در دنیای خود آزاد باشید / کربلا از زبان بلاذری: پژوهشی نو در متون اصیل

به نوشته جعفریان منابع ابومخنف عمدتاً شفاهی و شاهدان عینی واقعه کربلا هستند. او که از حوالی سال ۸۰ تا ۱۵۰ ه.ق. زندگی کرده، دسترسی بیشتری به اخبار کربلا داشته. بلاذری اما کمتر متکی به سند است و بیشتر با استفاده از کلمه «قالوا» استفاده کرده است. او گردآورنده متون دو نسل قبلی و برخی اخبار شفاهی است و بیشتر از کتوبات و آثار مورخان قبلی استفاده کرده است.

 گروه اندیشه: متن زیر، گزارشی از اهمیت تاریخی و محتوای بخش مربوط به واقعه کربلا در کتاب انساب‌الاشراف نوشته بلاذری، مورخ برجسته قرن سوم هجری قمری را ارائه می‌دهد. این گزارش توسط محسن آزموده تهیه شده است. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ایبنا،  این بخش شامل ۸۹ روایت است که از فضایل امام حسین (ع) آغاز شده و با جزئیات زندگی ایشان و سپس گام به گام روایت واقعه کربلا ادامه می‌یابد. نکته مهم این است که رسول جعفریان، استاد تاریخ اسلام، ترجمه‌ای از این بخش (که توسط هوش مصنوعی انجام شده) را به همراه متن عربی بلاذری منتشر کرده است. بلاذری به عنوان نماینده نسل سوم مورخان عاشورا، عمدتاً از منابع مکتوب و شفاهی مورخان پیشین برای نگارش خود استفاده کرده و روایات را از زوایای مختلف نقل می‌کند. در نهایت، بخش‌هایی از ترجمه این کتاب که به مبارزه و شهادت امام حسین (ع) می‌پردازد، ذکر شده است.

****

آنچه بلاذری درباره امام حسین (ع) نوشته ۸۹ روایت است که با روایتی درباره فضایل امام حسین (ع) شروع می‌شود و به بر شمردن فرزندان و تاریخ زندگی امام (ع) ادامه می‌‎یابد و گام به گام قصه کربلا را روایت می‌کند. واقعه کربلا و قیام امام حسین (ع) و یارانش را مورخان و نویسندگان زیادی نقل و روایت کرده‌اند. با این حال برخی از این روایت‌ها به لحاظ تاریخی، قدیمی‌تر و مهم‌تر است. رسول جعفریان، پژوهشگر و استاد تاریخ اسلام در فضای مجازی ترجمه‌ای فارسی از یکی از قدیمی‌ترین روایت‌های این رویداد منتشر کرده است. این کتاب با عنوان «مقتل الحسین (ع) بروایه البلاذری من انساب الاشراف» یا «واقعه کربلا به روایت بلاذری از کتاب انساب الاشراف» منتشر شده است.

در دنیای خود آزاد باشید / کربلا از زبان بلاذری: پژوهشی نو در متون اصیل

بلاذری، یا به عبارت دقیق‌تر احمد بن یحیی بلاذری (درگذشته ۲۷۹ ه.ق.) از مورخان و جغرافی‌دانان برجسته مسلمان در سده‌های دوم و سوم هجری قمری است که آثار مهمی در زمینه تاریخ اسلام از او باقی مانده. میان این آثار می‌توان به انساب‌الاشراف و فتوح‌البلدان یاد کرد.

کتاب مورد بحث ما، بخشی از کتاب انساب‌الاشراف بلاذری است. انساب‌الاشراف، کتابی در زمینه تاریخ سده نخست اسلام و انساب عرب است. برخی این کتاب را بزرگ‌ترین اثر تاریخی به جامانده از سده سوم هجری قمری خوانده‌اند که در زمینه نسب‌شناسی اطلاعات ارزشمندی ارائه می‌دهد. انساب‌الاشراف به زبان عربی نوشته شده و متاسفانه تا کنون به صورت کامل به فارسی ترجمه نشده است.

ترجمه حاضر از بخش‌های مربوط به واقعه کربلا و قیام امام حسین (ع) به نوشته رسول جعفریان توسط هوش مصنوعی(chatgpt) صورت گرفته است. منبع این ترجمه به نوشته جعفریان، «چاپ سهیل زکار، مجلد ۳، صفحات ۳۵۹ تا ۴۲۵» از کتاب انساب‌الاشراف بلاذری است. جعفریان در این کتاب، هم متن عربی خود بلاذری و هم ترجمه chatgpt را آورده است. جعفریان پیش از این نیز مقاله‌ای مستقل درباره روایت بلاذری از قیام امام حسین(ع) با عنوان «مروری بر ۸۹ روایت بلاذری درباره عاشورا» نوشته که در کتاب «تاملی در نهضت عاشورا» منتشر شده و متن آن را می‌توان در اینترنت یافت.

جعفریان در مقاله مذکور ضمن تقسیم‌بندی منابع اولیه درباره قیام امام حسین (ع) و بر شمردن سه راوی مهم کربلا در سه مرحله، یعنی ابومخنف (نماینده نسل اول درگذشته میانه قرن دوم ه.ق.)، محمد ابن سعد (نماینده نسل دوم و متوفای ۲۳۰ ه.ق.) و بلاذری (به عنوان نماینده نسل سوم)، ویژگی این آثار را نقلی بودن و روایت گزارش‌های تاریخی از منظرهای متفاوت می‌داند. به نوشته او «هر سه اینها کوشش می‌کنند تا ساختاری برای این رویداد، از آغاز تا پایان داشته باشند».

به نوشته او منابع ابومخنف عمدتاً شفاهی و شاهدان عینی واقعه کربلا هستند. او که از حوالی سال ۸۰ تا ۱۵۰ ه.ق. زندگی کرده، دسترسی بیشتری به اخبار کربلا داشته. بلاذری اما کمتر متکی به سند است و بیشتر با استفاده از کلمه «قالوا» استفاده کرده است. او گردآورنده متون دو نسل قبلی و برخی اخبار شفاهی است و بیشتر از کتوبات و آثار مورخان قبلی استفاده کرده است.

آنچه بلاذری درباره امام حسین (ع) نوشته ۸۹ روایت است و با روایتی درباره فضایل امام حسین (ع) شروع می‌شود و به بر شمردن فرزندان و و تاریخ زندگی امام (ع) ادامه می‌‎یابد و گام به گام قصه کربلا را روایت می‌کند.

در ادامه بخشی از ترجمه این کتاب را که روایت مبارزه و شهادت امام حسین (ع) است، می‌خوانیم:

«گفته شده که تشنگی حسین بن علی شدید شد و نزدیک به آب رفت تا بنوشد که حصین بن تمیم تیری به سوی او پرتاب کرد که به دهانش برخورد کرد. حسین شروع به گرفتن خون از دهانش کرد و آن را بیرون می‌ریخت. سپس گفت: خدایا، آنها را یکی‌یکی شمارش کن و نابودشان کن، و هیچکدام از آنها را روی زمین باقی نگذار»

در دنیای خود آزاد باشید / کربلا از زبان بلاذری: پژوهشی نو در متون اصیل

گفته شده که وقتی لشکر حسین پراکنده شده، او به سوی فرات حرکت کرد تا آب بنوشد. مردی از بنی ابان بن دارم تیری به سوی او پرتاب کرد که به حنکش برخورد کرد و حسین گفت: خدایا، شکایت خود را از آنچه که با من انجام می‌دهند، به تو می‌‎کنم.»

سپس شمر بن ذی‌الجوشن با ده نفر یا بیشتر از مردان کوفه به سوی محل حسین و خانواده‌اش آمد. شمر به سوی آنها رفت و میان و او خیمه حسین ایستادند. حسین گفت: «وای بر شما، اگر دین ندارید، در دنیای خود آزاد باشید و خانواده‌ام را از دست طاغیان و نادانان خود دور نگه دارید.» شمر گفت: «این برای تو ای پسر فاطمه».

...سپس شمر با پنجاه نفر پیاده به سوی حسین حمله کرد. حسین به آنها حمله کرد و آنها از او فرار کردند. بحر بن کعب بن عبیدالله به سوی حسین حمله کرد. وقتی با شمشیر به او نزدیک شد، غلامی که با حسین بود، به سوی او رفت و حسین او را به خود فشرد. غلام گفت: «ای پسر بدکار، آیا می‌خواهی عمویم را بکشی؟» بحر بن کعب با شمشیر ضربه زد و غلام دستش را جلوی ضربه گرفت و دستش با یک پوست کوچک به بدنش متصل ماند....

حسین به سمت پیاده نظام دشمن از چپ و راست حمله می‌کرد و آنها از او فرار می‌کردند. او لباس خزی یا جبه‌ای به تن داشت و عمامه‌ای بر سر. مردم هیچ‌گاه شجاع‌تر و دلاورتر از حسین ندیدند. هر گاه او به سوی دشمن حمله می‌کرد، مانند گوسفندانی که از گرگ فرار می‌کنند از او دور می‌شدند.

گفته شده که حسین مدتی طولانی جنگید و هرگاه کسی به او نزدیک می‌شد و می‌توانست او را بکشد، از او روی بر می‌گرداند زیرا نمی‌خواست او را بکشد. سپس مردی به نام مالک بن نسیر کندی که بی‌باک و بی‌اعتنا به هر چیزی بود، به او نزدیک شد و با شمشیر به سرش ضربه زد. حسین کلاهی بر سر داشت و شمشیر کلاه را برید و سر حسین را زخمی کرد. حسین کلاه را که پر از خون شده بود، برداشت و کلاهی دیگر خواست و بر سر گذاشت و به آن مرد گفت: «به آن دست نخور و نخور، خداوند تو را با ظالمان محشور کند» کندی کلاه را برداشت، گفته شده که او همیشه فقیر بود و دستانش فلج شد.»

در دنیای خود آزاد باشید / کربلا از زبان بلاذری: پژوهشی نو در متون اصیل

216216

کد خبر 2085559

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار