بحران های عمیق نظام آموزشی / بسیاری از تصمیم‌گیران با مبانی تربیتی آشنا نیستند / امکان کنش‌ورزی موثر اندیشکده‌ها در سیاست‌گذاری نظام آموزشی

نشست افتتاحیه اندیشکده محیا با عنوان «در جست‌وجوی نسبت‌یابی زیست بوم اندیشه‌ورزی با نظام تربیت رسمی و عمومی» با حضور جمعی از اندیشمندان و فعالان حوزه تعلیم و تربیت برگزار شد. سخنرانان بر ضرورت اصلاحات بنیادین در نظام آموزش و پرورش، اهمیت نقش اندیشکده‌ها در ارائه راه حل‌های کاربردی و مبتنی بر پژوهش سریع، لزوم تغییر رویکرد حکمرانی به حوزه تربیت، چالش‌های پیش روی اندیشه‌ورزی در این حوزه، و راهکارهای پیشنهادی برای ارتقای نظام آموزشی تاکید کردند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابط عمومی خانه اندیشه ورزان حاضران معتقد بودند که نظام آموزشی با چالش‌های عمیقی روبرو است که نیازمند نگاهی جامع، پژوهش‌محور و مطالبه‌گرانه برای حل آن‌ها است و اندیشکده‌ها می‌توانند نقش مهمی در این راستا ایفا کنند.

این نشست  با حضور روح الله ایزدخواه، دکتر نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، و دکتر محمد باقر عالی، استاد دانشگاه، پژوهش‌گر و منتور حکمرانی، دکتر محمد آذین، مدیر موسسه مطالعات راهبردی برهان، دکتر محمد رحمانی، بنیان‌گذار اکوسیستم تربیتی مرآت، عادل ارغند، دانشجوی دانشجوی سیاست‌گذاری آموزش در دانشگاه اوتا آمریکا، آقای سیستانی و خانم حافظ الفرقان به عنوان هم‌بنیان گذاران اندیشکده محیا و دبیران نشست در خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد.

 بسیاری از تصمیم‌گیران با مبانی و اقتضائات تربیتی آشنا نیستند

حافظ القرآن با اشاره به لزوم اصلاحات اساسی در نظام آموزش گفت: «در مسیر رشد و تعالی نظام آموزش و تربیت، نیاز به اصلاحات و تغییرات بنیادین وجود دارد. مفهومی به نام «یاریگری» به عنوان رکن اصلی در تحقق این اهداف مطرح می‌شود؛ یعنی همکاری همه‌جانبه میان معلمان، پژوهشگران، فعالان و تصمیم‌گیران آموزشی. این مشارکت، تنها راه‌حل واقعی برای مواجهه با مسائل پیچیده آموزش‌وپرورش است. طرح‌هایی مانند برگزاری کارگاه‌ها، دوره‌های آموزشی، انجام پژوهش‌های فوری و کاربردی، و تولید گزارش‌هایی که بتوانند سیاست‌گذاران را نسبت به اولویت‌های مغفول آگاه کنند، از جمله اقدامات مؤثر در این زمینه‌اند.

او در ادامه افزود: «همچنین ترجمه و بازنشر اخبار و گزارش‌های بین‌المللی می‌تواند به افق‌گشایی و یادآوری ضرورت‌های جهانی حوزه تربیت کمک کند. نشست‌های تخصصی نیز به عنوان بستری برای گفتمان‌سازی و تبادل تجربه، از اهمیت بالایی برخوردارند. در کنار این اقدامات، وجود نگاه تربیتی در سیاست‌گذاری‌ها و فاصله‌زدایی میان نظر و عمل از چالش‌های اصلی است. بسیاری از تصمیم‌گیران با مبانی و اقتضائات تربیتی آشنا نیستند و نظام آموزشی را مشابه سایر نهادها می‌پندارند. رفع این شکاف، نیازمند تربیت نیروهایی است که بتوانند پیوند میان نظر و واقعیت را برقرار کرده و جهت‌گیری سیاست‌ها را متناسب با نیازهای واقعی آموزشی تنظیم کنند.»

اندیشکده باید راه حل‌های بهینه برای مسائل فوری فراهم کند

سیستانی با اشاره به سابقه اندیشکده‌ها گفت: «اندیشکده‌ها نهادی نوظهور در ایران هستند که از دهه ۸۰ به‌ویژه در دهه ۹۰ شمسی گسترش یافته‌اند. ریشه آن‌ها به اتاق‌های فکر نظامی در جنگ‌های جهانی بازمی‌گردد، جایی که نیاز به تصمیم‌گیری سریع و مؤثر، اندیشکده‌ها را به‌وجود آورد. کارکرد اصلی آن‌ها یافتن گزینه بهینه برای مسائل فوری میدان عمل است. برخلاف دانشگاه که زمان‌بر و نظری است، اندیشکده‌ها بر پژوهش سریع و کاربردی تمرکز دارند. در ایران، حوزه‌های اقتصاد و اجتماع سهم بیشتری در سیاست‌گذاری دارند، اما در علوم تربیتی، سیاست‌پژوهی جایگاه ضعیفی دارد.»

هم‌بنیان گذار اندیشکده محیا افزود: «کمبود اندیشکده‌های فعال در آموزش و پرورش و عدم آشنایی نهادهای رسمی با این فضا، ضرورت تأسیس نهادی تخصصی در این حوزه را نمایان کرده است. مسیر راه‌اندازی یک اندیشکده فعال در حوزه تعلیم و تربیت، پر از موانع ساختاری و نهادینه است؛ از جذب نشدن معلمان به‌عنوان نیروهای پژوهشی، تا فرآیندهای زمان‌بر و پرهزینه سیاست‌پژوهی. با این حال، برخی افراد با دغدغه تربیت، مسیر یادگیری و همکاری را از طریق شرکت در دوره‌ها، تولید گزارش‌های سیاستی و هم‌افزایی طی کرده‌اند تا بتوانند این خلا را پر کنند و نگاهی بوم‌محور و مسئله‌گرا در سیاست‌گذاری آموزشی ایجاد کنند.»

بحران های عمیق نظام آموزشی / بسیاری از تصمیم‌گیران با مبانی تربیتی آشنا نیستند / امکان کنش‌ورزی موثر اندیشکده‌ها در سیاست‌گذاری نظام آموزشی

اندیشکده‌ها باید مطالبه‌گر باشند

محمد باقر عالی با اشاره به دگردیسی مفهوم حکمرانی گفت: «مفهوم حکمرانی، به‌ویژه در دهه‌های اخیر، با تحولاتی عمیق مواجه شده و از "حکومت‌داری" سنتی به "حکمرانی" نوین تغییر یافته است. این تحول با تغییر نقش دولت‌ها، افزایش تنوع کنشگران، و پیچیده‌تر شدن روابط میان آنان همراه بوده است. در این چارچوب، دولت‌ها دیگر تنها تصمیم‌گیرندگان نیستند، بلکه با بازیگرانی از بازار، جامعه مدنی و حوزه فناوری تعامل می‌کنند. به همین جهت، حکمرانی به فرایندی چندکنشگری با کارکردهایی مانند خط‌مشی‌گذاری، تنظیم‌گری، بازتوزیع، تسهیل‌گری و ارائه خدمات تبدیل شده است. برای تحلیل بهتر حکمرانی، تعریف‌های متعددی ارائه شده است. در یک پژوهش ترکیبی چهارساله، مجموعه‌ای از تعاریف غربی بررسی و با رویکرد بومی تلفیق شد تا تعریفی نظری و سپس عملیاتی برای حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران تدوین شود. این تعریف در مواجهه با مسائل واقعی مانند حوزه معدن آزموده شد و نشان داد که نیاز به نسخه‌ای بومی‌شده از حکمرانی داریم.»

این استاد دانشگاه در ادامه افزود: «در این رویکرد، شناسایی کنشگران کلیدی (شش دسته شامل دولت، بازار، جامعه مدنی، فناوری، مردم و نهادهای واسط) و تعامل میان آن‌ها اهمیت بالایی دارد. برای سامان‌دهی این تعاملات، ابزارهایی مانند «نگاشت حکمرانی» یا «بوم حکمرانی» طراحی شده‌اند که چگونگی پیاده‌سازی کارکردهای حکمرانی را به صورت گام‌به‌گام نشان می‌دهند. همچنین، تأکید بر مبانی حکمرانی اسلامی، به‌ویژه اصل توحید، این تمایز را برجسته می‌سازد. حکمرانی اسلامی باید نه‌تنها در مبنا بلکه در تمامی سطوح و کارکردهای خود توحیدی باشد. در نهایت، برای کاربست این مفاهیم، ضرورت دارد که هیئت‌های اندیشه‌ورز و اندیشکده‌ها وارد میدان شوند و با طراحی زنجیره‌ای از آموزش، پژوهش، و مطالبه‌گری، نقش مؤثری در جهت‌دهی به سیاست‌گذاری‌های کشور ایفا کنند.»

در سیاست پژوهی باید به تحلیل دقیق مبتنی بر داده پرداخت

روح الله ایزدخواه بیان کرد: «فرایند اندیشه‌ورزی در حوزه سیاست‌گذاری و حکمرانی، مسیری چندمرحله‌ای و پرچالش است که با آرمان‌خواهی آغاز می‌شود. این آرمان‌خواهی، انگیزه‌ای درونی و بلندمدت برای ورود به عرصه اندیشه‌ورزی ایجاد می‌کند، اما بدون عبور از مراحل بعدی، به تنهایی اثربخش نخواهد بود. مرحله دوم، مطالبه‌گری است که در آن، تضاد میان آرمان و واقعیت با ابزارهایی همچون بیانیه، مناظره، رسانه و گفت‌وگو مطرح می‌شود. اما توقف در این مرحله، منجر به فرسودگی نیروها و ناامیدی خواهد شد. در ادامه، سیاست‌پژوهی و مسئله‌کاوی ضروری است؛ یعنی ورود به تحلیل دقیق و مبتنی بر داده‌ نسبت به مسائل واقعی جامعه. در این مرحله، زبان کارشناسی به دست می‌آید و ورود به اتاق‌های تصمیم‌گیری ممکن می‌شود. گام بعدی، تصمیم‌سازی و یارگیری در فضای حکمرانی است. این مرحله مستلزم تعامل فعال با دستگاه‌ها و در عین حال حفظ استقلال فکری و هویت غیرجناحی است.»

این نماینده مجلس با اشاره به معنای اندیشه‌ورزی گفت: «اندیشه‌ورزی صرفاً تولید فکر نیست، بلکه نیازمند جهاد، صبر، زیست‌میدانی، و تعامل با واقعیت‌های جامعه است. جریان‌های رقیب، فعال، سازمان‌یافته و رسانه‌ای هستند و برای مقابله با آن‌ها، تشکیل جبهه و پیوند میان سیاست‌پژوهی، جهاد میدانی و گفتمان‌سازی هنری ضرورت دارد. در این فرایند، مردم عاملی اساسی برای اجرای سیاست‌ها هستند، نه صرفاً مخاطب شعارها. در نهایت، اندیشه‌ورزی نه شغلی موقتی، بلکه سبک زندگی آرمان‌محور است که باید با زیست اجتماعی، توان گفت‌وگو با مردم، و تجربه میدانی تکمیل شود. برای پایداری اصلاحات، ورود به ساختارهای ماندگار مانند مجلس نیز حیاتی است؛ چراکه اصلاحات تنها در صورت حمایت نهادهای قانون‌گذار می‌توانند دوام یابند. در مجموع، اندیشه‌ورزی ترکیبی است از تعهد، تحقیق، کنش و مردمی‌زیستن.»

اندیشکده‌ها در در تولید ایده، تسهیل‌گری، و طراحی راه‌حل‌های قابل اجرا نقش موثر دارند

محمد آذین بیان کرد: «تأسیس اندیشکده‌ها در حوزه تعلیم و تربیت، حرکتی مهم و ارزشمند برای مواجهه با مسائل عمیق و مزمن نظام آموزشی است. این نهادها که خارج از ساختارهای رسمی شکل می‌گیرند، می‌توانند نقش کلیدی در تولید ایده، تسهیل‌گری، و طراحی راه‌حل‌های قابل اجرا ایفا کنند. در مقایسه با نهادهای دولتی که بیشتر گرفتار مسائل روزمره، پاسخگویی فوری و ساختارهای اداری‌اند، اندیشکده‌ها توان ورود به لایه‌های بنیادی‌تر، بلندمدت‌تر و فرهنگی‌تر مسائل را دارند. ساختار رسمی حکمرانی به دلیل ماهیت سیاسی، ساختار اداری، و فشارهای پاسخ‌گویی فوری، توان محدودی در حل مسائل بنیادین مانند سبک زندگی، مسائل تمدنی و حکمرانی نرم دارد. همچنین، ساخت قدرت در این نهادها و غرور حرفه‌ای مدیران مانعی برای پذیرش ایده‌های بیرونی و اتکای واقعی به اندیشکده‌هاست. چالش دیگر، نبود اکوسیستم پایدار تأمین مالی برای نهادهای اندیشه‌ورز است. نبود این بستر، آن‌ها را به سمت پروژه‌محوری، کارهای پراکنده و کوتاه‌مدت سوق می‌دهد که مانع تمرکز و اثرگذاری عمیق می‌شود.»

او در ادامه با اشاره به راه حل مسئله مالی اندیشکده‌ها گفت: «راه‌حل پیشنهادی، طراحی سازوکارهای تأمین مالی وقفی برای حفظ استقلال فکری و تداوم کارهای بلندمدت است. همچنین تعامل اندیشکده‌ها با دولت باید به‌صورت «پیوند وان‌دروالسی» تعریف شود؛ یعنی همکاری در پروژه‌های مشخص و محدود، با درک متقابل از استقلال دو طرف. تجربه‌های موفق مانند اجرای پلتفرم شاد با حمایت مستقیم وزیر، نشان داده‌اند که این مدل قابل تحقق است. در نهایت، هر تغییر کوچک در نظام تربیت، با توجه به ابعاد گسترده، ضریب تکثیر بالا، و تأثیرات بین‌نسلی، می‌تواند پیامدهای شگرفی داشته باشد. کلید موفقیت در این مسیر، درک درست از پیچیدگی‌ها، ایستادگی مداوم و پرهیز از دلسردی در برابر موانع ساختاری است.»

ساختارهای رسمی درگیر رویکردهای کوتاه مدت‌اند

رحمانی با اشاره به بی‌ثباتی در سیاست‌گذاری آموزش و پرورش گفت: «یکی از مسائل اصلی در حل چالش‌های تعلیم و تربیت، نبود ثبات در سیاست‌گذاری و تغییرات مکرر نهادی است. برای مواجهه با مسائل پیچیده، نیاز به انسان‌هایی است که با عزم و اراده‌ای پایدار در مسیر حل مسائل انقلاب اسلامی گام بردارند. این انسان‌های «عازم» می‌توانند با ایجاد نهادهای مأموریت‌محور و معناگرا، خیزشی در اراده‌ها و ساختارهای فرهنگی-تربیتی شکل دهند. تمرکز اصلی چنین نهادهایی نباید صرفاً تولید اندیشه یا پژوهش ساختاریافته باشد، بلکه باید بر یافتن افراد دغدغه‌مند و معنادهنده به نهادها متمرکز شود.»

او در ادامه افزود: «در وضعیت فعلی، جریان اندیشه‌ورزی در حوزه تعلیم و تربیت دچار رکود مفهومی و فقر واژگانی است؛ واژگان نو و معناهای جدید به سختی وارد این فضا می‌شوند. همچنین ساختارهای رسمی، به دلیل درگیر بودن در مسائل روزمره و رویکردهای کوتاه‌مدت، ظرفیت و آمادگی پذیرش ایده‌های عمیق را ندارند. یکی از راهبردهای پیشنهادی، شروع تعامل با نهادهای رسمی از نقطه نیازهای اعلامی آن‌هاست، حتی اگر این نیازها سطحی به‌نظر برسند. این رویکرد زمینه‌ساز شکل‌گیری اعتماد، ارتباط مؤثر، و در نهایت تبدیل پروژه‌های مقطعی به فرآیندهای پایدار می‌شود. همچنین، بحران منابع انسانی و فقدان افراد دارای عزم و بینش در لایه سیاست‌گذاری تربیتی یکی از موانع کلیدی توسعه تحول‌آفرین در نظام آموزشی کشور است.»

بحران های عمیق نظام آموزشی / بسیاری از تصمیم‌گیران با مبانی تربیتی آشنا نیستند / امکان کنش‌ورزی موثر اندیشکده‌ها در سیاست‌گذاری نظام آموزشی

پژوهشگران باید موضوعات را از سطح سیاسی تا تغییرات میدانی دنبال کنند

عادل ارغند با اشاره به چالش‌های بنیادین در نظام آموزش و پرورش کشور گفت: «نظام آموزش و پرورش ایران با چالش‌هایی بنیادین روبروست که بخشی از آن‌ها به کمبود زیرساخت داده‌ای بازمی‌گردد. نبود داده‌های دقیق از عملکرد مدارس، دانش‌آموزان و معلمان باعث شده تصمیم‌گیری‌ها، سیاست‌گذاری‌ها و پژوهش‌های آموزشی دچار ضعف و ناکارآمدی شوند. یکی از نیازهای جدی در این حوزه، شفاف‌سازی وضعیت واقعی مدارس است تا امکان دیدن، تحلیل و اصلاح فراهم شود. در این میان، اندیشکده‌ها می‌توانند نقش محوری ایفا کنند؛ به‌ویژه در گردآوری داده، تحلیل وضعیت موجود، و طراحی راه‌حل‌های کاربردی. اما این کار تنها زمانی مؤثر خواهد بود که پژوهشگران خود دغدغه‌مند و متعهد به مسائل تعلیم و تربیت باشند و موضوعات را از سطح سیاست‌گذاری تا تغییرات میدانی دنبال کنند. پژوهش بدون پیوند عاطفی و شناخت عمیق از واقعیت مدرسه، اثربخش نخواهد بود.»

او در ادامه بیان کرد: «فاصله میان اهداف بلندپروازانه‌ی نظام آموزشی، مانند تربیت انسان عالم و سالک، با واقعیت آموزشی کنونی – نظیر ضعف عملکرد در آزمون‌های ملی و بین‌المللی – بیانگر بحران عمیق در این نظام است. همچنین، ارتباط اندیشکده‌ها با نهادهای قانون‌گذار و تصمیم‌گیر در ایران ضعیف است. در مقایسه، در برخی کشورها مانند ایالات متحده، تعامل میان اندیشکده‌ها، نمایندگان، و حتی خانواده‌ها ساختاریافته و مؤثر است. با وجود همه این چالش‌ها، آموزش و پرورش در ایران نهادی است که امکان نفوذ و تأثیرگذاری در آن وجود دارد، به شرطی که با نگاه سیستمی، عزم جدی، و پیگیری مستمر عمل شود.»

219219

کد خبر 2064073

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار