به گزارش خبرآنلاین، بهمنشیر، شاخه جنوبی کارون که روزی شریان زندگی جنوب خوزستان بود، حالا شورتر از خلیج فارس شده است. نخلها به تدریج خشک میشوند، زمینهای کشاورزی و نخیلات در معرض نابودی قرار دارند و مردم با آب شور و تهدید سلامت دستوپنجه نرم میکنند. کارشناسان هشدار میدهند ادامه این روند میتواند به مهاجرت تدریجی جمعیت، فروپاشی اکوسیستم و از بین رفتن منابع حیاتی آب و خاک منجر شود. با این حال، مسئولان استانی با وجود پیگیریهای همشهری، پاسخی به پرسشهای ما درباره علت بحران و راهکارهای عملی ندادند و سکوتشان بر نگرانیها میافزاید.
رودخانه یا کانال تخلیه پساب؟
همشهری در خبری نوشت:رئیس انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان در این باره میگوید: «در برخی مقاطع، شوری آب در بهمنشیر از ۴۰ هزار میکروموس گذشته است. این یعنی از دست رفتن کامل منابع آب شرب و کشاورزی در آبادان و خرمشهر. کاهش دبی کارون در بالادست موجب شده است جبهه آب شور خلیج فارس تا عمق رودخانه نفوذ کند. کارون از اهواز به پایین، دیگر رودخانه نیست و بیشتر شبیه کانالی برای تخلیه پساب است.»
حمیدرضا خدابخشی تاکید میکند: «این شرایط علاره بر اینکه تهدیدی برای نخیلات است، بحرانی انسانی به حساب میآید. وقتی شوری به این سطح میرسد، سلامت مردم، معیشت و حتی ماندگاری جمعیت جنوب کارون را با چالش مواجه میکند.»
خدابخشی میگوید: «بر اساس مشاهدهها و گزارشهای محلی و رسمی، شوری آب در بهمنشیر در بخشهای پاییندست در سال جاری به حد بیسابقهای رسیده است. طبق اعلام مدیر آبفای منطقه آبادان، شوری آب رودخانه به بیش از ۱۵ هزار میکروموس بر سانتیمتر رسیده و در برخی گزارشهای محلی حتی حدود ۴۰ هزار میکروموس هم ثبت شده است. رقمی که معادل شوری آب دریاست و نشانهای آشکار از بحران جدی کیفیت آب در منطقه محسوب میشود. هرچند رهاسازی مقطعی آب از منابع بالادست توانسته شوری را تا حد کاهش دهد، اما ناپایداری این وضعیت، فقدان مدیریت پایدار جریان و کیفیت آب در حوضه پاییندست کارون را آشکار میکند.»
زنجیرهای از تصمیمات و غفلتها
یک متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی عوامل این بحران را زنجیرهای از خطاهای توسعهای میداند و میگوید: «رودخانه بهمنشیر از شاخههای اصلی کارون است که از شمال آبادان میگذرد و به خلیج فارس میریزد. در چند سال اخیر شوری آن بهشدت افزایش یافته و به یکی از جدیترین چالشهای زیستمحیطی جنوب تبدیل شده است.»
«علی ارواحی» نخستین و مهمترین عامل را کاهش آورد آب از بالادست عنوان میکند و توضیح میدهد: «سدسازیهای متعدد روی کارون و مارون، از جمله کارون ۱ تا ۴ و سد گتوند، جریان طبیعی آب را مختل کردهاند. سد گتوند که بر بستر نمکی ساخته شده، علاوه بر کاهش حجم آب، شوری رودخانه را هم بالا برده است. وقتی آورد طبیعی کم میشود، رودخانه توان مقابله با پیشروی آب شور را از دست میدهد.»
او با اشاره به اینکه پیشروی آب از سمت خلیج فارس آغاز میشود و تا کیلومترها درون بهمنشیر نفوذ میکند، میگوید: «وقتی دبی رودخانه پایین میآید، نیروی آب کافی برای دفع جبهه شور وجود ندارد. همین موضوع باعث میشود مناطق پاییندست عملا در محاصره نمک قرار بگیرند.»
اثرات زنجیرهای سدسازیهای فرامرزی
این متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی تصریح میکند: «ماجرا فقط به داخل کشور محدود نیست. سدسازیهای ترکیه در قالب پروژه گاپ روی دجله و فرات، تاثیر غیرمستقیم اما موثری بر خوزستان داشته است: «وقتی آورد آبی دجله و فرات کم میشود، تراز آب در اروند رود افت میکند. این کاهش تراز موجب تشدید پیشروی آب شور خلیج فارس از دهانه اروند به سمت بهمنشیر میشود. بنابراین، بحران امروز محصول فشارهای توام داخلی و خارجی است.»
ارواحی یکی از مهمترین نقاط عطف در مسیر این بحران را ساخت سدهای سلولی و سد مارد در دهانههای ارتباطی کارون و بهمنشیر میداند و در این باره میگوید: «سد سلولی با هدف جلوگیری از پیشروی آب شور ساخته شد، اما عملا خودپالایی رودخانه را متوقف کرد. جریانهای طبیعی جزر و مد که آلایندهها را رقیق میکردند، از بین رفتند و در نتیجه رسوبگذاری و رویش نیزارها افزایش یافت. از طرفی، سد مارد نیز ارتباط مستقیم آب کارون با بهمنشیر را قطع کرد. برای جبران، کانال ژیان در خرمشهر ساخته شد، اما پمپاژ آن هرگز نتوانست نیاز واقعی بهمنشیر را تامین کند. فرسودگی تاسیسات پمپاژ و محدودیت انتقال آب از طریق این کانال، موجب شد که رودخانه عملا از شریان اصلی خود جدا شود و توان اکولوژیک آن کاهش یابد.»
ردپای نیشکر در شوری آب
عامل دیگری که در سالهای اخیر فشار مضاعفی بر اکوسیستم کارون وارد کرده، طرحهای گسترده توسعه نیشکر است. ارواحی در این زمینه میگوید: «این طرحها حجم عظیمی از آب برای آبیاری مصرف میکنند و در مقابل، زهآبهای بسیار شور آن را به رودخانه برمیگردانند. نتیجه، چرخهای از افزایش تدریجی شوری در پاییندست است. یعنی هم آب رودخانه کم میشود و هم همان اندک آب با شوری بیشتر بازمیگردد. به این ترتیب، طرحی که روزی بهعنوان افتخار توسعه کشاورزی در خوزستان معرفی میشد، امروز به یکی از عوامل اصلی فروپاشی محیط زیست جنوب خوزستان بدل شده است.»
اقلیمِ خشن و تبخیر بیرحم
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی اقلیم گرم و خشک خوزستان را هم تشدیدکننده شرایط میداند و توضیح میدهد: «در شرایطی که بارش سالانه کاهش یافته و آورد رودخانهها به شدت کم شده است تبخیر بالا باعث میشود غلظت املاح در آب و خاک بیشتر شود. در تابستان، وقتی بارشی نیست، امکان رقیق شدن شوری آب هم از بین میرود. به همین دلیل در برخی ماهها شوری رودخانه بهمنشیر چند برابر میشود. این یادآور مرگ آرام است که در هر موج گرما و هر نوبت کاهش دبی تکرار میشود.
تیرخلاص بر پیکر بهمنشیر
ارواحی با اشاره به اینکه در کنار همه این عوامل، ورود گسترده پسابهای صنعتی، شهری و کشاورزی نیز تیر خلاص را بر پیکر رودخانه زده است، میگوید: «در فصول گرم، وقتی دبی کارون کاهش مییابد، رودخانه به کانالی برای انتقال فاضلاب بدل میشود. پسابها، هم شوری را بالا میبرند و هم ترکیبات شیمیایی خطرناک وارد آب میکنند که به معنای بحران مضاعف هم شوری و هم آلودگی است. پیامد این وضعیت روشن است. افت کیفیت آب شرب مردم آبادان و خرمشهر، تهدید سلامت مردم و از بین رفتن تنوع زیستی. ماهیان بومی، پرندگان آبزی و پوشش گیاهی حاشیه رودخانه همگی قربانی این چرخه هستند.»
فروپاشی دور از انتظار نست
به گفته این متخصص تالابها، شوری آب در جنوب خوزستان فقط یک مسئله زیستمحیطی نیست: «وقتی آب شور شود، کشاورزی از بین میرود، خاک فرسوده میشود و مردم زمینهایشان را ترک میکنند. این یعنی مهاجرت تدریجی، بیکاری، و در نهایت نارضایتی اجتماعی. بحران آب در بهمنشیر، در واقع بحران پایداری جمعیت است.»
ارواحی با اشاره به پروژه جدید میگوید: «در حال حاضر سدی در چوئبده در دست ساخت است که اگر تکمیل شود، ارتباط بهمنشیر با خلیج فارس کاملا قطع میشود. این یعنی خطر گندابی شدن و انباشت رسوب. با بسته شدن سه دهانه «مارد»، «سد سلولی»، و حالا «چوئبده» ممکن است رودخانه به تدریج به پهنهای مرده تبدیل شود.»
راهکارچیست؟
ارواحی در پاسخ به این پرسش که آیا هنوز میتوان امید به نجات بهمنشیر داشت، میگوید: «بله، به شرطی که نگاه مدیریتی تغییر کند. نخستین گام، افزایش رهاسازی حقابه زیستمحیطی از سدهای بالادست است. دوم، مدیریت مصرف آب در کشاورزی بهویژه در طرحهای نیشکر. سوم، پایش مستمر کیفیت آب از طریق ایستگاههای آنلاین است تا بتوان بهموقع نسبت به تغییرات شوری واکنش نشان داد.»
او تاکید میکند : «بهجای سدهای مسدودکننده، باید از سازههای تنظیمی استفاده شود؛ یعنی سازههایی که در زمان بحران بتوانند پیشروی آب شور را مهار اما در شرایط عادی جریان طبیعی را حفظ کنند. ضمن اینکه همکاری منطقهای میان ایران، عراق و ترکیه ضرورت دارد. اگر تراز آب در اروند بالا بیاید، فشار آب شور از خلیج فارس کمتر میشود. بدون هماهنگی فرامرزی، حتی بهترین طرحهای داخلی هم ناکام میمانند.»
بازخوانی طرح فراموششده
این هشدارها در حالی است که طرح ساماندهی کارون و بازگرداندن کیفیت اولیه آن، در سال ۱۳۹۵ تصویب شده اما هیچگاه به مرحله اجرا نرسیده است. اکنون کارشناسان معتقدند بازنگری و احیای همان طرح، با رویکردی یکپارچه، ضروریترین اقدام برای نجات پاییندست کارون است. این طرح باید شامل کنترل ورودی آلایندهها، مهار زهآبهای شور و تنظیم جریان آب باشد. مجموعهای از اقداماتی که میتواند مانع فروپاشی نهایی اکوسیستم شود.
نخلستانهای آبادان و خرمشهر که روزی نشان زندگی و مقاومت بودند در برابر شوری آب زانو زدهاند. فرسایش خاک، کاهش پوشش سبز، افزایش دمای سطحی و نابودی زیستگاههای طبیعی فقط بخش کوچکی از پیامدهای این بحران است. بحران شوری آب بهمنشیر، محصول زنجیرهای از خطاها، غفلتها و سیاستهای توسعهای ناپایدار در طول سه دهه گذشته است. سدسازیهای بیضابطه، بهرهبرداری بیرویه از منابع آب، بیتوجهی به حقابههای محیطزیستی و نبود همکاری منطقهای، دستبهدست هم دادهاند تا جنوبیترین بخش کارون به مرز نابودی برسد. نجات این رودخانه به عقیده کارشناسان یک ضرورت ملی است، زیرا با مرگ کارون و بهمنشیر، نخلستانهای جنوب و ریشههای حیات در خوزستان خشک خواهند شد.
۲۲۳۲۱۷
نظر شما