نباید مرا از روی عبا و عمامه‌ام قضاوت کنید/ به جای این‌که یک دکتر ماتریالیست داشته باشیم بهتر است خودمان را با داروهای طبیعی و گیاهی درمان کنیم

در دانشکده الهیات اصول درس‌های ما براساس پنج درس است: عربی، انگلیسی، فلسفه اسلامی، فقه اسلامی و فلسفه مقایسه‌ای. مارکسیسم هم به طور جداگانه توسط یک شخص مارکسیست در این دانشکده تدریس می‌شود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دو روز پیش از آن‌که گلوله‌های اعضای گروهک فرقان در سلف‌سرویس دانشکده الهیات دانشگاه تهران به زندگی دکتر محمد مفتح (رئیس و استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران و مسئول مسجد قبا) پایان دهند، او در گفت‌وگویی مفصل با مجله انگلیسی‌زبان «ایرانیان»، درباره حساس‌ترین مسائل روز سخن گفت: از قانون اساسی و جایگاه فقیه گرفته تا گروگان‌گیری، احزاب سیاسی، دانشگاه، روشنفکری و آینده انقلاب. این مصاحبه که روزنامه بامداد آن را چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۵۸، تنها یک روز پس از ترور بازنشر کرد،  تصویری است از فضای فکری و سیاسی آن سال‌ها؛

آیا فکر می‌کنید که مجلس بررسی قانون اساسی کاملا بدون عیب و نقص است؟

مسلما نمی‌توانیم ادعا کنیم که این مجلس عاری از هرگونه نقصی است و می‌تواند تمام نیازهای اجتماعی ما را بارور سازد. مسلما عیوبی دارد اما کسی نمی‌خواهد ترکیب آن را همچنان حفظ کند و اصلا قرار نیست که این مجلس همچنان ادامه داشته باشد. آن‌چه اهمیت دارد و امام نیز آن را مهم شمرده این است که اکثریت مردم به آن رای داده‌اند و ما از این مرحله که انقلاب‌مان را تهدید می‌کند سالم بیرون آمدیم و اینک می‌توانیم موفقیت خود را بیشتر از گذشته تثبیت کنیم. اینک حرکت ما باید به سوی انتخاب رئیس‌جمهوری و مجلس باشد.

نباید مرا از روی عبا و عمامه‌ام قضاوت کنید/ به جای این‌که یک دکتر ماتریالیست داشته باشیم بهتر است خودمان را با داروهای طبیعی و گیاهی درمان کنیم

نظرتان درباره اختیارات فقیه تحت ماده ۱۱۰ قانون اساسی چیست؟

اول آن‌که فقیه باید دارای خصوصیات ویژه‌ای باشد که در قانون اساسی تصریح شده است و درثانی فقیه نمی‌تواند در امور اجرایی دخالت کند. او به عنوان مسئول‌ترین شخص مملکت مافوق کارهای اجرایی است. شاخه‌های مختلف حکومت خود وظایف مختلف خود را انجام می‌دهد و فقیه فقط بر این امر نظارت می‌کند که آیا این کارها براساس قانون هست یا نه. من معتقدم که این خیلی خوب و ضروری است. اگر این امر زودتر تصویب می‌شد ما این همه خون در زمان انقلاب نمی‌دادیم. پس برای این‌که مصوبات قانون اساسی حتما اجرا شوند کسی باید باشد که بر شیوه عمل ارگان‌های اجرایی نظارت کند و آن‌ها را از کج‌روی برهاند.

گروهی خواهان تغییر ماده ۱۱۰ شده‌اند. در این مورد چه کاری باید صورت گیرد؟

من معتقدم که این اصل همین‌طوری که هست باید باقی بماند. درواقع این اصل است که تداوم انقلاب را تضمین می‌کند.

اسلام گروگان‌گیری افراد بی‌گناه و نقض مصونیت دیپلماتیک را نمی‌پذیرد، در این صورت گروگان‌گیری آمریکایی‌ها را چگونه باید تفسیر کرد؟

البته اسلام گروگان‌گیری را نمی‌پذیرد. اسلام به روابط افراد و قراردادهای بین‌المللی سیاسی احترام می‌گذارد. اما اگر یکی از طرفین نقض عهد کند، طرف دیگر نیز این حق را دارد که متقابلا معاهده را زیر پا بگذارد. در یک زمینه دیپلماتیک البته تمام دیپلمات‌ها مصونیت سیاسی دارند کما این‌که ما نیز برای تمام دیپلمات‌ها احترام قائل هستیم. اما اگر بخواهند تحت پوشش دیپلماسی جاسوسی کنند این نقض عهد است و ما هم متقابلا حق داریم که با این امر مخالفت کنیم. و این برای ما و تمام جهانیان آشکار است که آن‌هایی که در سفارتخانه‌های آمریکایی بودند دیپلمات نه، بلکه جاسوس بودند. پس چون آن‌ها نقض عهد کردند ما هم این حق را داریم که مصونیت سیاسی آن‌ها را زیر پا بگذاریم.

نباید مرا از روی عبا و عمامه‌ام قضاوت کنید/ به جای این‌که یک دکتر ماتریالیست داشته باشیم بهتر است خودمان را با داروهای طبیعی و گیاهی درمان کنیم

اما دانشجویان این صلاحیت را ندارند که قضاوت کنند که آن‌ها جاسوس بودند یا نه.

