در تاریخ هر ملتی، لحظاتی هست که سرنوشت یک نسل، با تصمیمهایی بزرگ، دشوار و گاه فداکارانه گره میخورد؛ تصمیمهایی که گاه در سکوت اتخاذ میشوند اما در بلندمدت، مسیر آینده یک ملت را تعیین میکنند. در تاریخ دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، بیتردید نام دو چهره برجسته یعنی دکتر محمدجواد ظریف و دکتر سید عباس عراقچی بهعنوان معماران دیپلماسی متوازن، هوشمندانه و مقاومتمحور در برابر نظام تحریمها و تهدیدها، در حافظه تاریخی ملت ایران ماندگار خواهد ماند. این دو دیپلمات بلندپایه، در شرایطی پرمخاطره، هنر گفتوگو، زبان حقوق بینالملل، و منطق استدلالی را بهجای تهدید، شعار و تنش در صحنه دیپلماسی نشاندند. آنها نه فقط برای «امروز» ایران، بلکه برای آیندهای بهتر برای فرزندان این سرزمین، میدان سخت و پیچیده مذاکرات را بهمثابه رزمگاه ملی تعبیر کردند و تا پایان، با جانفشانی و صبوری، از منافع کشور دفاع کردند.
عراقچی؛ صدای متانت در برابر تحریف و تحریم
دکتر عباس عراقچی، دیگر دیپلمات ممتاز و برجسته کشور، همواره در سایه اما در قلب نبردهای دیپلماتیک حضور مؤثر داشت. او بهعنوان معاون حقوقی و سپس معاون سیاسی وزارت امور خارجه، بار اصلی مذاکرات فنی و سخت را بر دوش کشید؛ مذاکراتی که صبوری، تسلط بر مفاهیم تخصصی، درک دقیق از منافع ملی و توان اقناع طرف مقابل را میطلبید. مصاحبه اخیر دکتر عراقچی با شبکه فاکسنیوز آمریکا، در میانه التهابهای سیاسی پس از حمله و تجاوز اسراییل به ایران عزیزمان، بار دیگر نشان داد که او نهتنها همچنان بر مدار منطق و منافع ملی حرکت میکند، بلکه با بیانی مؤدبانه، شفاف و بهدور از فرافکنیهای سیاسی رایج، تصویر دقیقی از چالشها، فرصتها و مسیرهای عقلانی برای احیای برجام و کاهش تنشها و برداشتن سایه جنگ از ایران ارائه داد. این مصاحبه را میتوان سندی زنده از دیپلماسی متین و آیندهنگر ایران تلقی کرد؛ رویکردی که در آن، امید به تعامل و صلح جهانی بر شعارهای احساسی و مقطعی غلبه دارد.
نسل آینده و میراث دیپلماتیک آنان
در شرایطی که بسیاری از تصمیمات کلان کشور بر زندگی کودکان، آموزش، سلامت، اقتصاد، و آینده آنها تأثیر مستقیم میگذارد، نمیتوان از مسئولیت سنگین دیپلماسی در کاستن از فشارهای اقتصادی و روانی بر دوش خانوادهها چشمپوشی کرد. ظریف و عراقچی، هر دو با تمرکز بر خروج ایران از انزوای جهانی، کاهش تحریمها، و بازسازی وجهه حقوقی کشور، نقشی بنیادین در صیانت از حقوق اقتصادی و فرهنگی کودکان ایفا کردند. حق بر توسعه، حق بر آموزش باکیفیت، دسترسی به دارو، تغذیه مناسب و رفاه نسبی، همه و همه در گرو سیاست خارجی عقلانی و تعاملمحور است. نادیده گرفتن این پیوند، بهویژه در شرایط تحریم، سادهانگاری مخاطرهآمیزی است که تنها نسلهای آینده هزینه آن را خواهند پرداخت.
چرا این دو چهره در خاطره جوانان نسل زد خواهند ماند؟
- معنای حقوقی و تمدنی: نه تنها متن برجام، بلکه رفتار مدبرانه این دو دیپلمات بهعنوان راهبردی در چارچوب حقوق بینالملل مستند شد؛ آن هم در زمانی که کودکان ایرانی آسیبپذیرترین گروه نسبت به تحریمهای غیرقانونی بینالمللیاند.
- شجاعت دیپلماتیک: نه در برابر دشمنان خارجی، بلکه در مقابل فشارهای داخلی، این دو، از منافع ملی حمایت کردند—نمادی از فداکاری نسلی با هدف محافظت از آینده کشور.
- الگوی همکاری و عقلانیت: در برابر منطق برتریطلب و گفتمان تندروانه داخلی، آنها نشان دادند که همگرایی ملی در چارچوب اراده سیاسی و حقوقی، راهکار پایدار و بیمهای برای نسلهای آینده است.
فداکاری در سکوت؛ میراثی برای حافظه تاریخی ایران
در این مقطع حساس کنونی و پس از تجاوز اسراییل به ایران دکتر عراقچی، برخلاف برخی جریانهای تندرو که دیپلماسی را ابزاری برای تسویهحسابهای جناحی میدانند، همواره کوشیده تا از ظرفیت قانون، گفتوگو، چندجانبهگرایی و اجماع جهانی برای تأمین منافع ملی بهره ببرد. فراتر از قضاوتهای سیاسی و اختلافنظرهای مقطعی، آنچه در حافظه تاریخی ملت ایران باقی خواهد ماند، نه شعارهای هیجانی، بلکه خونسردی، درایت، و ایستادگی آنها در برابر طوفانهای تحریم و تحریف است.
ایران آینده، نیازمند الگوهایی است که کودکان امروز بتوانند با افتخار به آنها بنگرند؛ الگوهایی که نه با تندروی، بلکه با دانش، اعتبار بینالمللی و زبان مشترک بشری، از عزت ملی دفاع کردند. دکتر ظریف و دکتر عراقچی، مصداق چنین الگوهاییاند.
* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان
نظر شما