۰ نفر
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۷:۴۵

آنچه در ادامه می آید یادداشت یکی از دوستان روزنامه نگار فرهیخته، با اخلاق و صادقی است که شناخته ام. وقتی یادداشتش را دیدم شک بردم که نکند روایتی است ژورنالیستی از وضعیت مسکن و ... اما وقتی با او گپ زدم دیدم عین واقعیت است. بد نیست مردم بدانند بخش زیادی از خبرنگاران هم از جنس آنها هستند.

 «یک هفته‌ی تمام، تمام جنوب تهران و حومه را برای رهن یک واحد زیر 50متر(حتی سوئیت) گشتم و حتی در انتهای شادآباد نیز(جایی که زنان وسط کوچه، چمپاتمه زده و سبزی خرد می‌کنند) موردی نیافتم. تنها یک مورد در همین کوچه بود که صاحب‌خانه، در کمتر از 24ساعت، دو میلیون دبه کرد.
وقتی وارد بنگاه می‌شوی و دنبال رهن کامل با پانزده میلیون تومان می‌گردی، انگار فحش خواهر و مادر به "بنگاهی" داده‌ای، چنان با نفرت و بی‌حوصلگی پاسخت را می‌دهد که فرار را بر قرار ترجیح می‌دهی.
در خیابان‌های تهران، بجای مسکن و گوشت و مرغ و روغن و سینما و کتاب و موسیقی و آرامش، نفرت و حسرت و بیچارگی نصیب کارمندان و کارگرانی که حقوق‌شان زیر یک میلیون تومن می‌شود.
اینجا ایران است، سرزمین سعدی و شعر بنی‌آدم، هرکسی که یک چاردیواری، یک واحد کوچک، به ملکیت خود می‌آورد، قکر می‌کند مالک آسمان‌ها و زمین است و هر عددی که دلش خواست، می‌تواند ذیل فایل‌های ملکی بنگاه‌ها قید کند و سپس مستاجر خوب مطالبه کند: کارمند، دو نفر زن و شوهر، بدون بچه، خوب، بی‌دردسر.
اینجا، پیرزنان و پیرمردان 30ساله‌ای می‌بینی که با آخرین رمق، دنبال "موردی کوچک برای رهن و اجاره می‌گردند" و جواب رد می‌شنوند. "بنگاهی" حتی زحمت نمی‌کشد سربالا کند و به صورت خسته مشتری‌اش نگاهی کند. مشتری باید برود خیابان‌ها و کوچه‌های پایین‌تر تا "موردی کوچک" به نسبت پولش پیدا کند.
اما تهران نیز، انتهایی دارد. من به انتهای تهران رسیدم و برای "15میلیون"، "موردی کوچک" پیدا نکردم. نه در انتهای شادآباد، نه در انتهای فاز چهارم شهرک پردیس و نه در انتهای نواب.
و تهران، پایانی نیز دارد و آن پایان، گویا فرا رسیده است. تهران، برای طبقه‌ی من، تمام شده است. من و افرادی چون من(که بسیاریم) یا باید از تهران برویم یا درآمدی در شآن این شهر داشته باشیم. آیا می‌توانیم بر هزاران معادله‌ی چندمجهولی غلبه کرد و "درآمد" را بالا برد؟
 
قایقی خواهم ساخت، خواهم انداخت به آب، دور خواهم شد از این شهر غــــــــــــــــــــــــــــریب
 
مدتی بود، نوشتن از "درد"( به‌قول برخی‌ها نق‌زدن) را کنار گذاشته بودم، به"خوبی"، "اخلاق"، "ساختن"، "توسعه"، "آینده"، اندیشگی" و ... می‌پرداختم تا "نق‌نزده باشم"، اما گویا ما خود را در "رویاها" فروبرده‌ایم، از اخلاق و انسانیت و تفکر و ... می‌نویسیم و نمی‌دانیم، آنچه در خیابان‌های شهر جاری است، "نامردی" و "تنفر" و "وحشیگری" است. نمی‌توان به تراژدی تصاعدی حاکم در خیابان‌ها، بی‌توجه بود و "اندیشه" کرد. باید از آنچه بر "طبقه من" می‌رود، نوشت... .
 
در خیابان‌های پایتخت، خر داغ می‌کنند... .»
کد خبر 207215

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 31
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۸:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    23 0
    دمت گرم ، گل گفتي.......واقعا وضعيت جامعه خيلي آشفتس..
  • يك دل سوخته IR ۰۸:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    23 0
    واقعاً آدمي را آدميت لازم است كشوري كه ما در آن زندگي مي‌كنيم فقط از اسلامي بودن اسم آن را به يدك مي‌كشد و عملاً هيچ توجهي به اسلام و حقوق مستضعف و ..... ندارد ظاهراً اين انقلابي كه قرار بود اسلامي باشد و برگرفته از حكومت اسلامي زمان پيامبر (ص) و حضرت علي (ع) باشد در اصل فرصتي شد براي پر كردن جيب زبيري ها. كمي رحم به هم نوع لازمه‌ي آدميت است.
  • بدون نام IR ۰۸:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    21 0
    از این صداقت نوشتاری لذت بردم. کاش همه روزنامه نگارها و قلم بدست ها حرف دلشان را بی پرده می نوشتند.
  • بدون نام IR ۰۸:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    21 0
    واقعا حرف دل مردم رو زدی درود بر شما
  • امیر مارکوپولو IR ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    22 0
    کاملا درست می فرمایید. بزرگترین دست آورد دولت در چند سال اخیر از بین بردن طبقه متوسط بوده است و در ده سال اخیر اخلاق در جامعه ما خصوصا تهران و شهر های بزرگ تقریبا متاع نایابی شده. جالب اینکه خیلی از ما که این کامنت ها را می گذاریم یا در هنگام خواندن مطلب همدردی می کنیم با نویسنده، در شرایط مختلف یکی اغز آدم های همین شهر می شویم با تمام خصوصیات ذکر شده در متن بالا.
  • بدون نام US ۰۸:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    29 0
    برادر عزیز سری هم به سر کوچه آقای رئیس جمهور میزدی ممکن بود گیرت بیاد
  • بدون نام IR ۰۸:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    14 0
    آره داداش ظاهرا که نه، واقعا! هرکی بی پوله خره که باید برای سواری دادن داغ بخوره :(
  • نيكى IR ۰۸:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    13 0
    گل گفتى، اين درد خيلى‌هاست
  • مرضيه IR ۰۸:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    14 0
    به خدا كه اين آدم عين حقيقت را ميگويد . شوهر خواهرم بنگاه دار است اما نتوانست براي من و شوهرم كه بچه نداريم و صبح تا شب هم سر كاريم موردي پيدا كند. چون ما فقط 17 ميليون پول داشتيم ....
  • بدون نام IR ۰۸:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    12 0
    اميدوارم خداوند مشكل شما و همه ما را حل كند!
  • بچه شاد آباد IR ۰۸:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    4 17
    واقعا برای کل مسئولان خبرآنلاین متاسفم که مردم پایین شهر مسخره میکنند "(حتی در انتهای شادآباد نیز(جایی که زنان وسط کوچه، چمپاتمه زده و سبزی خرد می‌کنند) موردی نیافتم)" بجای اینکه شما به فکر مردم باشید، اونها رو مسخره میکنید؟! البته شاید زندگی توی منطق منطق مرفه جامعه شما رو به این روز اندخته، ولی ما بچه های پایین شهر به مادرامون افتخار میکنیم که با سختی ما رو بزرگ کردن و اون سبزی هایی که تو خیابون پاک کردن، برای ما از بستنی طلایی برج میلاد هم با ارزش تره امیدوارم زودتر به خودتون بیایید و از مردم عذر خواهی کنید!!
    • مریم IR ۰۸:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
      1 0
      چرا منفی میدین؟! خوب راست میگه دیگه! برای اینکه پایین شهر بودن شادآباد رو ثابت کنید نیازی نیست با این لحن در مورد آنها نظر داده شود. دیگه همه کسانی که واقعا اهل تهران هستند و به مناطق آن آشنایی دارند همین که بگویید پایین شهر یا مثلا همین شادآباد کفایت میکنه و نیازی هم به پیاز داغ اضافه نیست!
  • بدون نام IR ۰۹:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    10 0
    آقای رئیس جمهور که می فرمایند: "متاسفانه برخی از خوشحالی مردم ناراحت هستند و وقتی می‌بینند 60-70 درصد مردم به تعطیلات و مسافرت می‌روند بهانه درست می‌کنند".
  • بدون نام IR ۰۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    9 0
    جناب فرجادي ما مردم شريفي داريم در خلال قحطي بزرگ كه بنا بر برخي اخبار جمعيت كشور را نصف كرد مردم مردند ودم نزدند در حالي كه آذوقه مردم خرج ارتش انگليس مي شد هيچ كي دم بر نياورد.جناب فرجادي ما قرنهاست كه مسخ شده ايم و هر بلايي بر سرمان مي آيد دم بر نمي آوريم.
  • نوید IR ۱۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    13 0
    بوسه ای نثار قلمت خواهم کرد
  • صاحبخانه IR ۱۰:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    13 6
    نه پس ... بیام صرف نظر از خواب پول ساختمان یا واحد مسکونی به فرمایش جنابعالی 15 میلیون رهن که می شود به عرف بازار ماهی 500 تومن کرایه به شما اجاره بدم بعدش: 0- همان ابتدا 25% (قانونی اش) کرایه را جرینگی تقدیم بنگاه بکنم. 1- سالی 2 ماه مالیات بر اجاره بدم. 2- سالی 200 الی 300 تومن "علی الحساب" عوارض نوسازی شهرداری بدم 3- سالی 100 الی 200 تومن هزینه دفع پسماند به شهرداری بدم 4- آش نخورده و دهن سوخته اسم ما هم جزو قشر مرفه جامعه رد بشه و سوبسیدت بپره. 5- کوچکترین عیب و ایرادی پیدا بشه (نشت آب، گرفتگی لوله، ایراد سیم کشی و ....) کمتر از 300 تومن پیاده نمیشی. بماند اگر طرف اذیت بکند و نخواهد کرایه بدهد و شورای حل اختلاف. آقا جان کمتر از صاحبخانه ایراد بگیر، برو مشکل رو جای دیگه پیدا کن. موفق باشی
    • بدون نام IR ۰۸:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۴
      1 5
      اگر شما صاحب خانه ها کمی انصاف و وجدان داشتید و بنگاههای ما بجای دلالی ودزدی گرگی درست وبا صداقت کار میکردند وضعیت اینگونه نمیشد که جنابعالی یکشبه ره صد ساله رو بری و حتی کمی فکر نکرده حرف بزنی
    • پژمان IR ۰۷:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
      0 0
      خدا مستاجر خوب رو به صاحب خونه خوب میده!
  • بدون نام IR ۱۳:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    7 1
    بیا به شهرهای دیگر هرچند بیکاری موج می زند یا حقوق ها به مراتب پایین تر است ولی کرایه منزل، آلودگی هوا و ترافیکش به مراتب کمتر است. اگر امکانات عادلانه بین همه نقاط کشور تقسیم می شد، چه می شد!
  • اصغر IR ۱۵:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    1 24
    خيلي احمقانه نوشته شده است. نوشتن مثل قضاوت كردن است. آدم‌هايي كه صلاحيت ندارند يا شرايط مناسب روحي نيستند نبايد دست به قلم ببرند. مي‌داني با اين خزعبلات‌ات چقدر اعصاب خواننده را به گند مي‌كشاني؟
    • honey IR ۰۰:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۴
      4 0
      شما انگار تا حالا مجبور نبودی دنبال خونه والبته با پول کم در به در کوچه های این شهر بشی از این بنگاه به اون بنگاه.... اگرنه خوب حس میکردی حرفای این بنده خدارو...
    • بدون نام IR ۰۸:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۴
      1 1
      حقیت تلخ وگزنده است و انسان سر هر کس را کلاه بگذارد سر خود را نمی تواند کلاه بگذارد آقای صاحبخانه
    • پژمان IR ۰۷:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
      0 0
      از جمله کسانی هستند که باید بروند و مجله "گل آقا"شونو بخونن مبادا روزشون به گند کشیده بشه!
  • بدون نام IR ۱۶:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    4 0
    برای آنان که زیادند و زیاده خواه نبودند...
  • بدون نام IR ۱۶:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    10 0
    تهران و ول کن اخوی.آخه تهران که جای زندگی نیست.کثیف شلوغ گرون ووو .برو شهر های کوچک تر.یاسوج فریدون شهر ووو
  • امیر مارکوپولو IR ۱۷:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    3 1
    چراااااااااااااااااااااا نظر صبح منو چاپ نکردی؟ خیلی نامردین یرسوهااااااااااااااااااا
  • بدون نام IR ۱۷:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    9 3
    و تهران جايي براي زندگي نيست
  • بدون نام IR ۱۷:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
    4 11
    برو بابا حال داري اصلا کي گفته بياي تهرون؟!!
  • بدون نام IR ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۴
    2 0
    درد زیاد است اما طبیب نیست
  • هموطن DE ۱۶:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۵
    3 0
    آقای اصغر نظر دهنده محترم مگه در اینجا زندگی نمیکنید که اعتراض به این نوشته دارید؟ گرانی مسکن و مواد غذایی و همه و همه چیز اعصاب همه را بهم ریخته شما منکر هستید؟ آقای احمدی نژاد فقط انگار آمده اونایی رو که دارند به طبقه ی متوسط بکشونه طبقه متوسط هم مستضعف بشن و طبقه مستضعف هم نابود!!! و شما هنوز نگران این نشدین؟ واقعا که......البته مقصر هم همه ی ما مردم هستیم که تو سرمون میزنند و حرف نمیزنیم بزنیم هم کارمون با کرمالکاتبین است! و اونهای یهم که خر مراد رو سوارند همین رو میخواهند
  • مردم! DE ۱۷:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۵
    2 0
    مردم اگر این کلمه نبود واقعا بعضی از مسئولین ( بی مسئولیت)! نمیدانستند از چه کلمه دیگر سوءاستفاده کنند!