چرا از حرکت ترامپ در ایران درک درستی وجود ندارد؟ / چالش بقا در عصر انقلاب صنعتی ششم/ ایران در کشاکش سنت و مدرنیته

دومین روز از ششمین همایش «کنکاش‌های مفهومی و نظری» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با پنلی تخصصی درباره «فهم برساخت‌های اجتماعی در فرایند خلاق مفهوم‌پردازی‌های جامعه‌شناختی در ایران» پیگیری شد. این پنل میزبان استادانی چون ابوالفضل دلاوری، علی جنادله، سید جواد میری و اسدالله حیدری بود و تمرکز اصلی آن بر کالبدشکافی سنت‌های فکری غالب در تحلیل‌های جامعه‌شناسی ایران قرار داشت.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین گزارش زیر خلاصه بحث های متخصصان در پنل تخصصی «فهم برساخت‌های اجتماعی» است که توسط انجمن جامعه شناسی به طور اختصاصی در اختیار خبرآنلاین قرار داده شده است. این پنل به کالبدشکافی تحولات فکری و اجتماعی ایران می‌پردازد و چگونگی تأثیر نزاع‌های نظری (مارکسیسم در برابر وبر) و سیاست‌های دولت (اصلاحات ارضی و اصالت دولت) بر فرسایش تمدنی و بحران هویت مدرن ایران را تحلیل می‌کند. این پنل، با تمرکز بر منازعات نظری و چالش‌های کلان، ریشه‌های اصلی وضعیت کنونی ایران را در بحرانِ مواجهه با مدرنیته و فرسایش تمدنی می‌بیند. 

دکتر علی جنادله منازعه فکری در ایران را به دو سنت اصلی تقسیم می‌کند: سنت مارکسیستی که نزاع سنت و مدرنیته را در قالب مبارزه کارگر و سرمایه‌دار تعریف کرده و به ایدئولوژی غالب تبدیل شد. سنت وبری که نزاع را به مبارزه طبقه متوسط (حاملان نظم مدرن) با استبداد تغییر داد، اما در حد آکادمیک باقی ماند.جنادله نتیجه در این پنل تخصصی نتیجه گرفت که هر دو سنت در نهایت جای خود را به گفتمان "اصالت دولت" دادند که در آن عاملیت نیروهای اجتماعی حذف شده و تاریخ به پروژه‌ای انحصاری برای دولت تقلیل می‌یابد.

دکتر سید جواد میری بر ضرورت "طرح پرسش درست" برای درک معماری جدید جهانی تأکید می‌کند. او معتقد است تحولات کنونی جهان محصول "کلان‌ایده انقلاب صنعتی ششم" است که بر ادغام هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و علوم شناختی متمرکز است. ایران باید برای تعیین موضع عقلانی خود، این کلان‌ایده قرن بیست‌ویکم را درک کند تا تحرکات جهانی به یک "سیرک" تقلیل نیابد.

دکتر ابوالفضل دلاوری همه تحولات معاصر ایران را حاصل "شکاف ادراکی و اجتماعی" ناشی از مواجهه "دردناک" با مدرنیته می‌داند. او این وضعیت را به یک "قانقاریای مزمن" تشبیه می‌کند که به دلیل پذیرش "منطق زنون" (نگاه ساده‌انگارانه یا نفی کامل مدرنیته) هرگز به همگرایی نرسیده و باعث فرسایش مستمر تمدن ایران شده است.

دکتر اسدالله حیدری، اصلاحات ارضی را نمونه‌ای از "نقطه زنی عالی" با پیامدهای ساختاری مخرب می‌داند. او می‌گوید این مداخله، بنیادهای بیولوژیک و ساختار قوی روستایی (مبتنی بر آب و خاک) و قشربندی مشارکتی آن را مختل کرد و شکافی عمیق میان مطالبات ساختاری روستاییان و پاسخ‌های صرفاً خدماتی مدیران ایجاد کرد.

 ****

 علی جنادله؛ کالبدشکافی سنت‌های فکری در ایران؛ از نزاع مارکس و وبر تا استبداد ایرانی

دکتر علی جنادله، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، سخنران نخستین این پنل بود که صحبت‌های خود را با تقسیم‌بندی سنت‌های رایج تحلیلی به دو جریان اصلی، یعنی سنت مارکسیستی و سنت وبری آغاز کرد و به مقایسه نقش این دو در روایت تاریخ ایران پرداخت. او تأکید کرد: جامعه امروز با کنشگری سوژه‌های اجتماعی جدیدی روبروست که هر کدام سنت‌های تحلیلی هژمون یا غالب در یک دوره خاص را نمایندگی می‌کنند.

چرا از حرکت ترامپ در ایران درک درستی وجود ندارد؟ / چالش بقا در عصر انقلاب صنعتی ششم/ ایران در کشاکش سنت و مدرنیته
دکتر علی جنادله

 جنادله ریشه اصلی منازعه نظری مسلط در جامعه ایران را دوگانه سنت و مدرنیته دانست و تصریح کرد: این منازعه در اصل، محصول دیدگاه مارکسیستی است. این سنت چپ‌گرا، با محوریت قرار دادن مبارزه کارگران به عنوان نیروی پیشرو، به مهم‌ترین سنت هژمون در تحلیل‌های اجتماعی ایران تبدیل شد.

وی افزود: در تقابل با این دیدگاه، سنت وبری صورت‌بندی متفاوتی از میدان اجتماعی ارائه داد که تجلی آن به ویژه در آثار احمد اشرف مشهود است. در چارچوب وبری، دوگانه سنتی-مدرن نه در قالب نزاع کارگر و سرمایه‌دار، بلکه به صورت منازعه میان نیروهای سنتی و طبقاتی که خواهان استقلال و خودگردانی هستند، مانند تجار و خرده بورژوازی تعریف می‌شود. در این ساختار، تمام تضادها بر اساس نزاع طبقه کارگر با بورژوازی فهم نمی‌شود، بلکه نیروهای پدرسالار به عنوان بقایای نظام سنتی تلقی شده و در مقابل تجار و خرده بورژوازی به عنوان حاملان نظم نوین مدرن معرفی می‌شوند.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: سنت وبری، بر خلاف سنت مارکسیستی، نتوانست به یک ایدئولوژی فراگیر تبدیل شود و فراتر از مرزهای آکادمیک توسعه یابد، اما بزرگترین دستاورد آن فراهم کردن فضا برای خلق طبقه متوسط به عنوان یک سوژه مدرن بود زیرا در این سنت، دوگانه اصلی به مبارزه طبقه متوسط با استبداد تبدیل شد. با این وجود، محوریت اصلی طبقه متوسط در تاریخ ایران، به سنت فکری دیگری گره می‌خورد که جنادله ترجیح می‌دهد آن را گفتمان اصالت دولت بنامد.

جنادله در پایان گفت: در صورت‌بندی‌های نظری ذیل این گفتمان، دولت به مرکزیت مطلق رسیده و عاملیت نیروهای اجتماعی به حاشیه رانده می‌شود. به عبارت دیگر، تاریخ اجتماعی ایران به یک پروژه انحصاری دولت تقلیل می‌یابد.

سید جواد میری: آینده ایران در گرو طرح پرسش درست؛ رمزگشایی از کلان‌ایدۀ انقلاب صنعتی ششم

دکتر سید جواد میری، پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی، دومین سخنران این نشست بود. وی سخن خود را با اشاره به ضرورت طرح پرسش درست در عرصه آکادمیک و علمی آغاز کرد و گفت: فرایند پرسیدن اهمیت بنیادین‌تری نسبت به پاسخ دادن دارد. میری با استناد به فیلسوفانی چون سقراط که دانش واقعی را مستلزم به چالش کشیدن مفروضات از طریق پرسشگری مداوم می‌دانست، اظهار داشت که روش سقراطی همچنان مسیر اصلی هدایت به سوی حقیقت است، حتی اگر به یک پاسخ نهایی ختم نشود.

چرا از حرکت ترامپ در ایران درک درستی وجود ندارد؟ / چالش بقا در عصر انقلاب صنعتی ششم/ ایران در کشاکش سنت و مدرنیته
دکتر سید جواد میری

وی افزود: این مقدمه زمینه‌ساز طرح پرسش‌های کلیدی پیرامون تحولات جهانی است؛ پرسش‌هایی در باب پروژه دولت ترامپ و ماهیت کلان‌روایتی که طراحان آن در واشنگتن ترسیم می‌کنند. ایدئولوژی‌های قدیمی مانند لیبرالیسم، کاپیتالیسم، فاشیسم یا سوسیالیسم، دیگر فاقد قدرت کلان‌روایت شدن برای قرن بیست‌ویکم هستند، چراکه جهان کنونی دیگر تاب تحمل جامه‌های قرون هجدهم و نوزدهم را ندارد. این وضعیت نشان می‌دهد که ما با یک پدیده قرن بیست‌ودومی مواجهیم که در حال شکل‌گیری است؛ اما اگر کلان ایده این پدیده در ذهن فعالان و تحلیلگران وجود نداشته باشد، بسیاری از تحرکات جهانی، از جمله رویکرد دولت ترامپ و معماران پشت پرده، صرفاً به یک میدان سیرک تقلیل داده خواهد شد که مقصدی جز تداوم بازی خود ندارد.

این پژوهشگر اجتماعی گفت:  اهمیت همراهی بازیگران منطقه‌ای، قفقاز، اوکراین و آسیای مرکزی با این معماری نوین، به وزن استراتژیک انرژی در تعیین پارامترهای قرن آینده بازمی‌گردد. از این رو، موضع عقلانی ایران باید برآمده از درک این کلان‌ایده قرن بیست‌ویکم باشد؛ ایده‌ای که بازیگران جهانی بر سر صورتبندی آن در حال منازعه، مفاهمه و معامله جدی هستند.

وی تصریح کرد: درک این کلان‌ایده مستلزم فهم ششمین مرحله انقلاب صنعتی است. این انقلاب، که هنوز تعاریف دقیقی ندارد، بر ادغام گسترده فناوری‌هایی چون بیوتکنولوژی، هوش مصنوعی، نانوتکنولوژی و علوم شناختی متمرکز است و به دنبال خلق سیستم‌های پیچیده‌ای است که قابلیت تطبیق و یادگیری مستقل دارند. میری در پایان گفت: پیامدهای این انقلاب برای بشریت در قرن آینده، اگرچه قابل پیش‌بینی دقیق نیست، پتانسیل‌هایی نظیر بهبود چشمگیر کیفیت زندگی، تغییر بنیادین ماهیت کار، اما همزمان خطر نابرابری فزاینده، تغییرات ساختار اجتماعی، و چالش‌های اخلاقی و امنیتی را به همراه دارد؛ پتانسیلی که می‌تواند هم مایه پیشرفت و هم نابودی زندگی بشر باشد.

ابوالفضل دلاوری: فرسایش تمدن ایران در کشاکش سنت و مدرنیته

دکتر ابوالفضل دلاوری، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی سومین سخنران این نشست بود. وی در تحلیل عمیق خود، تمامی تحولات معاصر ایران، از جمله وضعیت کنونی را محصول مستقیم صورت‌بندی دوگانه و متضاد سنت و مدرنیته خواند و گفت: مواجهه ایران با جهان مدرن در ۲۲۵ سال گذشته یکی از دردناک‌ترین مواجهه‌های جوامع بشری است که از همان ابتدا یک شکاف ادراکی بنیادین و به تبع آن، شکافی بزرگ در ساختار اجتماعی-فرهنگی جامعه ایران پدید آورد؛ شکافی که هرگز رو به کاهش یا همگرایی نرفت.

چرا از حرکت ترامپ در ایران درک درستی وجود ندارد؟ / چالش بقا در عصر انقلاب صنعتی ششم/ ایران در کشاکش سنت و مدرنیته
دکتر ابوالفضل دلاوری

دلاوری این وضعیت را به بیماری مزمن قانقاریایی تشبیه کرد که به طور مداوم به پیکره جامعه آسیب زده است و گفت: هسته این شکاف ادراکی در اتخاذ یک رویکرد «منطق زنون» در قبال مدرنیته ریشه دارد. این منطق، که نان اصالت را به نهایت خود می‌برد، در تحولات ایران به شکل دو مرحله کاملاً ناهمسو ظاهر شد که نتیجه آن چیزی جز فرسایش تمدنی نبوده است. در حالی که تمدن طولانی ایران ظرفیت ادغام لایه‌های جهان را داشته، لایه سوم مواجهه با تجدد دچار این پارادوکس شد.

وی افزود: این ناهمسویی، ناشی از دو نگرش انتزاعی بود: موافقان مدرنیته، آن را با نگاهی ساده‌انگارانه و یکپارچه پذیرفتند، در حالی که مخالفان آن را به کلی نفی و تکفیر کردند. این قطب‌بندی تخاصمی، عرصه را به میدان منازعه تبدیل کرد که در آن پیروزی تنها با حذف کامل طرف مقابل ممکن بود.

دلاوری در پایان گفت: اگرچه جریان‌های فکری مدرن توانستند پایگاه‌های اجتماعی و سیاسی کسب کنند، اما شدت تعارضات بیش از آن بود که پیروزی قطعی را برای آن‌ها رقم بزند. در نتیجه، این نیروها به حاشیه رانده شدند و نیروهای سنتی فرصت یافتند تا با محمل‌های جدیدی ایده‌های خود را توجیه کرده و برگردند. این چرخه‌های ناهمسو، بدون درک درست از اصالت مدرنیته، به تحلیل تمدن ایران ادامه داده و آن را مستمراً دچار فرسایش کرده است.

اصلاحات ارضی و زوال ساختار اجتماعی روستاها

دکتر اسدالله حیدری، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور هشترود، سخنران پایانی این پنل بود. وی در ابتدا ریشه نارضایتی‌های گسترده در روستاهای ایران را در ساختاری خواند که پایه‌های آن بر منابع طبیعی (آب، خاک و گیاه) استوار است و گفت: این پایه‌های بیولوژیک بودند که نظام‌های اقتصادی، اجتماعی و قشربندی روستاییان را شکل می‌دادند و مشارکت اجتماعی، شاکله اصلی نظام قوی پیشین بود.

وی گفت: ورود اصلاحات ارضی است که ساختار نظام‌مند موجود را به هم زد. اصلاحات ارضی یک «نقطه‌زنی عالی» است، اما در نظام‌ها، تغییر در یک جزء ساختاری به سایر اجزا منتقل شده و کل سیستم را دگرگون می‌سازد. تغییر ساختاری اعمال‌شده توسط اصلاحات ارضی، پیوستگی ساختاری-کارکردی نظام‌های مکانی و فضایی را مختل کرد.

وی در پایان گفت: از سوی دیگر، زمانی که مردم روستاها به جای پاسخ‌های ساختاری، صرفاً پاسخ‌های خدماتی از مدیران دریافت می‌کردند، شکاف عمیق‌تری ایجاد شد. در حالی که مطالبات اقتصادی و ساختاری بود، پاسخ‌ها محدود به خدمات شد. این مداخله در بنیادهای بیولوژیک و اجتماعی روستا، کارکرد اصلی قشربندی مبتنی بر منابع طبیعی را از بین برد و زمینه را برای فرسایش ساختار قوی و کاهش مشارکت اجتماعی فراهم ساخت.

بیشتر بخوانید:

نتانیاهو خواست جنبش زن زندگی را مصادره کند / نظام جهانی به ایران فرصت نرمالیزاسیون نمی‌دهد / زنان انقلاب اسلامی ۵۷ را پیروز کردند
جلایی پور: با علی کریمی و شورای جورج تاون انقلاب نمی‌شود /جنگ ۱۲ روزه جمعیت نماز جمعه ها را ۵ برابر کرد / درایران؛ جامعه جنبشی، نا جنبشی و شرایط جنگی 
کدام انتخابات باعث ناامیدی مردم شد؟ / دولت دموکراتیک در ذهن مردم شکل گرفته / رهایی از دولت پدر سالار با گفت و گوی اجتماعی و افزایش ظرفیت پاسخگویی دولت
نقد جواد کاشی به شیفتگی هواداران اسلام سیاسی، اصلاح طلبان و اپوزیسیون/ بی اعتبار سازی خشونت با حرمت دوستی و عشق / چگونه ایران از عشق و دوستی خالی شد؟ 
روایت پرویز پیران از قدرت زنان: کلید عبور از «جامعه لحظه‌ای» در دستان زنان است / زوال خرد جمعی و کابوس «مدرنیته معکوس» در تاریخ ۱٥۰ ساله ایران
حاکمیت سر دو راهی تاریخی است / بسیاری از ردصلاحیت‌شدگان هم می‌توانند مانند لاریجانی به مسئولیت‌هایی منصوب شوند

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2126158

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار