ابراهیم انصاریان یکی از نامزدهای راه یافته به دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی است.

سید صادق روحانی: او نامزد مورد حمایت جبهه متحد اصولگرایان در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی است. برخی به خاطر نسبتی که او با آیت الله مهدوی کنی دارد نظراتش را نظرات دبیرکل جامعه روحانیت مبارز می‌دانند. او نیز به دامادی آیت الله مهدوی کنی افتخار می‌کند. این دومین بار بود که نامزد 53 سه ساله جبهه متحد مهمان خبرآنلاین است. پیش از این، قبل از انتخابات دور اول مجلس نهم، او در کافه خبر روندی را که جبهه متحد در آن به 30 نامزد این جبهه رسید، تشریح کرد. این بار نیز گفت که در شورای مرکزی جبهه متحد چه اتفاقی افتاد که دو نفر از لیست جبهه پایداری به لیست جبهه متحد افزوده شدند.
مشروح گفت و گوی خبرآنلاین با ابراهیم انصاریان را در ادامه بخوانید:
***
جبهه متحد اصولگرایان برای ارائه لیست در مرحله دوم انتخابات مجلس نهم، دو نامزد کم داشت. چه پروسه‌ای طی شد تا آقایان نوباوه و نبویان که بیشتر به طیف جبهه پایداری نزدیک هستند به لیست اضافه شدند و چرا افرادی مانند آقای غفوری فرد و آقای مطهری در این لیست قرار نگرفتند؟
بحث چینش اسامی در لیست جبهه متحد چه در دور اول و چه در دور دوم بر اساس مکانیزمی بود که در جبهه طراحی شده بود. در دور اول افرادی مثل آقای غفوری فرد و آقای مطهری و دیگران نتوانستند در این مکانیزم وارد بشوند. با این وجود لیست سی نفره دور اول شکل گرفت و چند نفر هم مشترک در لیست‌های دیگر بودند. بعد از پایان رای گیری در دور اول و شمارش آرا و اعلام نتایج، بحث بر این بود که همین 23 نفر نامزد راه یافته به مرحله دوم از لیست جبهه متحد را اعلام کنیم و یا اینکه دو نفر جای خالی را پر کنند. بحث آقای مطهری اصلا مطرح نشد، چرا که در دور اول هم ایشان در لیست نبود، از این رو کلا اضافه شدن نامشان در دور دوم منتفی بود. بحث حول افراد دیگر از 50 نفری که باقی ماندند بود. در مورد آقای نبویان، نام ایشان در دور اول هم مطرح بود که ایشان در مجموعه سی نفره قرار بگیرند منتها چون افراد دیگر بودند ایشان رای لازم را نیاورند لذا زمینه ورود آقای نبویان راحت‌تر بود.
مشخص است که چه کسانی آقای نبویان را پیشنهاد دادند؟
بالاخره به این علت که در دور اول نام ایشان مطرح شده بود، طرح نامشان در دور دوم راحت‌تر بود. در حقیقت همان نام‌هایی که در دور اول مطرح بودند را در دور دوم به شورای مرکزی پیشنهاد دادند و بحث بر سر همان‌ها بود. تعداد اسامی و افرادی که مانده بودند مشخص بود و از دور اول هم کمتر بود.  لذا آقای نبویان مطرح شد و از آنجایی که آقای ابراهیمی هم به عنوان یکی از روحانیون لیست رای نیاورده بود، ترجیح برای این بود که یک روحانی در لیست باشد. لذا بین افرادی که بحث شد آقای نبویان قریب به اتفاق رای مثبت را اخذ کرد تا وارد لیست بشود.
در مورد آقای نوباوه به خاطر ویژگی‌هایی که داشتند که هم رسانه‌ای هستند و جانباز هم هستند و مواضعی که در مجلس هشتم داشتند و همچنین به این خاطر که ایشان وابستگی تشکیلاتی نداشتند؛ انتخاب شدند. نکته قابل توجه این بودکه این دو نفر برای جبهه متحد اصولگرایان قابل پذیرش هم بودند.
گزینه دیگری هم مطرح بود؟
غیر از این دو نفر فقط آقای غفوری فرد مطرح شدند.
با چه ملاکی این دو نفر انتخاب شدند؟ آیا بحث رای آوردی مطرح بود؟
نه این بحث‌ها نبود. بلکه بحث شایستگی افراد بود. ببینید در دور دوم با توجه به این که می‌خواستیم لیست 25 نفر بشود و مردم هم به 25 نفر رای بدهند، بر اساس شایستگی‌ها، این افراد به لیست اضافه شدند.
آیت الله مهدوی کنی در این دور هم دخالتی در تهیه لیست نکردند؟
ایشان در بحث انتخاب افراد همان گونه که در دور اول، انتخاب افراد را واگذار کردند به نظر شورا، در این دور هم واگذار کرده بودند. البته این موضوع به سمع و نظر ایشان رسید.
مباحثی که در مورد تهیه لیست‌ها پیش آمد، قطعا در ترکیب سیاسی مجلس آینده تاثیر خواهد گذاشت. پیش بینی می‌شود جدای از فراکسیون‌های سنتی اکثریت و اقلیت و همچنین فراکسیون حامیان دولت که در مجلس هشتم شکل گرفت، اینبار شاهد فراکسیون دیگری میان اصولگرایانی نظیر طیف آقای مطهری باشیم. شما اینطور فکر نمی کنید؟
به نظر من تا مجلس تشکیل نشود نمی‌شود در این باره اظهار نظر کرد. حالا این فراکسیون‌هایی که شما گفتید فراکسیون‌های سیاسی هستند. ما فراکسیون‌های تخصصی در زمینه‌های صنعت، کشاورزی، ورزش و دیگران هم داریم. اما در میان فراکسیون‌های سیاسی دو فراکسیون اصلی که وجود خواهد داشت و آن دو هم فراکسیون متعلق به جبهه پایداری و فراکسیون متعلق به جبهه متحد خواهد بود. قطعا آن بخشی از اصلاح‌طلبان که به مجلس راه پیدا کرده‌اند نیز فراکسیون خود را خواهند داشت. البته عده‌ای از مستقلین نیز وارد مجلس شده ‌اند که هنوز شکل و شمایل آن طیف مستقل و موضعگیری‌های سیاسی شان معلوم نیست. بنابراین هنوز نمی‌شود پیش بینی کرد که آن طیف مستقلی که آمده‌اند، چه گرایش‌هایی خواهند داشت. اما با این وجود طیف اصولگرایی در مجلس غلبه خواهند داشت؛ منظورم از کلیت اصولگرایان است نه یک فراکسیون خاص. شاید هم خیلی مطلوب نباشد که ما از الآن بیاییم و اصولگرایان را جدا کنیم. به نظرم عقلای این دو گروه باید به این موضوع دقت کنند. آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی هم تا کنون به دنبال همین ائتلاف بوده‌اند. عقلای دو طرف باید در پی این باشند که اصل بر تشکیل یک مجلس مقتدر است. اگر از الآن به دنبال گروه بندی‌ها و طیف بندی‌ها باشیم قطعا به آن وظیفه اصلی مجلس لطمه خواهد خورد.
ریش سفیدی بزرگانی نظیر آیت الله مهدوی کنی به چه معناست؟ آیا قرار است اصولگرایان در زمان انتخابات‌ها دور این افراد حلقه بزنند و پس از آن به نظراتشان توجهی نشود؟ چرا با وجود اینکه همه اعلام می‌کنند ما مطیع سخنان بزرگانی نظیر آقای مهدوی هستیم و با این همه تاکید ایشان به وحدت، باز ما شاهد چند دستگی‌ها هستیم؟
به نظرم شما باید این را از کسانی بپرسید که از وحدت پیروی نکردند. شخصیت آیت الله مهدوی یک شخصیت جامع در مسایل سیاسی اجتماعی و فرهنگی است. ما کمتر شخصیتی را مانند آیت الله مهدوی کنی داریم. همانگونه رهبر معظم انقلاب هم پس از انتخاب ایشان به ریاست مجلس خبرگان رهبری فرمودند که آقای مهدوی در همه زمینه‌ها یعنی سیاسی و اجتماعی و دانشگاهی ورود دارند و این نشان می‌دهد که نظام ایشان را فردی همه جانبه می‌بیند. شما از آنانی که مانع وحدت شدند باید بپرسید که چرا این موضوع را نپذیرفتند؟ آیت الله مهدوی کنی مصلحت نظام، کشور و مملکت را می‌دیدند که آن حرکت را در جهت وحدت شروع کردند. مصلحت را در این می‌دیدند که همه در یک کانال و مسیر که همان مسیر انقلاب، رهبری و امام بود قرار بگیرند. البته گروه‌ها هستند منتها اینکه ما مدام شاخه شاخه بشویم به نظر نمی آید که امر مطلوبی باشد. دشمن از این شاخه شاخه شدن‌های ما سو استفاده می‌کند. لذا در نظر ایشان از همان یکسال پیش که بحث انتخابات و وحدت اصولگرایان را مطرح کردند، این امری مهم بود که این اتفاق نیافتد. دشمن از همین اتفاق بهره می‌برد. امیدواریم که در مجلس آن ائتلاف و وحدت و همدلی بیشتر شود تا بعد از شکل گیری مجلس این ‌حرف‌ها کنار گذاشته شود.
ما در این چند وقته که به خاطر انتخابات در محافل و مجامع حاضر می‌شویم، می بینیم که مردم به انقلاب و اسلام و رهبری علاقه دارند؛ اما به ما می گویند که چرا در میان نیرو‌های انقلاب باید دو دستگی و چند دستگی پیش بیاید و اختلاف بین ما را دوست ندارند.
بگذارید من سوالم را طور دیگری عنوان کنم. ما می‌بینیم که حضور آیت الله مهدوی کنی در برهه‌هایی که انتخابات است پررنگ‌تر می‌شود. دلیل این موضوع چیست؟ و چرا آیت الله مهدوی کنی تنها در مواقعی که اختلافی هست مانند حکم و ریش سفید اصولگرایان حاضر می‌شوند؟
من قبول ندارم که آقای مهدوی‌کنی تنها در مواقع انتخابات‌ها ورود پیدا کرده‌اند. انتخابات یک ظهور سیاسی و اجتماعی برای جامعه ماست. اینطور نیست که آقای مهدوی کنی در مسایل سیاسی حضور نداشته باشند. ایشان به عنوان ریاست مجلس خبرگان بسیاری از کار‌ها را انجام‌ می‌دهند. انتخابات یک ظهور سیاسی پررنگ است. اینطور نیست که آقای مهدوی‌کنی بخواهند هر روز خودشان را در رسانه‌ها مطرح کنند. این انتخابات هست که باعث می‌شود حضور ایشان پررنگ‌تر بشود. این هم به این خاطر هست که انتخابات مساله مهمی است. انتخابات مظهر اقتدار نظام است. انتخابات یک پشتوانه بزرگی برای نظام و امور سیاسی کشور است. لذا بی تفاوت بودن در امر انتخابات برای افراد عادی هم پذیرفته نیست چه برسد به شخصی مثل آیت الله مهدوی کنی که در حقیقت از قبل از انقلاب با امام بوده‌اند و همیشه خودشان را یک روحانی سیاسی و پرکار در انقلاب می‌دانستند. ایشان در همه صحنه‌ها هم بوده‌اند. اینطور نبوده که ایشان در یک مقطعی بوده اند و در یک مقطع دیگر نبوده‌اند. منتها این بار حضور ایشان حساسیت بیشتری داشته است. بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 ایشان احساس می‌کردند که باید اصولگرایان را جمع کرد. تعبیر ایشان هم ائتلاف است نه وحدت. وحدت شاید سخت باشد به این معنی که ما همه نظرات را جمع کنیم اما ائتلاف به معنی یک حرکت جمعی برای انقلاب است. بحث حکمیت هم که در مورد فتنه 88 مطرح می‌شود، ایشان نیامده بودند که بگویند من حکمیت می‌کنم؛ بلکه آن‌ها بودند که خواستند مطالبشان را به ایشان منتقل کنند و این کار را هم کردند. ایشان هم پاسخ دادند و گفتند که شما باید قانون را بپذیرید و نتیجه انتخابات را بپذیرید، باید اشتباهاتتان و مواضع رهبری درباره انتخابات را بپذیرید و بعد بیایید مذاکراه کنیم.
یعنی مهندس موسوی و آقای کروبی به ایشان مراجعه کردند؟
نه آقای آقازاده به عنوان نماینده آقای موسوی مراجعه کردند که آیت الله مهدوی‌ هم به آقای آقازاده گفتند که این حرف‌ها را بپذیرید بعد بشینیم صحبت کنیم. لذا در آنجا هم بحث حکمیت مطرح نبوده که بعضی‌ها این اشتباه را می‌کنند.
چهره‌هایی مثل آیت الله مهدوی کنی، آیت الله یزدی، آقای ناطق نوری یا آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان سرمایه‌های نظام مطرح هستند. اما متاسفانه برخی که تقدم و سابقه چندانی در انقلاب ندارند، تنها در مواقعی مانند انتخابات گرد این چهره‌ها جمع می‌شوند. چطور می‌شود از این سرمایه‌های انقلاب به درستی بهره برد؟
روحانیت نقش عظیمی در انقلاب داشته است. در پدید آوردن انقلاب اسلامی ما، حضرت امام به عنوان رهبر نهضت خود یک روحانی و مرجع تقلید بودند. شاگردان ایشان نیز به تبع ایشان و به این خاطر که مواضع امام را قبول داشتند، وارد عرصه شدند. روحانیت پای نهضت امام (ره) که تبلور آن جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران است، ایستاد. در حقیقت هر دو نهاد یک کار تشکیلاتی برای بیشبرد انقلاب اسلامی انجام دادند. امام که در ایران حضور نداشتند و به عراق تبعید شده بودند. لذا شاگردان امام بودند که به عنوان یک حرکت دهنده انقلاب، کار را در دست داشتند. بعد از سال 42 رژیم به همه آقایان سخت گرفت. آقایان یا زندانی بودند و یا در تبعید بودند. اما حرکت پیشبرنده انقلاب را و حرکت امام را دنبال می‌کردند. موثرترین کار را آن‌ها می‌کردند.
شما می‌بینید که روحانیت هم پیش از انقلاب و هم در طول دوران انقلاب، تاثیر به سزایی داشته است. معمولا روحانیت همان حرکتی که امام و رهبری داشته اند را پیگیری می‌کردند. امروز هم وضعیت جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همانگونه است. اعتمادی که مردم به این دو نهاد دارند و پشتوانه‌ای که این دو نهاد به لحاظ سابقه علمی و انقلابی و تقوایی و سیاسی دارند؛ می تواند یک راهنمای خوبی برای مردم باشد. مردم هم همیشه در صحنه بودند. آقای مهدوی برای امروز نیست.
ما شاهد هستیم که امروزه برخی جریانات نوظهور هستند. اما آیت الله مهدوی کنی و جامعه روحانیت یک حرکت نوظهور نیستند. آقای مهدوی در کار فرهنگی هم همین گونه بودند. ایشان در دوران جوانی هم کار فرهنگی می‌کردند. ایشان در جنوب شهر تهران در محله «آب منگل» ایشان محلی را بنا نهاده بودند به نام "صادقیه" که جوانان را در آنجا جمع می‌کردند و آن‌ها را تربیت دینی می‌کردند. به لحاظ سیاسی هم در مسجد جلیلی کار سیاسی می‌کردند. ایشان همچنین در مدرسه مروی به طلاب علوم دینی درس می گفتند. من خودم یکی از شاگردان ایشان در همان "صادقیه" بودم. لذا سابقه آیت الله مهدوی کنی به عنوان یک روحانی سابقه بسیار طولانی، جامع و قوی است. امروز هم اگر ایشان در صحنه سیاسی ظاهر می‌شوند به خاطر آن تجربه گرانقدری است که ایشان از قبل از انقلاب و از زمان نهضت آیت الله کاشانی و نواب صفوی داشته اند. امروزه جا دارد برخی از سیاسیون ما دقت بیشتری بکنند و نگاه بهتر و دقیق‌تری را راجع به آیت الله مهدوی داشته باشند. اینکه بعضی مطرح کردند که مردم اگرچه به آیت الله مهدوی ارادت دارند ولی انتخاب دیگری می‌کنند، این به نظر می آید که حرف صحیحی نیست. برخی مطرح کردند که آقای مهدوی انسان خوبی است و ما نسبت به ایشان ارادت داریم، مردم هم به ایشان ارادت دارند ولی گزینه‌هایی که مورد تایید ایشان، مورد انتخاب مردم نیستند. این حرف درستی نیست. این تضعیف روحانیت است. به جای آن که ما مردم را تشویق کنیم که اعتمادشان به روحانیت بیشتر بشود، مطالبی می نویسیم که تضعیف روحانیت است. این گونه نظرات به نفع روحانیت نیست.
هنوز یک ماه از عمر مجلس هشتم مانده، دور دوم انتخابات مجلس برگزار نشده و هنوز ترکیب مجلس آینده به طور کامل مشخص نیست. با این وجود ما می‌بینیم که برخی سخنانی درباره ریاست مجلس نهم می‌زنند و افرادی را نام می‌برند. اولا اینچنین سخنانی چه آثاری خواهد داشت و ثانیا شما چرا موضع خودتان را اعلام نمی‌کنید؟
مواضعی که افرادی مانند آقای حسینیان یا رسایی یا اعضای جبهه پایداری می‌زنند خیلی واحد نیست. این‌ها مدام مواضعشان را عوض می‌کنند. یک گروه سیاسی باید یک موضع هماهنگ داشته باشد. وقتی آقای حسینیان گفت که ریاست مجلس، نایب رییس یا هیات رییسه باید از خانم‌ها باشند ، عده‌ای از اعضای جبهه پایداری گفتند که ایشان شوخی و مزاح کرده‌اند. خوب کار سیاسی که با شوخی و مزاح انجام نمی‌شود. فردی از یک گروه بگوید که موضع من این است و فرد دیگر بگوید نه ایشان شوخی کرده‌اند. بعد از آن هم بگویند که این حرف را زده‌ایم اما از موضع خود کوتاه آمده‌ایم. این‌ها یک موقع گفتند نظرما درباره آقای لاریجانی این است و یک موقع هم گفتند نظر ما درباره آقای حداد این است. این موضع‌های متعدد گرفتن نشان از ناپایداری مواضع سیاسی طرف هست. در حالی که جبهه متحد موضع رسمی درمورد ریاست مجلس نداشته است. فقط بعضی از دوستانی که در جبهه متحد هستند نظرات شخصی خود را داده‌اند. این نظراتی که مثلا آقای نادران یا آقای فدایی داده‌اند نظرات شخصی است. تا زمانی که مجلس شورای اسلامی شکل خود را پیدا نکند و تشکیل نشود نمی شود راجع به ریاست آن اظهار نظر کرد.
بالاخره این‌ها هرکدام نمایندگان اضلاع اصولگرایان هستند؟
اما نمی‌توانیم این‌ها را تعمیم بدهیم به کلیت اصولگرایان و همینطور تمامی کسانی که وارد مجلس می‌شوند. ما 290 نماینده داریم. آن‌ها باید نظراتشان را بدهند. باید مجلس تشکیل بشود، شکل سیاسی مجلس معلوم شود و بعد از آن رییس مجلس هم مشخص خواهد شد. البته ما می‌توانیم گزینه‌ها را مشخص کنیم. مثلا بگوییم یکی از گزینه‌ها آقای لاریجانی است یا یکی از گزینه‌ها آقای حدادعادل است. طرح این گزینه‌ها هم ایرادی ندارد. این مانند ریاست جمهوری است. در انتخابات ریاست جمهوری هم نامزد‌های مختلف مطرح می‌شوند. به نظر من طرح این مساله در حال حاضر کمی زود است. البته پذیرش این افرادی که مطرح می‌شوند هم مهم است. اگر مانند مجلس هشتم اول فراکسیون اصولگرایان تشکیل بشود و در آن درباره رییس مجلس تصمیم گیری شود که در آن مقطع آقای لاریجانی انتخاب شدند. در مجلس نهم گروه‌های متعددی هستند، مستقلین هستند، اصلاح‌طلبان هستند. الان جبهه ایستادگی ادعا دارد که بسیاری از نامزد‌هایش رای آورده‌اند. باید دید که ترکیب مجلس آینده به چه شکل خواهد بود.
این اظهار نظر‌هایی که در رسانه ها درباره ریاست مجلس آینده می‌شود در فضای مجلس آینده تاثیرگذار خواهد بود؟ خیلی از منتخیبینی که خردادماه وارد مجلس می‌شود برای بار نخست است که انتخاب شده‌اند. خیلی‌ها بر این باورند که تاثیرگذاری نمایندگان تهرانی بیش از سایر نمایندگان است. چرا افرادی که نظر متفاوتی دارند در این باره اظهار نظر نمی‌کنند؟
من یکی از اعضای جبهه متحد هستم و وابسته به طیف خاصی هم نیستم. من تنها فردی هستم که در معرض رای مردم هستم. اگر مردم به ما رای بدهند من هم نظرم را اعلام خواهم کرد. اینکه ما جهت کار را مشخص کنیم و بگوییم این گروه و این طیف دنبال آقای حداد هستند یا دنبال آقای لاریجانی هستند یک مقدار وحدت و انسجام مجلس را خدشه دار کرده‌ایم. لذا اگر طرح این مسایل باعث چند دستگی بشود مطلوب نیست. بگذارید من مطلب دیگری را عرض کنم. چه بحث ریاست مجلس و چه بحث کار مجلس و اولویت‌های مجلس، بستگی به خود مجلس دارد. اما الآن بهترین زمان است برای اینکه ما مردم را تشویق کنیم که در انتخابات شرکت کنند. مقام معظم رهبری در حرم رضوی در ابتدای سال جدید فرمودند که ما هنوز کارمان ناتمام است. منظور ایشان انتخابات بود. پس نظر ایشان این نیست که الآن بحث ریاست مجلس را مطرح کنیم. بحث ایشان این است که ما مردم را تشویق به حضور بکنیم. بحث‌های اینچنینی درمورد رییس مجلس شاید در حضور مردم تاثیر بگذارد .
اگر بخواهید قضاوت کنید، هیات رییسه مجلس هفتم در دفاع از استقلال مجلس موفق‌تر بود یا هیات رییسه مجلس هشتم؟
اگر بخواهیم به هیات رییسه نگاه کنیم، این نگاهی مقطعی است. من می‌خواهم بگویم که مدیریت مجلس بخشی از مجلس است و برآیند و خروجی مجلس چیز دیگری است. مهم خروجی است که قانون می‌شود. قانون را که هیات رییسه ننوشته است، همه مجلس نوشته است.
هیات رییسه وظایفی دارد که باید آن را انجام دهد. یکی آنکه لوایحی که وارد مجلس می‌شود بین کمیسیون‌های تخصصی توزیع کند. دوم آنکه اداره امور مجلس در صحن علنی را انجام بدهد. تفاوت هیات رییسه مجلس هفتم با مجلس هشتم فقط در رییس است. یعنی نایب رییس، اعضای هیات رییسه تقریبا تغییر چندانی نکرده‌اند و تنها شخص رییس مجلس تفاوت کرده است. شما می‌توانید مقایسه کنید، هیات رییسه مجلس تقریبا یکی است و به غیر از رییس ما یک جابجایی در نایب رییس و شاید در کارپرداز‌ها داشته باشیم. پس اگر هیات رییسه مجلس هفتم خوب عملکرده یا بد عملکرده در مجلس هشتم هم همینطور بوده است. نکته بعدی این است که تعامل با دولت، و تعامل با قوه قضاییه از وظایف مجلس است، اما زمانی که دولت تخلفی می‌کند، راهکار خاص خود را دارد، راهکار این موضوع دیوان محاسبات، دیوان عدالت اداری و از همه مهمتر شورای عالی حل اختلاف قوا است که رهبر معظم انقلاب تعیین کرده اند.
اولویت‌های مجلس نهم را چه می‌دانید؟
اولین اولویت مجلس نهم تحقق شعار امسال است که مقام معظم رهبری عنوان فرمودند. شعار تولید ملی و حمایت از کارو سرمایه ایرانی. در پیام نوروزی مقام معظم رهبری به دو مساله اشاره شده است. یکی مساله کشاورزی است و دیگری مساله صنعت. هر دو مورد می‌تواند باعث حفظ استقلال اقتصادی ما بشود. برآیند این‌ها هم این است که اشتغالزایی می‌شود و تورم کاهش پیدا می‌کند. وقتی تولید رونق بگیرد، منابع مالی در بازار سرگردان نمی‌ماند و مصروف تولید می‌شود. اگر ما تولید کارگا‌ه‌های صنعتی را بالا ببریم، منابع مالی به بخش تولید منتقل می شود. آن سرمایه ای هم که آقا فرمودند اگر وارد بازار کار و تولید بشود باعث رونق اقتصادی خواهد شد و به تبع آن استقلال اقتصادی ما حفظ می‌شود. ما با چند وسیله می‌توانیم شعار آقا را محقق کنیم. یکی سند چشم انداز بیست ساله است که مقام معظم رهبری ابلاغ کرده‌اند. دوم برنامه پنج ساله توسعه است که امسال در سال اول آن هستیم. قانون دیگری که می‌تواند پشتوانه شعار سال باشد، قانون اصل 44 قانون اساسی است که اگر این اصل خوب اجرا شود ما قطعا در تولید موفق‌تر خواهیم بود. البته خود قانون هدفنمدی یارانه‌ها به شرطی که ضعف‌هاییش را اصلاح کنیم می تواند پشتوانه دیگری برای تحقق شعار امسال باشد.
یک اشکالی که ممکن است در سال 91 پیش بیاید نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری است. هرچقدر هم که ما این موضوع را ندید بگیریم تاثیر خود را خواهد گذاشت. مجلس نهم باید به این مساله دقت کند تا متاثر نشود.
اولویت دوم مجلس نهم مبارزه با فساد است، چه فساد اداری و چه فساد مالی. ما اهرم‌های زیادی برای مبارزه با فساد داریم. قوه قضاییه، دیوان عدالت اداری و دیوان محاسبات و دستگاه های دیگر هستند. در خود دستگاه اجرایی هم اهرم‌هایی برای این موضوع وجود دارد. اما مجلس باید یک بازبینی در قوانین مبارزه با فساد باید انجام بدهد تا ببینیم چرا با وجود این همه ابزار و اهرم باز ما شاهد بروز فساد در دستگاه‌های اجرایی و سیستم بانکی هستیم. همچنین به نظر می رسد که ما نیازمند یک بازبینی در قوانین مالی و پولی هستیم. باید ببینیم که چرا مردم وقتی‌ می خواهند وام‌های کوچک بگیرند، باید ماه‌ها منتظر بمانند ولی ناگهان ما می بینیم که فردی می آید میلیارد‌ها تومان وام می‌گیرد. سرگردانی پول نقد در کشور، خود عامل فساد است و ما باید برای نقدینگی در کشور نظارت ویژه‌ای داشته باشیم.
اولویت سوم مجلس نهم هم بخش فرهنگ است. اعم از آموزش و پروش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشگاه‌ها و به طور کلی فضای فرهنگی کشور. این‌ها نیازمند یک تحول فرهنگی هستند. درست است که سند تحول آموزش و پرورش تصویب شده است اما به نظر می‌آید باید یک سند جامع‌تری که همه این دستگاه‌ها را در بر می‌گیرد تدوین شود. به طوری که یک همبستگی میان بخش‌های آموزشی و فرهنگی و صدا وسیما و رسانه‌ها ایجاد شود. باید سیاست‌های کلی نظام که در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح است، بیشتر مد نظر قرار بگیرد. بخش دیگری که باید به آن توجه کرد بخش مسایل دینی است. ما باید در جامعه بیشتر به فرهنگ دینی تکیه کنیم و نگاه جدیدتری را در این باره داشته باشیم. ما باید برای کسانی که خارج از کشور هستند حرف داشته باشیم . یک زمانی بود که مسایل ما محدود به داخل کشور بود، اما امروزه ما با همه دنیا در ارتباطیم. امروز در کشورهای اروپایی مساجد زیادی درست می‌شود. علت آن هم این است که هر روزه به تعداد مسلمانان افزوده می شود. بنابر این سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ما که متولی بحث‌های دینی در خارج از کشور است، نیازمند تحول است. امروزه ساخت مساجد و چاپ قرآن در دنیا افزایش چشمگیری داشته است. این نشان دهنده این است که تعداد مسلمانان در جهان در حال افزایش است.
برخی معتقدند بحث‌هایی که در میان اصولگرایان در این انتخابات پیش آمد، پیش در آمد مباحثی است که در انتخابات ریاست جمهوری آینده است. آیا با این موضوع موافقید؟
من در پاسخ به سوال شما تنها یک جمله می گویم و به این بسنده می‌کنم. تجربه نشان داده است که هیچکدام از مجالس در بحث انتخابات ریاست جمهوری تاثیری نداشته‌اند. یعنی هیچ مجلسی نبوده که گرایش به فرد خاصی داشته باشد و آن فرد در انتخابات ریاست جمهوری رای بیاورد.

29219

کد خبر 210305

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
    1 1
    چرا جبهه متحدی ها می توانند نظر شخصی شان را بدهند ، اما پایداری ها نمی توانند؟!

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین