گروه اندیشه: دکتر سمیه توحید لو، بررسی جنگ ۱۲ روزه از زاویه رشته های علوم انسانی، و میان رشته ای، هدف نشست های خود در انجمن جامعه شناسی ایران قرار داده است. او در تازه ترین نشست ها، یعنی نشست پنجم، به عنوان دبیر نشست بحث «روایت و جنگ» را از نگاه کارشناسان دانشگاهی مورد بررسی قرار داده است. او در مقدمه مطالب خلاصه شده سخنرانان در نشست پنجم، تاکید می کند که «در جهان معاصر، جنگها دیگر تنها در میدانهای نبرد فیزیکی و با سلاحهای متعارف رخ نمیدهند. جبههای به همان اندازه تعیینکننده و شاید ماندگارتر وجود دارد که در آن، سلاح اصلی، «کلمه» و مهمات آن، «داستان» است. این، جبهه روایتهاست.»
او اضافه می کند که « جنگ، در ذات خود، یک گسست هولناک در نظم زندگی است؛ رویدادی آشوبناک و مملو از درد و دادههای خام. این «روایت» است که به این رویدادهای پراکنده و بیشکل، معنا، جهت و چارچوبی اخلاقی میبخشد. روایت، مشخص میکند چه کسی قهرمان و چه کسی شرور است؛ چه کسی قربانی و چه کسی متجاوز. روایت، کنشها را توجیه میکند، بسیج اجتماعی را ممکن میسازد و حافظه جمعی یک ملت را برای نسلهای آینده شکل میدهد.
توحیدلو تاکید می کند که « همانطور که در نظریههای «روایت و کنشگری جمعی» به درستی اشاره شده است، روایت صرفاً بازتابی منفعل از واقعیت نیست، بلکه خود ابزاری قدرتمند برای «ساختن» آن است. روایتها با «چارچوببندی» یک منازعه، به ما میگویند که چگونه باید به آن بیندیشیم و چه احساسی داشته باشیم. آنها با خلق یک «ما»ی منسجم در برابر یک «دیگریِ» تعریفشده، به هویتبخشی و تحکیم همبستگی کمک میکنند. در واقع، پیش از آنکه سربازی ماشه را بکشد، روایتی در ذهن او شلیک شده است که آن دیگری را به دشمنی قابل حذف بدل کرده است.»
از همین رو، این استاد دانشگاه می گوید: «در هر جنگی ما با تکثر و تضارب روایتها روبرو هستیم. روایت رسمی دولتها، روایت رسانههای جهانی، روایتهای آلترناتیو کنشگران اجتماعی، روایتهای شخصی و انسانی سربازان و غیرنظامیان، و حتی روایت سکوتها و ناگفتهها. جنگ امروز، نبرد بر سر تسخیر اذهان و قلبها از طریق همین داستانهاست. فهم این سازوکار دیگر یک انتخاب روشنفکرانه نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای درک عمیقتر پویاییهای قدرت و مقاومت در عصر ماست.»
توحیدلو هدف نشست پنجم این گونه بیان می کند: «در این نشست میخواهیم بدانیم روایتها چگونه ساخته میشوند؟ چگونه یک جنگ را از یک رویداد نظامی به یک پدیده فرهنگی و اجتماعی بدل میکنند و چگونه میتوان در برابر روایتهای مسلط و انسانزدا، به جستجوی داستانهایی انسانیتر و رهاییبخش پرداخت؟» نخستین سخنرانی در این باره مربوط به دکتر امیر مازیار است. او فارغ التحصیل ارشد فلسفه غرب از دانشگاه تهران و دکتری فلسفه هنر از دانشگاه علامه طباطبایی است. وی عضو هیئتعلمی گروه فلسفه هنر دانشگاه هنر تهران است و در دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی، بینالمللی قزوین و موسسه آموزش عالی سوره نیز به تدریس پرداخته است. سخنرانی امیر مازیار در زیر از نظرتان می گذرد:
****
دکتر امیر مازیار در سخنرانی خود با عنوان «امکان روایتی ایرانی از جنگ کنونی» بر نقش حیاتی روایت در منازعات امروز تاکید میکند. او معتقد است که جنگ ۱۲ روزه نشاندهنده یک بحران یا مسئله جدی روایت در ایران است. بدون وجود یک روایت منسجم، فهم آنچه بر سر جامعه میآید، امکان بازیگری، پیشبینی آینده و اقدام موثر ممکن نخواهد بود. دکتر مازیار تاکید میکند که ایران تاکنون در ساخت یک «روایت ایرانی» برای این جنگ موفق نبوده است. روایتی که ادغدغه نهایی و واقعیاش نجات و بقای ایران، حفظ جان مردمان، میراث و منابع ایرانی و ترسیم آیندهای روشن است.
۲۱۶۲۱۶
مازیار ریشه ناتوانی در روایتسازی را در اختلال در چهار رکن اصلی روایتسازی می داند:
«روایتسازان: مراجع رسمی روایتساز، به دلیل حوادث سالیان اخیر، مرجعیت و اعتبار خود را برای روایتسازی از دست دادهاند و از اقبال عمومی برخوردار نیستند. از سوی دیگر، همین مراجع رسمی در طول دههها مانع حضور مؤثر و گسترده روایتسازان غیررسمی (فعالان اجتماعی، اندیشمندان) شدهاند، حتی اگر روایت آن ها به نفع ایران باشد ولی کاملاً مطابق با روایت رسمی نباشد.
رسانه: رسانههای عمومی و رسانه ملی مخدوش شده و به صداهایی محدود گشتهاند که تنها در حلقههای بسته اعتبار دارند، در نتیجه امکان روایتسازی گسترده از طریق آن ها از بین رفته است. در مقابل، روایتهای غیرایرانی در فضای عمومی و غیرقابل کنترل به راحتی فعالیت میکنند.
ماده روایت (محتوا): مشکل بزرگی در تعیین کاراکترها و انتساب عناوین (دوست/دشمن، ظالم/مظلوم) وجود دارد. مردم در تشخیص دقیق دوست و دشمن دچار مشکل شدهاند، زیرا قراردادها و مناسبات بین مردم و حاکمیت در سالیان اخیر به گونهای دستکاری شده که مردم خود را تحت ظلم مییابند و احساس میکنند حقوقشان تضعیف شده و یا نظرشان جدی گرفته نشده است.
مخاطب: در نهایت، مخاطبان روایت تنها تماشاگر هستند و راهی برای بازیگری و مشارکت فعال به آنها نشان داده نمیشود.»
دکتر امیر مازیار در نهایت راهکار پیشنهادی خود را تمرکز بر«مفهوم جنگ» و ارزشهای مشترک ذکر می کند و می گوید: «راه حل در این است که روایتسازان بر «مسئله اصلی خود جنگ» تمرکز کنند، نه بر اشخاص و طرفهای درگیر که تعیین آن ها پیچیده شده است. می توان و باید بر اخلاق جنگ و ارزشهای جهانشمولی که همه میتوانند بر سر آن توافق کنند، متمرکز شد. این ارزشها شامل جان مردم، منابع ایران، میراث تاریخی و طبیعی، و زیرساختهای حیاتی کشور است. با محور قرار دادن این عناصر غیرقابل چانهزنی، میتوان برای مردم معنا بخشید که چگونه میتوانند در این میدان بازیگر باشند و از جان یکدیگر، منابع ملی و میراث فرهنگی و تاریخی ایران محافظت کنند.»
۲۱۶۲۱۶
نظر شما