از کوفه تا شام؛ مسیر مبهم کاروان اسرا زیر ذره‌بین تاریخ

در مجموعه‌ای مستند و تحلیلی به سراغ روایت‌های معتبر تاریخی، بصیرتی و تبیینی از محرم و قیام امام حسین (ع) می‌رویم تا حقایق عاشورا را از دل منابع اصیل بیرون بکشیم.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به او دستور داد تا کاروان اُسرای کربلا را به همراه سرهای مطهر شهدا به شام بفرستد.

بنا بر روایت حوزه نیوز،از این رو در روز نوزدهم محرم سال ۶۱ هـ .ق. این کاروان از کوفه به طرف شام حرکت کرد. البته برخی نقل کرده‌انـد که ابن زیاد زن‌ های غیر هاشمیه در کاروان اُسرا را با شفاعت اقوام شان آزاد کرد و فقط زن‌های هاشمی از خاندان اهل بیت پیامبر برای اسارت به شام برده شدند.

مسیر کاروان از کوفه تا شام

هرچند مورخان و مقتل‌نویسان، مسیر کاروان امام حسین علیه السلام را از مکه تا کربلا به تفصیل و منزل به منزل نوشته و بسیاری از وقایع بین راه را گزارش کرده‌اند، درباره آنچه در مسیر کوفه تا شام بر سر اسرای اهل بیت آمد خاموش‌اند و هیچ گزارش منسجم و جامعی درباره منازل، شهرها و آبادی‌های میان راه و تک تک وقایع رخ داده در آنها، ارائه نکرده‌اند و تنها بخشی از آن حوادث را باز گفته‌اند؛ چنان‌که محدث قمی در این‌باره گفته است: «ارباب مقاتل معروفه معتمده، ترتیب منازل و مسافرت اهل بیت را از کوفه به شام، مرتب نقل نکرده‌اند؛ الا وقایع بعضی منازل را، و لکن مفردات وقایع در کتب معتبره، مضبوط است».

(محدث قمی مشابه این سخن را در جای دیگری چنین گفته است: «بدان که ترتیب منازلی که در آنجا بار انداختند و یا از آن گذشتند، معلوم نیست و در کتب معتبره مذکور نیست و در بیشتر کتب، کیفیت مسافرت اهل بیت به شام ذکر نشده، فقط پاره‌ای از حوادث میان راه در بعضی از آنها وجود دارد که در این کتاب به آن اشاره می‌شود

کهن‌ترین گزارش به جای مانده در این‌باره، گزارش عمادالدین طبری در کتاب کامل بهایی است که به دلیل داشتن اشکالات تاریخی و جغرافیایی متعدد، درخور اعتنا نیست.

وی در گزارش دو صفحه‌ای خود بدون آنکه ماخذ خود را بیان کند. نام شهرها و آبادی‌هایی را در مسیر کوفه تا شام آورده که منابع جغرافیایی آن را تایید نمی‌کنند و قضایایی مربوط به اسرا را در آنها نقل کرده است که از نظر تاریخی تایید نمی‌شود.

پس از عمادالدین طبری، تنها نگاشته‌ای که در این‌باره به تفصیل سخن گفته و برخی از منابع معاصر مانند اسرار الشهادات، ناسخ التواریخ و قَمقام زَخّار نیز از آن گرفته‌اند، مقتل الحسین منسوب به ابومخنف است که گزارش‌های آن از لحاظ تاریخی هیچ اعتبار و ارزشی ندارد. پس در اینجا نیز از نقل مطالب آن خودداری می‌کنیم.

نظر محققانه مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی

در آن روزگار، سه راه از عراق به شام وجود داشته است:

۱. طریق سلطانی که آباد بوده و از برخی شهرها می‌گذشته است؛

۲. طریق مستقیم کوفه به شام که از منطقه بادیة الشام، که منطقه‌ای کویری بوده، می‌گذشته است؛

۳. راه معمول و مرسوم بین کوفه و شام که از ساحل غربی رود فرات و از شهرهایی همچون انبار، هِیت، قِرقِیسیا، رَقَّه و صفین می‌گذشته است (مسیر سپاه امیرمؤمنان برای جنگ با معاویه در جنگ صفین).

بر اساس قرائن و شواهد موجود، مسیر رفتن اسرا از کوفه به شام، راه دوم نبوده است؛ زیرا مسیر بادیة الشام، کویری و سوزان و بی‌آب بوده است. دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب گرانسنگ زندگانی علی بن الحسین علیه السلام با بررسی‌ها و مطالعاتی که در این‌باره داشته، مسیر حرکت کاروان اهل بیت به شام را چنین برآورد کرده است: تَکریت، مُوصِل، لَبَا، کُحَیل، تَلَّ اعفَر، نَصیبِین، حَرّان، مَعَرَّة النُّعمان، شِیزَر، کَفَرطاب، حَماة، حِمص و دمشق.

مصائب مسیر اسارت تا شام

در کتاب الأخبار الطّوال آمده است که: ابن زیاد، علی بن الحسین (زین العابدین) را و هر کس را از حَرَم که با او بود، سوار کرد و آنان را همراه زحر بن قیس و محقن بن ثعلبه و شمر بن ذی الجوشن به سوی یزید بن معاویه روانه کرد.

در کتاب الإرشاد آمده است که: عبیداللّه بن زیاد، پس از روانه کردن سر حسین (ع)، فرمان داد که زنان و کودکانِ او را آماده کنند و فرمان داد تا علی بن الحسین (زین العابدین) (ع) را تا گردن در بند کنند. آن‌گاه، آنان را با محفر بن ثعلبه عائذی و شمر بن ذی الجوشن، در پی سر، روانه کرد. آنان رفتند تا به حاملان سر رسیدند و علی بن الحسین (ع) در راه، کلمه‌ای با آنان سخن نگفت تا به شام رسیدند.

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: از پدربزرگم زین العابدین درباره بردن او به سوی یزید پرسیدم. فرمود: «مرا بر شتری لَنگ و بدون جهاز، سوار کردند و سر پدرم حسین (ع) بر بالای نیزه ای بود و زنان مان، پشت سرِ من بر اَسترانی بدون پالان، سوار بودند. کسانی که ما را می‌بردند، از پشت سر و گرداگردمان، با نیزه، ما را احاطه کرده بودند و آزار می‌دادند. اگر اشکی از دیده یکی از ما فرو می‌چکید، با نیزه و تازیانه به سر و بدنش می‌کوبیدند، تا آنکه وارد شام شدیم...

زینب سفیر نهضت خون بار کربلا

کوهی است در برابر فرمانروای شام

می گوید از حقیقت و می گوید از حسین

وز خائنان کوفه و ظلم و جفای شام

بگذار فاش گویمت آن خطبه بلیغ

تکرار کربلاست ولی کربلای شام

روحی چنین عظیم و کلامی چنین بلند

آزاد و پاک می رهد از تنگنای شام

امروز از پس گذر قرن ها هنوز

پیداست نقش واقعه در جای جای شام

کد خبر 2090991

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =