آموزش، صرفاً فرآیندی برای انتقال اطلاعات و مهارتهای پایهای نیست، بلکه یک حق بنیادین بشری و بستر اصلی تحقق سایر حقوق کودکان است. بر اساس مواد ۲۸ و ۲۹ کنوانسیون حقوق کودک، هر کودک حق دارد از آموزش باکیفیت، در محیطی ایمن، عاری از ترس و تبعیض، بهرهمند شود. در سالهای اخیر، نقض حق آموزش در مناطق جنگی به یکی از نگرانیهای اساسی جامعه جهانی تبدیل شده است. تجاوز نظامی اخیر رژیم صهیونیستی به ایران، این دغدغه را وارد مرحلهای حاد و عینی ساخته و آسیبهای گستردهای بر پیکرهی نظام آموزشی ایران، بهویژه در مناطق هدف، وارد کرده است. در این شرایط، مدارس که باید پناهگاه علم و امید باشند، به نماد ناامنی و وحشت بدل شدهاند.
کنوانسیون حقوق کودک، بهعنوان مهمترین سند بینالمللی در زمینه حقوق کودکان، کشورهای عضو را مکلف کرده تا آموزش ابتدایی رایگان، در دسترس و ایمن را برای همه کودکان تضمین کنند. همچنین، در اسناد حقوق بشر دوستانه (ازجمله کنوانسیون چهارم ژنو و پروتکلهای الحاقی)، حمله به مدارس و اماکن آموزشی بهعنوان نقض جدی حقوق بشری و جرم جنگی تلقی شده است. مادهی ۲۸ کنوانسیون حقوق کودک، به روشنی تأکید میکند که دولتها باید همه تدابیر لازم را برای فراهم کردن محیط آموزشی ایمن، پویا و پایدار اتخاذ کنند. حمله به زیرساختهای آموزشی، علاوه بر نقض مستقیم حق آموزش، موجب نقض سایر حقوق مترتب بر کودک، مانند حق بر امنیت، سلامت روان و حق توسعه فردی، میشود.
مدرسه، صرفاً یک فضای فیزیکی برای آموزش نیست، بلکه محیطی برای رشد اجتماعی، ایجاد ارتباطات، توسعه مهارتهای اجتماعی و ارتقای سلامت روانی کودکان است. حملات موشکی و تخریب مدارس، این فضا را به محیطی تهدیدآمیز و اضطرابآور تبدیل کرده و آثار مخربی بر اعتماد به نفس، انگیزه یادگیری و تصویر ذهنی کودک از آینده بر جای میگذارد.
مطالعات روانشناسی نشان میدهند کودکانی که تجربه تعطیلی مدارس یا ناامنی آموزشی در جنگ را دارند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اختلالات اضطرابی، افسردگی، افت تحصیلی، ترک تحصیل زودهنگام و آسیب به مهارتهای اجتماعی قرار میگیرند. علاوه بر این، قطع روند یادگیری مستمر، بازگشت دوباره به چرخه آموزشی را دشوارتر میکند و شکاف آموزشی را عمیقتر میسازد.
حمله به مدارس، منجر به تعطیلی طولانیمدت کلاسها، تخریب تجهیزات آموزشی، از دست رفتن اساتید و معلمان و گسترش تبعیض آموزشی میشود. در این شرایط، دسترسی برابر به آموزش برای همه کودکان — بهویژه کودکان در مناطق کمبرخوردار — بهشدت کاهش مییابد. این وضعیت، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را بازتولید کرده و عدالت آموزشی را بهطور جدی تهدید میکند. کودکانی که در شرایط جنگی از تحصیل بازمیمانند، در آینده با موانع جدی در اشتغال، مشارکت اجتماعی و ارتقای جایگاه اقتصادی مواجه خواهند شد.
دولت ایران، علیرغم شرایط امنیتی دشوار، موظف به اجرای اقدامات فوری برای بازسازی مدارس، فراهم کردن کلاسهای موقت، تأمین محتوای آموزشی جایگزین (آنلاین یا حضوری در فضاهای امن)، و ارائه خدمات روانشناختی به کودکان است.
علاوه بر آن، جامعه جهانی و سازمانهای بینالمللی مانند یونیسف و کمیته بینالمللی صلیب سرخ، باید حمایتهای اضطراری آموزشی و مالی را تقویت کرده و مانع از تداوم نقض حق آموزش شوند.
راهکارها و توصیهها به والدین
1. ایجاد روتین یادگیری خانگی: در صورت تعطیلی مدارس، والدین میتوانند با طراحی برنامههای ساده روزانه، استمرار یادگیری را حفظ کنند؛
2. حفظ ارتباط با معلمان: والدین باید در ارتباط مداوم با مدارس و معلمان باقی بمانند تا از تغییرات آموزشی و فرصتهای جایگزین مطلع شوند؛
3. تقویت یادگیری مهارتهای غیررسمی: مهارتهایی مانند داستاننویسی، نقاشی، کاردستی، و بازیهای فکری میتوانند بخشی از فرآیند یادگیری باشند؛
4. مدیریت هیجانات و اضطراب: در این شرایط، گفتوگو با کودک درباره احساسات، اطمینانبخشی و آرامسازی ذهنی اهمیت ویژهای دارد؛
5. ایجاد امید به آینده: والدین باید چشمانداز مثبتی از آینده ارائه کنند و به کودک یادآوری کنند که آموزش، همچنان مسیر اصلی رشد و موفقیت اوست.
تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به ایران، چهرهای دیگر از جنگ را آشکار ساخت: جنگی که نهفقط جان و جسم، بلکه آینده و امید نسل آینده را هدف قرار داده است. حق آموزش، شاهرگ حیات اجتماعی و اقتصادی هر کودک است و نابودی این حق، مساوی با فروپاشی سرمایه انسانی کشور در بلندمدت خواهد بود. در این بحران، وظیفه ما فراتر از بازسازی فیزیکی مدارس است؛ باید برای بازسازی روانی و معنوی دانشآموزان نیز اقدام کنیم. آموزش، کلید بازگرداندن حس امنیت، ثبات و امید به کودکان است. امروز، ایستادن در کنار کودکان برای حفظ حق آموزش، سرمایهگذاری مستقیم بر صلح، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار فرداست.
* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان
نظر شما