ترامپ و پوتین هر دو بیش از آنکه به دنبال صلح و آتشبس باشند، در پی کسب پرستیژ و نمایش قدرت بودند. ترامپ تلاش دارد با حل برخی معضلات بینالمللی، کارنامهای از افتخارات برای خود بسازد؛ هم بهمنظور افزایش جایگاهش در حزب جمهوریخواه و هم برای کسب احتمالی جایزه صلح نوبل. با این حال، تاکنون نتوانسته در پروندههایی مانند غزه و ایران به نتیجه مشخصی برسد. موضوعاتی نظیر مناقشه آذربایجان و ارمنستان نیز برای او اهمیت و وزن چندانی نداشته است.
پوتین نیز همین رویکرد را دنبال میکند و دیدار اخیر او با ترامپ در آلاسکا، بیش از هر چیز نمایشی از قدرت و کسب اعتبار بود. برای او این امر دستاوردی مهم به شمار میرود که توانسته با بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان در سطحی مستقیم وارد مذاکره شود. در این میان، ترامپی که پیشتر تهدید به اعمال تحریمهای جدید و فشار بیشتر بر روسیه کرده بود، از مواضع سخت خود عقب نشست؛ اقدامی که به نفع پوتین تمام شد. در مجموع، برنده اصلی این نشست چند ساعته، پوتین بود که توانست به بخشی از اهداف دیرینه خود دست یابد.
اما پرسش مهم این است که آیا دو طرف به نتیجه مطلوبی هم رسیدهاند؟ اظهارات ترامپ چندان قابل اتکا نیست، زیرا سیاست خارجی او بر پایه رویکردی متزلزل و متناقض بنا شده و بیشتر جنبه نمایش سیاسی دارد. در مقابل، پوتین با سه هدف اصلی پای میز مذاکره آمده است، اول حفظ سرزمینهایی که در آنها اکثریت جمعیت روستبار هستند،دوم کاهش توان نظامی زلنسکی وسوم جلوگیری از عضویت اوکراین در ناتو.
این سه هدف برای روسیه دستیافتنی به نظر میرسد. در مقابل، بازگشت زلنسکی به اوکراین بدون موفقیت، میتواند به سقوط سیاسی او منجر شود.
از سوی دیگر اروپاییها مایل به ادامه حمایت مالی و نظامی از اوکراین هستند تا بتوانند فشار بر پوتین را افزایش دهند؛ با این حال، نبود انسجام میان ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا مانع رسیدن آنها به هدفی واحد شده و در عمل آنها نیز در موقعیت ضعف قرار گرفتهاند.
به نظر میرسد که سرسختی تاریخی روسها در پیگیری اهداف خود، آمریکا و اروپا را ناگزیر خواهد کرد که در نهایت جنگ را بر اساس شروط مسکو به پایان برسانند. دیدار اخیر ترامپ و پوتین ممکن است در کوتاهمدت از سطح تنشها بکاهد، اما در صورت عدم دستیابی به توافق پایدار، احتمال افزایش تنشها در نظام بینالملل همچنان بالاست.
در خصوص احتمال عادیسازی روابط روسیه و آمریکا نیز میتوان گفت که این دیدار موجب عقبنشینی ترامپ از برخی تهدیدات قبلی شد. او مایل است خود را رئیسجمهوری صلحطلب معرفی کند؛ نه جنگطلب، نه متمایل به واگذاری میدان به اروپا. ترامپ میخواهد همه امتیازات را برای خود حفظ کند؛ هم برای تثبیت جایگاهش در حزب جمهوریخواه و هم به امید کسب جایزه صلح نوبل.
در نهایت، به نظر میرسد پوتین بیش از ترامپ به اهدافش نزدیک شده باشد. ترامپ نیز احتمالاً تا حدی به رضایت سیاسی دست یافته است. با این حال، چشمانداز آینده بیشتر به گفتوگوهای بعدی بستگی دارد. احتمال مذاکرات سهجانبه میان ترامپ، پوتین و زلنسکی چندان قوی به نظر نمیرسد، اما تحولات بعدی نشان خواهد داد که نقش آمریکا و اروپا تا چه اندازه در تعیین سرنوشت این بحران مؤثر خواهد بود.
کارشناس مسائل بین الملل
212
نظر شما