلیل حافظ در طول عمرش کمتر از پانصد غزل گفت. چون نمیخواست هر چیزی را بنویسد. سعدی هم همینطور بود. چون خودش را صراف میدانست، کلامش را میسنجید.
وی ادامه داد: اگر گلستان و بوستان سعدی نبود، کتاب درسی ایران فرهنگی نمیشد. آن وقت، نه حافظ آنچنین تأثیرگذار میشد، نه فرهنگ ما گسترده میماند. در نقل قول های تاریخی آمده است که از آسیای میانه، چین، شبهقاره هند و حتی ان سو تر همه زیر نفوذ فارسی سعدی بودند.
این استاد ادبیات گفت: شاعران ما چون رودکی، با زبان پهلوی آشنا بودند. زبانی که به دلایل سیاسی و فرهنگی، دری شد. بخارا زادگاه فرهنگ بود. هنوز هم اگر به بخارا بروید، با فارسی حرف میزنند اما دشمن تلاش میکند همین را از بین ببرد. حالا ما هم بیاییم و زبان فارسی را از کنکور حذف کنیم؟ و در مدارس، در حد یک درس بیمعنی، آن را تنزل دهیم؟ این یعنی کمک به همان کسانی که میخواهند ما را از درون تهی کنند و زبان فارسی را از میان بردارند.
نشست تخصصی «سعدی در فرارود» عصر دوشنبه ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ با حضور اصغر دادبه، ابراهیم خدایار، حسن قریبی، مرتضی رضوانفر و محمود جعفری دهقی و مهدی سنایی برگزار شد.
۲۴۴۵۷
نظر شما