بماند به یادگار از دولت وفاق/ نامه سرگشاده به رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی

مرتضی پایه‌شناس، مستندساز و رئیس هیات‌مدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران، در نامه‌ای صریح و سرگشاده خطاب به رائد فریدزاده، رئیس سازمان سینمایی، از بی‌توجهی نهاد متولی سینما به گفت‌وگو با انجمن‌ها، بی‌پاسخ ماندن درخواست‌ها، و تداوم سیاست‌های تک‌صدایی در دولت مدعی وفاق انتقاد کرده است.

این نامه که به‌صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری خبرآنلاین قرار گرفته است به گفته‌ی مرتضی پایه‌شناس تلاشی است برای ثبت یک اعتراض مدنی و یادآوری مسئولیت‌های فرهنگی در بزنگاه‌های تاریخی.

در این متن نوشته شده است:

به نام خداوند جان و خرد

جناب آقای رائد فریدزاده

رئیس محترم سازمان سینمایی

با سلام

انتشار این متن، یک انگیزه واضح و روشن دارد. اراده‌ای که از یک مستندساز بعید نیست. این نامه، مونولوگی است از من، من فیلمساز و من رییس هیات مدیره «انجمن مستندسازان سینمای ایران» برای شما که طبق وظیفه، رئیس سازمان سینمایی هستید. رئیسی که در دولت وفاق و همدلی و گفتگو، سکان سینما را به دست گرفته، اما پای هیچ میز مذاکره‌ای نمی‌نشیند. تحصیل‌کرده فرنگ و فعال سینمای ایران در عرصه بین‌الملل، که قائل به دیالوگ نیست و مونولوگ را می‌پسندد. این نامه سندی است برای تاریخ. برای قضاوت آیندگان.

احتمالا تا پایان این متن پاسخ اولین پرسشم را خواهیم یافت: شما رئیس کدام سینما هستید؟

آقای فریدزاده! آذرماه سال پیش نامه‌ای در دبیرخانه سازمان سینمایی به شماره ۲۱۸۶۶۰/۱۴۰۳ ثبت شده که از تقاضای انجمن مستندسازان برای دیدار با شما خبر می‌دهد. دیداری که تا امروز علی‌رغم پیگیری‌های فراوان از جانب ما، محقق نشده است. ممکن است این عدم پاسخ‌گویی را امری معمول یا بی‌اهمیت بدانید، اما برای جامعه‌ای که می‌کوشد نقش خود را در توسعه فرهنگی ایفا کند، بی‌پاسخ ماندن چنین درخواست‌هایی، نشانه‌ای نگران‌کننده است.

بماند به یادگار از دولت وفاق/ نامه سرگشاده به رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی

آقای فریدزاده! شاید پس از گذشت ماه‌ها دانسته باشید که شما رئیس کلِ سینمای ایرانید. سابقه‌تان نشان می‌دهد که به سینمای بین‌الملل بیشتر علاقه‌مندید، اما این‌بار از بد حادثه باید به فیلم کوتاه، مستند و به جریانی غیر از فیلمسازان داستانی توجه نشان دهید. بی‌آنکه بخواهم ناروا بگویم، رفتار و کردارتان نشان می‌دهد که همچنان سودای گذشته را دارید و سینمای ایران را از مجرای هم‌کارانتان و حلقه نزدیکانتان می‌بینید.

شما رئیس کدام سینما هستید که در دولت وفاق، حتی یک ساعت برای یک انجمن فرهنگی-سینمایی وقت ندارید؟ جالب است که شما علی‌رغم تفاوت ظاهری، ادامه مسیر محمد خزاعی را ترجیح می‌دهید و همان‌طور که به حفظ مدیران معتمد او، علاقه دارید، سیاست‌ها و نوع نگاه او که دولتی کردن صنف است سرلوحه قرار داده‌اید. کار صنف این است؟! کار صنف این است که زیر اراده و سایه مدیریت دولتی فعال باشد و سیاست‌های دولت‌ها را بازتاب دهد؟!

آقای فریدزاده! بعید می‌دانم به خاطر داشته باشید، اما برای ثبت در تاریخ یادآوری می‌کنم آقای خزاعی که مدیر محبوب عده‌ای نبود و همواره متهم به جانبداری از یک گروه خاص از سینماگران بود، در سخنرانی‌هایش خود را رئیس و نماینده همه طیف‌ها می‌دانست و سعی می‌کرد دست کم به عنوان رئیس سازمان، ظاهری فراجناحی داشته باشد. سیاستی که جنابعالی حتی ظاهرش را هم رعایت نمی‌کنید.

آقای فریدزاده! حلقه اطراف شما که اخبار واقعی را به گوشتان نمی‌رسانند! دست کم به اخبار و حرف‌های کارشناسان توجه کنید. به اوضاع سینمای اجتماعی و تولید فیلم در بخش خصوصی نگاهی بیاندازید. به مشکلات انجمن‌ها، چرا که اولویت وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، پررنگ کردن نقش صنوف و انجمن‌ها در حوزه‌های مدیریتی و اجرایی است. دست از ایده‌های تکراری و برگزاری رویدادهای بی‌نتیجه بردارید، از شما بعید است که گوشه چشمی به مطالعات و مشاهده‌های خود از سینمای امروز جهان ندارید. بسته فکر می‌کنید و نمی‌خواهید مسئولیت بپذیرید. امروز نیازمند بازنگری در سیاست‌ها و باز شدن پنجره گفت‌وگو هستیم، نه تکرار رویدادها و برنامه‌هایی که نتیجه‌محور نیستند.

به عنوان رئیس «انجمن مستندسازان سینمای ایران»، مسئول اعتماد مستندسازانی هستم که حق انسانی و حرفه‌ای خود می‌دانند تشکل و انجمنی فراتر از «انجمن صنفی کارگری کارگردانان سینمای مستند تهران» داشته باشند. تهیه‌کنندگان سینمای داستانی ایران در صنوف مختلف فعال بوده و با وجود اختلافات به فعالیت خود ادامه داده‌اند. چرا در سینمای مستند، خواست و اراده بخشی از این خانواده به رسمیت شناخته نمی‌شود؟! این خواسته نه انشقاق‌طلبی است و نه تقابل‌سازی، بلکه مطالبه‌ای مشروع برای به رسمیت شناختن تکثر نهادهای مدنی، آن‌چنان که در سینمای داستانی وجود دارد.  بعید می‌دانم شما توجه و ارزشی برای این مسائل قائل باشید، دغدغه شما حل مشکلات انجمن‌ها یا ایجاد هوای تازه در سینمای مستند نیست. دلنگرانی شما، تحول در سینما، تکثر و چند صدایی نیست. شما ترجیح می‌دهید مانند دوران مدیریتتان در فارابی، در سایه باشید و به سری که درد نمی‌کند دستمال نبندید. مسئول دفترتان می‌گوید نامه ما را به مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی ارجاع داده‌اید. این رویکرد، در ظاهر، تفویض اختیار است، اما در عمل، نوعی شانه خالی کردن از مسئولیت و حذفِ مستقیمِ گفت‌وگوست. محمد حمیدی مقدم مدیر عامل مرکز گسترش، قرار است میان ما و گروه دیگری از هم‌صنفانمان حکمیت کند. شما رئیس کدام سینما هستید که از نزدیکی مدیرانتان به برخی سینماگران خبر ندارید؟!

آقای فریدزاده! در روزگاری که ایران عزیز، زیر سایه تهدید و تهاجم نظامی، بار دیگر به همبستگی ملی و غرور جمعی پناه برده است، وظیفه‌ ما - به‌ویژه آنان‌که در جایگاه تصمیم‌سازی فرهنگی ایستاده‌اند - دوچندان شده است. این روزگار، روزگار سکوت و حذف نیست. زمانه‌ی تنگ‌نظری و انکار صدای دیگری نیست. امروز، بیش از همیشه، کشور به شنیدن همه‌ی فرزندان خود نیاز دارد؛ از فیلم‌ساز تا نویسنده، از مستندساز تا تهیه‌کننده‌ی مستقل.

شما اگر دغدغه ایران دارید، اگر دل در گرو فرهنگ این سرزمین دارید، نمی‌توانید همچنان در اتاق‌های بسته، با مشاوران یک‌دست و حلقه‌های هم‌رأی، برای کلیت سینما تصمیم بگیرید. امروز، ایران صدای چندگانه‌ی خود را فریاد می‌زند؛ صدایی که فقط در وفاق، احترام به استقلال انجمن‌ها، و به رسمیت شناختن اختلاف دیدگاه‌ها شنیده خواهد شد. تاریخ فرهنگ این سرزمین مدیرانی را که در بزنگاه‌ها به مردم خود پشت کردند، خوب به یاد دارد؛ همان‌طور که قدردان آنان است که از دیوار بی‌اعتمادی عبور کردند و راه را برای ارتباط دوباره هموار کردند.

این یادداشت، کوشش یک مستندساز برای ثبت واقعیت تاریخی و یادآوری ویژگی‌های مدیریت فرهنگی در این روزگار است.

5959

کد خبر 2090076

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین