اظهارات خانم سادات هاشمی مجری سابق صدا و سیما، موجب واکنش دستگاه قضا شد. هم او را احضار کردند، هم مدیر رسانهای که اظهاراتش را پخش کرده است.
سادات هاشمی چه گفته بود؟
یکی از اظهارات او دال بر این بود که مدیران مافوق، دو ماه قبل از انتخابات، صراحتا به او گفتهاند که نهاد صدا و سیما، مایل و مشتاق به پیروزی ابراهیم رییسی است و شکل اجرا و رویکرد شما گویندگان نیز باید در راستای این هدف باشد و "تمرد نکنید".
خب؟
خب به جمالتان، این خانم احضار شده و سخنان او دربارهی اعلام علنی هواداری صدا و سیما از رییسی "جرم" تلقی شده است!
دو نکته در این ماجرا وجود دارد که یکی از آنها جالب و دیگری، جالبتر است:
اول؛ اعلام طرفداری صدا و سیما از اردوگاه سیاسی رییسی و جبههی موسوم به راست و اصولگرا، گزارهای است، معادل این جملات: تهران پایتخت ایران است، هواپیما از تونل مترو نمیگذرد، قطار مترو از فراز آسمان مهرآباد و هیچ آسمان دیگری نمیپرد، کاربرد ماشینی به نام تراکتور در حوزهی کشاورزی است و برای حمل و نقل مقامات سیاسی و دیپلماتیک مناسب نیست، تخم مرغ را مرغ میگذارد و اصولا کار خروس این نیست، کاربری و استفادهی کاغذ دیواری و ایزوگام یکی نیست و قس علیهذا...
در تاریخ صدا و سیما، اصولا این جانبداری، بعضا انکار شده، اما هیچگاه پنهان نشده است! آیا حقیقت دم دستی و سادهتری وجود دارد که در رقابت خاتمی - ناطق نوری، این رسانهی حاکمیتی جانب ناطق را گرفت؟ در دورههای بعدی، نگرش صدا و سیما به دوقطبی موسوی - احمدی نژاد یکی بود؟ نگاه رسانهی حاکمیتی در جام جم، به روحانی و رییسی یکی بود؟
خب
خب به کمالتان. چنین چیزی نه تنها عجیب نیست، اساسا جای اعتراض هم ندارد. بالاخره حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، صدا و سیما، شورای نگهبان، قوهی قضاییه و بسیاری از دیگر نهادهای قدرتمند حاکمیت، دارای خاستگاه و مواضع سیاسی خودشان هستند و رای و انتخاب مردم، نمیتواند تغییری بر آن نگرش اعمال کند. بنابراین چیزی که خانم سادات هاشمی بر زبان آورده، افشاگری نیست! بیان واقعیتی ساده است در حد این که بگوییم، مثلث فقط سه ضلع دارد و هیدروژن نباشد، مولکول آب، حال ندارد شکل بگیرد!
خب؟
خب به صفای وجودتان. نکتهی دوم که به باور من، از آن اولی، جالبتر است، خطا در اعلام احضار خانم مجری است. آن که باید احضار میشد خود پیمان خان جبلی است و نه سادات هاشمی!
چرا؟
چرا ندارد مرد حسابی یا زن حسابی.
بر اساس گفتههای همان خانم مجری، جبلی در نشست برج میلاد گفته است: "از نطر من، مردم، صرفا همان کسانی هستند که در تشییع جنازهی شهید قاسم سلیمانی، حضور پیدا کردند." عجب! اگر جناب جبلی چنین چیزی گفته که حتما باید احضار شود. چون کل افراد حاضر در آن آیین مورد بحث، نهایتا ۲ میلیون نفر بودند و ایران ما در آن روز ۸۴ میلیون نفر جمعیت داشت! اگر جبلی چنین نگفته، حتما باید تکذیب کند. اگر چنین گفته، لازم است احضار شود و از او بپرسند: این ۸۲ میلیون نفر، مردم نیستند، چه هستند؟ خرمالویند آیا؟ پرتقالند؟ باقالی و بروکلی هستند؟ چیستند؟
القصه، با آنکه در کشور ما هنوز هم شبکههای تلویزیونی مستقل بخش خصوصی سربرنیاوردهاند، حتی همین امکانات نیم بند فضای مجازی، کاری کردهاند که به گرز از دست رستم افتاده است و آن ۱۳۰ میلیارد تومان وجه ناقابل توجیبی روزانهی دستگاه صدا و سیما، نهایتا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد از شهروندان این کشور را پای صفحه مینشاند. در نتیجه اگر قرار باشد هر روز در رسانهای چیزی گفته شود و طرف را بکشانند پای بازجویی، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. ولی دوباره و مجددا تاکید میکنم واقعا اگر جناب مستطاب جبلی در مورد جمعیت حقیقی مردم این کشور چنان دیدگاهی دارد، اوصیکم به احضار ایشان. یا اگر وقت ندارد، مدعی العموم یک سر برود جام جم، سوال کند: پیمانا! جانا! این چه سخنانا؟
نظر شما