شرکت‌کننده مسابقه دختر شایسته، چگونه تاریخ‌نگار ترامپ شد؟

ترامپ در گفت‌وگو با شبکه فاکس‌نیوز گفت: «آن‌چه من شخصا هنگام بازدید از موزه دیدم، تأکید بیش از اندازه بر موضوع برده‌داری بود و فکر می‌کنم باید بیشتر بر این تأکید کرد که پس از دوران برده‌داری تا چه اندازه پیشرفت کرده‌ایم.»

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سیدنی بلومنتال، مورخ و مشاور ارشد پیشین بیل و هیلاری کلینتون، نویسنده سه جلد از زندگی‌نامه سیاسی آبراهام لینکلن (از «مرد خودساخته» تا «تمامی نیروهای زمین») این‌بار قلم خود را نه برای بازخوانی جنگ داخلی، بلکه برای واکاوی بزرگ‌ترین بی‌خبریِ یک رئیس‌جمهور از تاریخ کشورش به کار گرفته است. او در یادداشت تازه‌اش برای گاردین، به سراغ دونالد ترامپ می‌رود؛ مردی که می‌خواهد روایت موزه اسمیتسونیَن از برده‌داری را تغییر دهد و به جای آن، «داستان واقعی» مورد نظر خود را بنشاند!

کاندیدای دختر شایسته با تاریخ آمریکا چه خواهد کرد؟

سیدنی بلومنتال ناآگاهی تاریخی ترامپ را این‌طور توصیف کرده است:

از میان همه رؤسای‌جمهور آمریکا، بی‌گمان دونالد ترامپ (همان مردی که می‌خواست موزه اسمیتسونین [۱] را دگرگون کند و روایت آن را از «این‌که برده‌داری چقدر بد بوده»، به تعبیر خودش، تغییر دهد) ناآگاه‌ترین فرد نسبت به تاریخ خودِ آمریکا است.

آن‌چه ترامپ نمی‌داند، می‌تواند کتابخانه کنگره را پر کند؛ کتابخانه‌ای که رئیس آن را برکنار کرده، درست مانند کنار زدن رؤسای آرشیو ملی و تالار ملی پرتره. او همچنین برنامه‌های بنیاد ملی علوم انسانی را برهم زده و بودجه شرکت پخش عمومی را قطع کرده است؛ اقدامی که در نتیجه‌اش، مجموعه مستند تحسین‌شده «تجربه آمریکایی» متوقف شده است.

ترامپ ادعا می‌کند که در حال برچیدن تمام حمایت‌های فدرال از تاریخ است تا «داستان واقعی» را آشکار کند. او در فرمان اجرایی خود به تاریخ ۲۷ مارس با عنوان «بازگرداندن حقیقت و عقلانیت به تاریخ آمریکا» نوشت: «در دهه گذشته، آمریکایی‌ها شاهد تلاش گسترده و هماهنگ‌شده‌ای برای بازنویسی تاریخ کشورمان بوده‌اند؛ تلاشی که حقایق عینی را با روایتی تحریف‌شده جایگزین کرده است، روایتی که به‌ جای حقیقت، با ایدئولوژی هدایت می‌شود.»

این «ایدئولوژی نادرست» که باید ریشه‌کن شود، یک «ایدئولوژی تفرقه‌افکن و مبتنی بر نژاد» است.

کاخ سفید در ۲۱ اوت یادداشتی با عنوان «ترامپ درباره موزه اسمیتسونین حق دارد» منتشر کرد. در این یادداشت، دامنه‌ای گسترده از رویدادهای پراکنده، از «بیداری» فرهنگی گرفته تا نمایش‌های مرتبط با مهاجرت و حتی عکسی از آنتونی فائوچی، مقام ارشد سابق بهداشت (که برای جناح راست منفور است)، ذکر شده بود.

کاندیدای دختر شایسته با تاریخ آمریکا چه خواهد کرد؟

ترامپ یک هیأت بازبینی منصوب کرد که ریاست آن برعهده معاونش، «جی‌دی ونس»، و وکیل و عضو تیم کارکنان کاخ سفید، «لینزی هالیگان» بود؛ فردی که درواقع مسئول اصلی پیش‌برد این پروژه است. هالیگان، هم‌صدا با ترامپ، توضیح داد: «لازم نیست برای آموزش مردم، بیش از حد روی جنبه‌های منفی تأکید کنیم تا بفهمند برخی بخش‌های تاریخ کشورمان ممکن است بد بوده باشد.» او در گفت‌وگو با شبکه فاکس‌نیوز گفت: «آن‌چه من شخصا هنگام بازدید از موزه دیدم، تأکید بیش از اندازه بر موضوع برده‌داری بود و فکر می‌کنم باید بیشتر بر این تأکید کرد که پس از دوران برده‌داری تا چه اندازه پیشرفت کرده‌ایم.»

یکی از دستیاران کاخ سفیدِ ترامپ توضیح داد: «رئیس‌جمهور ترامپ همه گزینه‌ها و مسیرها را بررسی خواهد کرد تا جریان‌های بیدارمآب (Woke) را از مؤسسه اسمیتسونیَن بیرون کند و آنان را پاسخ‌گو سازد.» این دستیار، دستورالعمل سیاسی ترامپ را خوب بلد بود: پس از پاک‌سازی، نوبت به انتقام می‌رسد. ترامپ در توییتی نوشت: «به وکلایم دستور داده‌ام موزه‌ها را بررسی کنند و دقیقا همان روندی را آغاز کنند که در کالج‌ها و دانشگاه‌ها اجرا شد و پیشرفت چشمگیری به همراه داشت.»

در ۲۸ اوت، زمانی که ترامپ با «لانی بانچ»، دبیر مؤسسه اسمیتسونیَن و بنیان‌گذار موزه تاریخ آمریکاییان آفریقایی‌تبار، دیدار کرد، «هالیگان» را به عنوان کارشناس همراه خود آورد.

ترامپ نخستین بار در سال ۲۰۲۱، در باشگاه گلف بین‌المللی ترامپ در وست‌پالم بیچ متوجه او شد. هالیگان اکنون، افزون بر مسئولیت‌های دیگرش، عملا تاریخ‌نگار مقیمِ کاخ سفید ترامپ به شمار می‌رود.

سوابق او برای این مأموریت حساس در جنگ فرهنگی (پس از دو بار شرکت در مسابقه زیبایی Miss Colorado USA و سپس وکیل بیمه در فلوریدا شدن) احتمالا به نقش او به ‌عنوان یکی از وکلای ترامپ در پرونده اسناد محرمانه مارالاگو برمی‌گشت. ترامپ نخستین بار در سال ۲۰۲۱، در باشگاه گلف بین‌المللی ترامپ در وست‌پالم بیچ متوجه او شد. هالیگان اکنون، افزون بر مسئولیت‌های دیگرش، عملا تاریخ‌نگار مقیمِ کاخ سفید ترامپ به شمار می‌رود. او به واشنگتن‌پست گفت که به جنگ داخلی آمریکا و گسترش به سوی غرب علاقه‌مند است. یکی از همکاران سابقش او را «دوست‌دار تاریخ» توصیف کرده است.

گذشته از اظهارنظرهای هالیگان در نامه‌ای که درباره بسته‌بندی تاریخ به شکل یک «همبرگر خوشمزه» از جنس «آرمان‌ها» و «آمریکاپرستی» سخن می‌گفت، دولت ترامپ هیچ نسخه واقعی از تاریخ بدیل خود یا سیاست‌هایی که از آن ناشی می‌شود، ارائه نکرد. ترامپ با فریاد ادعا کرد که در موزه‌های مؤسسه اسمیتسونیَن «هیچ چیز درباره موفقیت، هیچ چیز درباره روشنایی، و هیچ چیز درباره آینده» وجود ندارد.

