تهران و واشنگتن پس از پنجمین دور گفتوگوهایشان در رم(پایتخت ایتالیا) با رویکردی مصلحتجویانه کوشیدهاند پنجره دیپلماسی را برای حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات، همچنان گشوده نگه دارند. دو طرف از گفتوگوهای موثر و راهگشا سخن گفته و این که به دور بعدی نشست خود امیدوارند. در این میان اما تروئیکای اروپایی ساز مخالف میزند. اروپائیان در دو سطح بر خط قرمز خواستها از تهران پافشاری دارند؛ توقف غنیسازی و کاستن از توان موشکی ایران. این علاوهبر اختلافاتی است که بر سر نه تنها روابط دوجانبه در حوزههای مختلف با واشنگتن دارند، بلکه غیبت خود را در مذاکرات تهران _ واشنگتن، گونهای از نادیده گرفتن در فرایند یکی از مهمترین پروندههای منطقهای تفسیر میکنند. از این رو به نظر میرسد تروئیکای اروپایی برخلاف گذشته، ترجیح خود را براین مسیر قرار داده که با تلآویو علیه تهران همآوایی بیشتری نشان دهد. پیش از این اروپائیان ضمن تلاش برای حفظ برجام به عنوان یک کارنامه موفق دیپلماتیک از سوی خود، کمترین تمایل را برای فعال کردن سیستم ماشه و یا تهدید بازگرداندن اختلافاتشان با تهران بر سر توانمندی هستهای به شورای امنیت سازمانملل بروز میدادند. به عبارت دیگر محافظهکاری اروپا در قبال تهران، پرهیز دادن آن از واکنش رادیکال مانند خروج از mpt و فروپاشی برجام بود.
اکنون چنین مینماید که موضوع ایران و اعلام خط قرمز از سوی تروئیکای اروپایی به مثابه ابزاری برای مانع تراشی مقابل واشنگتن هم میتواند تفسیر شود. طرفه این که واشنگتن در گفتوگوهای خود با تهران قائل به حرکت گام به گام در حل اختلافات جاری است؛ درحالی که تروئیکای اروپایی بر "توافق بر سر همه چیز" یا "عدم توافق بر سر هیچ چیز" اصرار میکند. همین مهم میتواند به مثابه ایجاد چاله در مسیر تلاش "تهران _ واشنگتن" برای دستیابی به توافق احتمالی در آینده باشد.
تهران کوششی دیپلماتیک را برای بازسازی روابط خود با اروپا آغاز کرد با این انگیزه که ترجیح میدهد اروپائیان نیز در توافقهای احتمالی مشارکت داشته باشند. پاسخ سرد اروپا به این تلاش اما نوعی سرخوردگی را برای تهران در ابراز حسن نیت خود نسبت به اروپائیان به همراه آورد. این سرخوردگی در واکنش "عباس عراقچی" به موضع لندن درباره توقف کامل غنی سازی بازتاب یافت. وزیر امور خارجه در توئیت خود که به زبان انگلیسی منتشر شد، تصریح کرد که اصرار اروپائیان بر توقف کامل غنی سازی، گفتوگو میان تهران و بروکسل را بلاموضوع میکند. در نگاه تهران، خواست اروپائیان به معنای نادیده گرفتن خط قرمزی است که عقب نشینی از آن به معنای نخست؛ خلع ید از توانایی بازدارندگی ایران در برابر تهدیدهای امنیتی است. در وهله دوم، باج دهی غرب به تلآویو برای حفظ موقعیت تهدیدآمیز آن نه تنها علیه ایران، بلکه خاورمیانه است.
واقعیت تجربه شده این است که اروپا نیک میداند که اگر قرار بر ایجاد هرگونه توافق باشد،این تهران و واشنگتن هستند که باید پای آن را امضاء کنند. بنابراین به رغم مخالفخوانیها و هم آواییهای تروئیکای اروپایی با تلآویو،اگر دو طرف اصلی گفتوگوها موفق به کشف "نقطه تعادل" در خطوط قرمز خود شوند، دیگران مجبور به همراهی با آن خواهند بود. در این میان هم واشنگتن و هم تهران لازم است مراقب وقایع غیر منتظرهای باشند که قادر به بر هم زدن تلاش برای کشف نقطه تعادل شوند. مهم اکنون تلاقی خطوط قرمز واشنگتن _ تهران است؛اما پرسش کلیدی برای ناظران این است: این تعادل در کدام ایستگاه خواهد بود؟ و با چه ساختاری؟ آن هم در هنگامهای که خطوط قرمز سهگانه به نقطه تلاقی رسیدهاند.
نظر شما