به گزارش خبرآنلاین، «تابوتهای دستساز» یکی از مشهورترین رمانهای ترومن کاپوتی با ترجمه «بهرنگ رجبی» در مجموعه «جهان نو» نشر چشمه منتشر شد. «تابوتهای دستساز» اولینبار در سال 1980 در مجموعه «موسیقی برای آفتابپرستان» منتشر شد، کاپوتی با این کتاب دوباره به روزهای اوج خودش بازگشت. «گزارش واقعی از یک جنایت امریکایی» تنها زیرتیتر این کتاب نیست، بلکه همان کاری است که ترومن کاپوتی برای نوشتن این کتاب انجام داده است، او جایی گفته است که برای نوشتن این داستانها و رمانهای گزارشگونه جان کنده است.
«نیویورکتایمز» در سپتامبر 1980 درباره این رمان نوشت: «شانزده هفته تمام دوام آوردن "تابوتهای دستساز" در لیست پرفروشترینهای "نیویورکتایمز" همان چیزی است که از ترومن کاپوتی برمیآید.»
بنت میلر ، کارگردان فیلم «در کمال خونسردی» معتقد است: «گزارشی واقعی از زندگی، این همان چیزی است که ترومن کاپوتی برای ما به ارمغان میآورد، به قول خودش زندگی معمولی و آرام هم بالاخره یک جایی با وحشیگری و جنایت تلاقی پیدا میکند. من شیفته این مرد هستم. او آدمهایی را که ما قرار است نادیده بگیریمشان توی چشممان فرو میکند.»
بر اساس این گزارش، « «تابوتهای دستساز» یکی از مشهورترین آثاری است که نشان میدهد برای او نوشتن تنها به خیالپردازی پشت میز کارش ختم نمیشد. او برای نوشتن «تابوتهای دستساز» هم درست مثل «در کمال خونسردی» خطر کرده است. کاپوتی فرصتطلبانه در غیرانسانیترین ماجراهایی که رخ میداد حاضر میشد و با استفاده از هوش سرشارش هر آنچه را که میدید با حافظه خارقالعادهاش ثبت میکرد. او خیلی زود ذهن قاتل، رئیس پلیس و هر آنکه را که میخواست در داستانش به تصویر بکشد، میخواند و بعد با اضافه کردن همه آن خردهریزها و عواطف و هر آنچه برای خواندنی شدن یک اثر لازم بود، شاهکارش را خلق میکرد. او دوست قاتلان امریکایی بود، دوستی که شاید گاهی وقتها غیرانسانی هم بود، چون او فقط میخواست ذهن قاتل را بخواند، نه برای کمک به رئیس پلیس که برای خلق یک رمان تکاندهنده.»
آنطور که سایت ناشر اطلاع داده، کاپوتی در «تابوتهای دستساز» از مارس 1975 ما را همراه خودش میکند، از جایی که برای سر درآوردن از یک پرونده قتل زنجیرهای سر از شهری کوچک در یکی از ایالتهای کوچک غربی امریکا درمیآورد. به دیدن جیک پپر میرود. «ت. ک.» در داستان خود نویسنده است، او میخواهد بفهمد راز این سلسلهقتلهایی که تنها نشانشان تابوتهای دستساز کوچکی هستند که کمی پیش از مرگ به دست مقتول میرسند، چیست. مرگها پیدرپی ادامه دارند، اما این تابوتها کجا ساخته میشوند، راز این قتلها که از مرگ یک وکیل آغاز میشوند و بعد گریبان زنی زیبارو را میگیرند و همینجور در شهر ادامه پیدا میکند، کجاست؟ اما نه «ت. ک» و نه جیک پپر راه به جایی نمیبرند و نه قاتل از نفس میافتد. اما مرگ ادی زن چهل و چهارساله زیبارو دیگر ماجرا را برای «ت. ک.» به سمتوسویی دیگر میبرد، او باید راز این قتل را کشف کند.
کاپوتی در «تابوتهای دستساز» مینویسد: «اضطراب، همچنان که هر روانپزشک گرانقیمتی بهتان خواهد گفت، حاصل افسردگی است؛ اما افسردگی، همچنان که همان روانپزشک در جلسه دوم و بعد دریافت حقویزیت بعدی آگاهتان خواهد کرد، حاصل اضطراب است. تمام بعدازظهر را در این چرخهی اضطراب که با افسردگی آمیخت، نشستم و زل زدم به اختراع جنجالی آقای بل، ترسان از لحظهای که بالاخره باید شماره متل پریری را میگرفتم و صدای جیک را میشنیدم که تأکید میکرد دایره از پرونده کنارش گذاشته.»
ساکنان تهران برای تهیه این رمان(در صورت توزیع در بازار نشر) می توانند با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. هموطنان سایر شهرها نیز با پرداخت هزینه پستی ارسال، میتوانند تلفنی سفارش خرید بدهند.
6060
نظر شما