اما فارغ از این موعظه‌های سطحی و خوشبینانه، ترامپ، با وجود افتخار کردن به بی‌اطلاعی‌اش، سال‌هاست که دیدگاه خاصی نسبت به تاریخ آمریکا بیان کرده است. این دیدگاه نه بر پیشرفت‌هایی که کشور از مسیر مبارزات پرتلاطم پس از الغای برده‌داری به دست آورده تأکید دارد، بلکه مدافعان برده‌داری را گرامی می‌دارد؛ همان کسانی که برای حفظ برده‌داری دست به خیانت زدند و آن را به‌ عنوان «میراث» شایسته آمریکایی معرفی کردند.

ترامپ بارها تلاش کرده مجسمه‌ها و نمادهای کنفدراسیون را (که به عنوان ادای احترام به اسطوره «هدف از دست‌رفته» برپا شده‌اند) حفظ کند. او بارها و به‌صراحت، رابرت‌.ای.‌لی [۲] را به ‌عنوان قهرمان اصیل آمریکایی ستوده و تقریبا همیشه این ستایش را با اظهارات تحقیرآمیز درباره لینکلن همراه کرده است. دیدگاه تاریخی ترامپ کاملا با نئوکنفدراسیون‌ها هم‌راستا است، به‌ویژه با آنانی که در جریان شورش ۶ ژانویه ۲۰۲۱ پرچم کنفدراسیون را بر فراز ساختمان کنگره آمریکا برافراشتند و بعدها از سوی او بخشیده شدند.

نسخه ترامپ از تاریخ، صرفا یک نوستالژی واکنشی یا ابتزالی خوشایند برای بازگرداندن «عمو هرشل» و «پیرمرد» لوگوی Cracker Barrel نیست. بهره‌برداری او از جنگ فرهنگی، عنصری کلیدی برای پیشبرد دستور کار سیاسی‌اش به شمار می‌رود.

پس از جنگ داخلی، در واکنش به دوران بازسازی (Reconstruction)، الیگارشی برده‌دار جنوب دوباره سازمان گرفت و با تشکیل کوکلوس‌کلان [۳] و سایر شبه‌نظامیان تروریستی (اغلب تحت فرماندهی افسران سابق کنفدراسیون) درصدد نابودی امکان آزادی و حقوق مدنی برآمد، آن هم به نام چیزی که خود «رستگاری» (redemption) می‌خواندند. نزدیک به یک قرن بعد، انقلاب حقوق مدنی دهه ۱۹۶۰ رژیم جداساز جنوبی را سرنگون کرد تا اجرای اصول و اصلاحات اساسیِ الحاقیه‌های جنگ داخلی به قانون اساسی آمریکا را احیا و گسترش دهد: متمم چهاردهم برای تضمین برابری در برابر قانون و شهروندی براساس حق تولد، و متمم پانزدهم برای حفاظت از حق رأی سیاه‌پوستان. «سی وان وودوارد» مورخ بزرگ جنوب، جنبش حقوق مدنی را «دومین بازسازی» نامیده بود.

جنگ فرهنگی نئوکنفدراسیونی ترامپ، پوششی نمادین برای حمله تمام‌عیار سیاسی او به آن اصلاحات جنگ داخلی و اقدامات تکمیلی‌شان در قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴ و قانون حقوق رأی ۱۹۶۵ است. او یک «رستگاری دوم» را هدایت می‌کند تا «دومین بازسازی» را برچیند.

حمله به قانون اساسی سریع، فراگیر و به‌شدت جناحی بوده است. ترامپ در پی آن است که «حق شهروندی براساس تولد» مندرج در متمم چهاردهم را بی‌اثر کند. او قانون حقوق رأی را به چالش کشیده و مواضع پیشین وزارت دادگستری درباره قانونی بودن اصلاح نقشه‌های رأی‌گیری با تبعیض نژادی را کنار گذاشته است، تا از استدلال‌های مطرح در پرونده دیوان عالی Louisiana v Callais حمایت کند.

با بیم از دست دادن کنترل جمهوری‌خواهان بر کنگره در انتخابات ۲۰۲۶، او از ایالت‌ها خواسته است که روند تعیین حوزه‌های انتخابیه کنگره براساس سرشماری را نادیده بگیرند و درعوض، خطوط حوزه‌ای حاوی تبعیض نژادی ترسیم کنند تا کرسی‌های جدیدی برای جمهوری‌خواهان ایجاد شود.

مؤسسه اسمیتسونیَن نمایشگاهی مستقل و دقیق درباره ناآگاهی تاریخی ترامپ برپا کند

او بخش حقوق مدنی وزارت دادگستری را برچیده است؛ هفتاد درصد وکلای این بخش یا اخراج شده‌اند یا وادار به استعفا گشته‌اند. دولت او برنامه‌ریزی کرده تا «خدمات روابط اجتماعی» - بخشی که با قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴ برای میانجی‌گری در تنش‌های نژادی ایجاد شده بود - را تعطیل کند. او از پرونده‌های متعدد وزارت دادگستری که قوانین محدودکننده حق رأی را به چالش می‌کشیدند، کناره‌گیری کرده است.

ترامپ با صدور یک فرمان اجرایی، آژانس‌های فدرال را از اجرای مقررات منع تبعیض ناشی از «اثر نامتوازن» (disparate impact) بازداشت. او به کمک وزارت دادگستری‌اش، به یارانه‌ها، قراردادها و برنامه‌های مرتبط با تنوع، برابری و شمول (DEI) حمله کرده و نهادی با نام اورولی «ابتکار مقابله با کلاهبرداری حقوق مدنی» ایجاد کرده است تا آن‌چه مأمورانش غیرقانونی می‌دانند، به عنوان تخلفات DEI هدف بگیرد و از آن به ‌عنوان ابزار فشار برای اعمال کنترل بر دانشگاه‌ها، شرکت‌های حقوقی و کسب‌وکارهای خصوصی بهره‌برداری کند.

شاید هیچ بیانیه رسمیِ ریاست‌جمهوری به اندازه وتوی ترامپ بر «قانون مجوز دفاع ملی» سال ۲۰۲۰، پایبندی او به اسطوره‌ «هدف از دست‌رفته» (Lost Cause) را آشکار نکند. این قانون شامل تشکیل «کمیسیون ملی نام‌گذاری» برای حذف نام‌های تجلیل‌کننده از کنفدراسیون از روی ۹ پایگاه نظامی فدرال و هزاران دارایی دیگر بود. ترامپ اعلام کرد: «موضع من در مخالفت با تلاش‌های سیاسی‌انگیزِ این‌چنینی برای پاک‌ کردن تاریخ و بی‌حرمت‌کردن پیشرفت عظیمی که کشورمان برای تحقق اصول بنیان‌گذاری‌اش به دست آورده، کاملا روشن بوده است.» با این حال، مجلس نمایندگان و سنای آمریکا به ‌طور قاطع وتوی او را لغو کردند.

پس از بازگشت ترامپ به قدرت، او حذف نام‌های جدید (برخی از آن‌ها متعلق به سربازان سیاه‌پوست) را تأیید کرد و نام‌های قدیمی فرماندهان کنفدراسیون را بر پایگاه‌ها بازگرداند، اما با یک حقه فرصت‌طلبانه مدعی شد این نام‌ها درواقع به افراد دیگری با همان نام اشاره می‌کنند.

وزیر دفاع، «پیت هگست»، که کمیسیون ملی نام‌گذاری را «لمینگ‌های بیدارمآب» (woke lemmings) و تغییرات آن را «زباله» خواند، گفت: «برخلاف چپ‌ها، ما تاریخ‌مان را می‌شناسیم و آن را پاک نمی‌کنیم.» او خبر بازگرداندن یادبود کنفدراسیون در گورستان ملی آرلینگتون را اعلام کرد؛ یادبودی که نقش‌برجسته‌اش تصویر یک زن برده وفادار را نشان می‌دهد که از کودک یک سرباز کنفدراسیون نگهداری می‌کند، در حالی که او به سوی نبرد می‌رود. همچنین در کتابخانه «وست پوینت»، پنتاگون دوباره پرتره ۲۰ فوتی «رابرت.ای.‌لی» را با یونیفرم خاکستری کنفدراسیون و در پس‌زمینه‌اش یک برده وفادار که اسب او، Traveller، را تیمار می‌کند، نصب کرده است.

دیدگاه ترامپ درباره احیای «آمریکاپرستی» را می‌توان در بخش محفوظِ «هدف از دست‌رفته» (Lost Cause) موزه تاریخ ویرجینیا در ریچموند یافت؛ بخشی که در اصل در سال ۱۹۲۱ توسط «انجمن یادبود کنفدراسیون» ساخته شد و شامل دیوارنگاره‌های عظیم «لی» و «استون‌وال جکسون» به ‌عنوان سواره‌نظام‌های دلیر است. ستایش از «چهار فصل کنفدراسیون» اکنون با متون معاصر قاب‌بندی شده تا رمانتیزه‌ کردن جمهوری برده‌دارِ پس از جنگ داخلی را توضیح دهد.

این نمایشگاه همچنین جزوه‌ای پرتیراژ از اسطوره «هدف از دست‌رفته» را نشان می‌دهد که در سال ۱۹۱۹ توسط «کهنه‌سربازان متحد کنفدراسیون» منتشر شده و به مناطق آموزشی جنوب توصیه می‌کرد: «کتابی را که می‌گوید جنوب برای حفظ برده‌هایش جنگیده، رد کنید... کتابی را که آبراهام لینکلن را ستایش و جفرسون دیویس را بدنام می‌کند، رد کنید.»

برای درک بهتر، درست در نزدیکی این بخش نمایشگاه، موزه تاریخ ویرجینیا لباس سفید و کلاه‌پوش یکی از اعضای کوکلوس‌کلان را به نمایش گذاشته است. در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، ردیف پنج مجسمه عظیم کنفدراسیون در خیابان یادبود ریچموند (شامل «لی»، «جفرسون دیویس»، «استون‌وال جکسون»، «جِب استوارت» و «متیو فونتین موری») که به ‌عنوان نمادهای «هدف از دست‌رفته» در دوران Jim Crow برپا شده بودند، برچیده شدند.

ترامپ به کِلی گفته بود که «آدولف هیتلر کارهای خوبی هم انجام داد.» همچنین به گفته برخی منابع او بیان کرده بود که به «نوعی ژنرال‌هایی مانند ژنرال‌های هیتلر» نیاز دارد؛ افرادی که «کاملا به او وفادار باشند و دستورات را بی‌چون‌وچرا اجرا کنند»

به ‌منظور «بازگرداندن حقیقت و عقلانیت به تاریخ آمریکا»، شایسته است مؤسسه اسمیتسونیَن نمایشگاهی دقیق و مستقل درباره ناآگاهی تاریخی ترامپ و «ایدئولوژی تفرقه‌افکن مبتنی بر نژاد» او برپا کند. این نمایشگاه می‌تواند با نوعی مقدمه آغاز شود؛ درج سخنان رئیس دفتر ترامپ در نخستین دوره ریاست‌جمهوری‌اش، ژنرال سابق نیروی تفنگداران دریایی «جان کِلی»، که ترامپ را به‌ عنوان «نادانِ اعظم» معرفی کرد. کِلی گفت: «او هیچ اطلاعی از تاریخ ندارد، حتی ابتدایی‌ترین مسائل مربوط به ایالات متحده.»

براساس گزارش‌ها، ترامپ به کِلی گفته بود که «آدولف هیتلر کارهای خوبی هم انجام داد.» همچنین به گفته برخی منابع او بیان کرده بود که به «نوعی ژنرال‌هایی مانند ژنرال‌های هیتلر» نیاز دارد؛ افرادی که «کاملا به او وفادار باشند و دستورات را بی‌چون‌وچرا اجرا کنند» (نمایندگان ترامپ این اظهارات را تکذیب کرده‌اند).

کِلی این گفت‌وگو را برای «جفری گلدبرگ» در نشریه اَتلانتیک چنین بازگو کرد: «گفتم: آیا منظور شما ژنرال‌های بیسمارک است؟ یا ژنرال‌های قیصر آلمان؟ قطعا نمی‌توانید منظورتان ژنرال‌های هیتلر باشد؟» و او پاسخ داد: «بله، بله، ژنرال‌های هیتلر.» ترامپ سپس از کِلی پرسید که «آدم‌های خوب» در جنگ جهانی اول چه کسانی بوده‌اند.

پس از این، نمایشگاه می‌تواند به سراغ رئیس‌جمهور «ویلیام مک‌کینلی» برود؛ همان کسی که ترامپ در سال‌های اخیر او را به‌ عنوان «پادشاه تعرفه» یاد کرده تا تعرفه‌های خود را توجیه کند، تعرفه‌هایی که تا امروز عمدتا توسط دادگاه‌ها غیرقانونی اعلام شده‌اند. ترامپ به نظر نمی‌رسد به هیچ جنبه دیگری از شخصیت یا دوران ریاست‌جمهوری مک‌کینلی (از جمله جنگ اسپانیا و آمریکا) توجهی داشته باشد، در حالی که یاد او را با حذف نام بومی آمریکایی کوه «دِنالی» در آلاسکا و بازگرداندن نام «کوه مک‌کینلی» زنده کرده است. او همچنین بی‌توجه به تردیدهای دیرهنگام مک‌کینلی درباره سیاست تعرفه‌هاست؛ ازجمله آخرین سخنرانی وی پیش از ترورش در سال ۱۹۰۱ که در آن رسما از تعرفه‌های سنگین فاصله گرفت. اما ترامپ از کجا ممکن است چنین چیزی را بداند؟

سپس نمایشگاه می‌تواند بخش قابل‌توجهی را به رابطه ترامپ با «آبراهام لینکلن» اختصاص دهد؛ تنها رئیس‌جمهوری که ترامپ بیش از هر شخصیت دیگری درباره‌اش سخن گفته است.

در سال ۲۰۱۸، هنگامی که نظرسنجی‌های محبوبیت ترامپ سقوط کرده بود، او توییت کرد: «واو، بالاترین درصد آراء در تاریخ حزب جمهوری‌خواه. این شامل آبراهام لینکلن راست‌گو و رونالد ریگان هم می‌شود.»

البته که در زمان لینکلن هیچ نظرسنجی‌ای وجود نداشت.

در سال ۲۰۱۹، ترامپ اظهار داشت: «دموکرات‌های رادیکال می‌خواهند آمریکا را آن‌طور که می‌شناسیم نابود کنند… آبراهام لینکلن تحت این شرایط نمی‌توانست ایالت تگزاس را ببرد.»

درواقع، نام لینکلن در انتخابات سال ۱۸۶۰ از برگه‌های رأی تگزاس حذف شده بود و، به ‌طور طبیعی، در سال ۱۸۶۴ نیز که تگزاس بخشی از کنفدراسیون بود، چنین بود.

در سال ۲۰۲۰، ترامپ با صحنه‌سازی مصاحبه‌ای در داخل بنای یادبود لینکلن و در مقابل شبکه فاکس‌نیوز، لینکلن را به عنوان یک تکیه‌گاه نمایشی به کار برد تا خود را شهید بزرگ‌تری جلوه دهد: «همیشه می‌گفتند: لینکلن، هیچ‌کس بدتر از لینکلن تحت فشار قرار نگرفت. اما من باور دارم که با من بدتر برخورد شده است.»

ظاهرا او این نکته را به‌کلی فراموش کرده بود که لینکلن ترور شد.

در سومین سالگرد شورش ششم ژانویه، در سال ۲۰۲۴، ترامپ ظاهرا لینکلن را مقصر آغاز جنگ داخلی دانست. او گفت: «اشتباهات زیادی رخ داد. ببینید، به‌ گمانم چیزی وجود داشت که می‌شد درباره‌اش مذاکره کرد؛ صادقانه بگویم، فکر می‌کنم می‌شد آن را مذاکره کرد. همه آن آدم‌ها مردند، انسان‌های زیادی کشته شدند. می‌دانید، آن یک فاجعه بود... آبراهام لینکلن، البته، اگر مذاکره کرده بود، احتمالا حتی نمی‌دانستید آبراهام لینکلن چه کسی بوده است.»