این درست است. دانشجویانی که سفارتخانه آمریکا را اشغال کرده‌اند قضاوت نمی‌کنند. ما هنوز آن‌ها را محاکمه نکرده‌ایم. و همان‌طوری که امام گفته است به‌زودی یک دادگاه باصلاحیت برای بررسی این مسئله آغاز می‌شود.

پس جاسوس بودن آن‌ها هنوز ثابت نشده است؟

اسنادی در این مورد موجودند. اما این افراد هنوز گناهکار شناخته نشده‌اند و فعلا متهم‌اند به همین علت است که آن‌ها را محاکمه می‌کنیم.

اگر این فکر را قبول کنیم که به خاطر امام به قانون اساسی رای دادند بعد از ایشان قانون اساسی چه وضعی خواهد داشت؟

مردم به این دلیل قانون اساسی را تصویب کردند که امام تصویب کرده بود، و این یک امر موقتی و زودگذر نیست. مردم به این دلیل از امام حمایت می‌کنند چون به صداقت و رهبری ایشان معتقدند. لذا بعد از او آن‌ها از کسی پیروی خواهند کرد که به این راه مومن باشد و دارای خصلت‌های ایشان باشد.

نقش دانشکده الهیات بعد از زمان انقلاب چه بوده است؟

تمام دانشگاه‌ها و دانشکده‌های کشور من‌جمله این دانشکده تحت استثتمار و فشار رژیم سابق قرار داشتند. انقلاب ما اسلامی بود پس باید با ایدئولوژی اسلامی آن را تغذیه کرد و این کلا یکی از وظایف این دانشکده است. در این دانشکده فلسفه، اقتصاد و تمام سیستم‌های سیاسی مورد مطالعه قرار می‌گیرند. از بین ۴۲۰۰ دانشجویی که برای این دانشکده ثبت‌نام می‌کنند ما فقط می‌توانیم صدوپنجاه نفر را برگزینیم. اصول درس‌های ما براساس پنج درس است: عربی، انگلیسی، فلسفه اسلامی، فقه اسلامی و فلسفه مقایسه‌ای. مارکسیسم هم به طور جداگانه توسط یک شخص مارکسیست در این دانشکده تدریس می‌شود.

این دانشکده چه درجه و عنوانی به فارغ‌التحصیلان خود می‌دهد؟

این دانشکده هم مثل تمام دانشکده‌ها لیسانس، فوق‌لیسانس و دکترا دارد. القابی مثل آیت‌الله و حجت‌السلام در مدارسی مثل مدارس فقه قم اعطا می‌شوند.

چرا امام خمینی به روشنفکران حمله می‌کنند؟

اول این‌که باید ببینیم روشنفکر کیست. به عقیده من او کسی است که از پیش‌داوری آزاد است و ایده و فکر روشنی دارد. ما برای کسی که از ایدئولوژی ویژه‌ای پیروی کند احترام قائلیم. امام هم برای آن‌ها احترام قائل‌اند. اما ما از کسی که فقط در فکر برآوردن منافع گروه خود باشد حمایت نمی‌کنیم. مرا به عنوان مثال در نظر بگیرید. شما نباید مرا از روی عبا و عمامه‌ام قضاوت کنید بلکه باید ببینید من چگونه فکر می‌کنم و چه عقیده‌ای دارم. امام به آن افرادی حمله می‌کنند که تحت پوشش روشنفکری به پیش‌داوری برمی‌خیزند. ما انتقاد را می‌پذیریم و به آن احتیاج داریم.

چگونه می‌توان مشکل فرار مغزها را حل کرد؟

مغزهایی که واقعا به کشور و انقلاب معتقد باشند هرگز کشور را ترک نمی‌کنند. ما می‌دانیم که بسیاری از خارج بازگشتند تا به کشورشان و این جنبش کمک کنند تا بتوانیم از عهده بازسازی برآییم. آن‌ها مغزهایی کاملا مومن و معتقد هستند. ما چگونه می‌توانیم بگوییم که به مغزهایی که فقط برای جمع‌آوری پول در این مملکت بودند نیاز داریم. و همان‌طوری که امام گفته است بهتر است که این مغزها کشور را ترک کنند. به جای این‌که ما یک دکتر ماتریالیست داشته باشیم بهتر است خودمان را با داروهای طبیعی و گیاهی درمان کنیم تا خودمان را به دست یک عده متخصص شیاد بدهیم.

نظر شما درباره نخبگانی که در ایران حکومت می‌کنند چیست؟

من نمی‌خواهم بگویم تمام آن‌هایی که فعلا در رده بالای مملکت هستند افراد بزرگی هستند. فرصت‌طلبی در برخی از آن‌ها به‌شدت روشن است. بعضی از آن‌ها سعی دارند دوستان خود را بالا بکشند و خود را به صورت تنها فرد حاکم درآورند. اما ما باید کارها را به صورت شورایی و همکاری اداره کنیم.

چگونه می‌توان آزادی فعالیت‌های سیاسی احزاب را که در قانون اساسی مورد تایید قرار گرفته است را با تقاضای بسیاری از روحانیون برای انحلال حزب جمهوری خلق مسلمان وفق داد؟

من معتقدم که احزاب سیاسی باید آزادی فعالیت داشته باشند که این در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آورده شده است. اما آزادی فعالیت سیاسی به هیچ وجه به معنی ایجاد هرج و مرج و توطئه نیست.

۲۵۹

کد مطلب 2157993

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 3
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۱:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۸
    0 0
    مثلا یک دکترای برق و الکترونیک ، بیاید در مورد زیست شناسی اظهار نظر کند !!!