البته لینکلن در نخستین سخنرانی تحلیف خود شاخه زیتونی برای صلح پیش کشید و از «طناب‌های جادویی خاطره» و «فرشتگان بهتر سرشت ما» سخن گفت؛ اما یک ماه بعد پاسخ این دعوت، گلوله‌باران قلعه سامتر بود. با این حال، از نگاه ترامپ، لینکلن در «هنر معامله» شکست خورد. او لینکلن را «زِلنسکیِ قرن نوزدهم» می‌دید.

سپس نمایشگاه به «رابرت ای. لی» می‌رسد. پس از راهپیمایی نئونازی‌ها در شارلوتزویل در سال ۲۰۱۷ (رویدادی که در آن ۳۵ نفر زخمی شدند و یک زن جوان به قتل رسید) ترامپ که به ‌خاطر گفته‌اش مبنی بر این‌که «در هر دو طرف، آدم‌های بسیار خوبی وجود داشتند» بدنام شد، به دفاع از یادمان‌های کنفدراسیون پرداخت و در برابر اعتراض‌ها برای برچیدن مجسمه لی که به ‌عنوان بزرگداشت «هدف از دست‌رفته» برپا شده بود، ایستاد. او توییت کرد: «دیدن این‌که تاریخ و فرهنگ کشور بزرگ‌مان با برداشتن مجسمه‌ها و یادبودهای زیبای‌مان تکه‌تکه می‌شود، واقعا غم‌انگیز است.»

در یک گردهمایی انتخاباتی در سال ۲۰۱۸، او گفت: «رابرت ای. لی یک ژنرال بزرگ بود و آبراهام لینکلن به یک جور هراس دچار شد؛ او نمی‌توانست رابرت ای. لی را شکست دهد. دیوانه شده بود… اما رابرت ای. لی نبرد پشت نبرد را پیروز می‌شد و لینکلن به خانه برگشت و گفت: من نمی‌توانم رابرت ای. لی را شکست بدهم. »

لینکلن دیدگاهی روشن و قاطع نسبت به لی داشت؛ او وی را خائن می‌دانست. لینکلن، نام لی را در میان بلندترین رده‌های افسران ارتش که سوگند خود به ایالات متحده را شکسته بودند ذکر کرد و در ۱۲ ژوئن ۱۸۶۳ نوشت که آنان «اکنون در عالی‌ترین مقام‌های خدمت جنگی شورشیان جای گرفته‌اند، از آغاز شورش در دسترسِ قدرت دولت بوده‌اند و تقریبا همان‌قدر شناخته شده به‌ عنوان خائن در آن زمان بوده‌اند که امروز هستند.» او نوشت: «گمان می‌کنم روزی نه‌چندان دور فرا رسد که مرا سرزنش کنند به‌ خاطر این‌که لی و دیگران را، زمانی که قصد خیانت‌شان پیش از پیوستن به کنفدراسیون و رهبری شورش مسلحانه علیه ایالات متحده آشکار بود، بازداشت نکردم.»

البته یادمانی در ملک مشرف به واشنگتن قرار دارد؛ همان جایی که لی پیش از جنگ در آن زندگی می‌کرد. ژنرال تدارکات‌چی، مونتگومری میگز، که هم‌دوره و دوست لی در وست پوینت بود، در سال ۱۸۶۴ آن زمین‌ها را به «گورستان ملی آرلینگتون» بدل کرد؛ و نخستین قبرهای سربازان جان‌باخته را در باغِ رز، تا حد امکان نزدیک خانه، قرار داد تا مطمئن شود لی هرگز باز نخواهد گشت.

پی‌نوشت:

۱- بزرگ‌ترین موزه علمی-فرهنگی-تحقیقاتی جهان واقع در ایالات متحده.

۲- رابرت ادوارد لی (۱۹ ژانویه ۱۸۰۷ - ۱۲ اکتبر ۱۸۷۰) ژنرال ارتش ایالات مؤتلفه بود که در جنگ داخلی آمریکا در جبهه ایالات مؤتلفه می‌جنگید

۳- یک گروه نژادپرست سفیدپوست که در پی جنگ داخلی آمریکا در سال ۱۸۶۵ تاسیس شد.

۲۵۹

کد خبر 2121497

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین