مریم نوابینژاد: در مراسم چهرههای ماندگار امسال، از دکتر محمدجعفر ملکوتی در رشته کشاورزی تقدیر شد. او دکترای خاکشناسی دارد و سالهای بسیاری از عمرش را صرف تحقیق و پژوهش کرده است. دکتر ملکوتی موقع گرفتن لوح تقدیر روی سن رفت و حرفهایی زد که اغلب رسانهها آن را منعکس نکردند و به همان بخش تقدیر و تعارف اکتفا کردند. نتیجه تحقیقات او در زمینه کشاورزی، به نوعی به سلامت تمام افراد جامعه مربوط میشود، به این که نتیجه بسیاری از بیماریها در جامعه، ریشه در خاک ناسالم دارد و برای تغییر شاخص بهداشت ایران از رتبه 123 در جهان، راهحلهای کاربردی و آسانی از طریق مدیریت علمی کشاورزی وجود دارد.
چهره ماندگار کشاورزی ایران، دلخور است از این که مسوولان به استنادهای علمیاش بیتوجهند، دلخور است از این که درد را میبیند و درمان را هم میداند و سالهاست نامه مینویسد و با مسوولان صحبت میکند اما جواب نمیگیرد.
بیشتر تحقیقات شما مربوط به تغذیه نادرست و پایین بودن سطح سلامت در جامعه است. چه ارتباطی میان علوم کشاورزی و پزشکی وجود دارد؟
در دهه 70 بیش از 10 هزار طرح تحقیقاتی با کمک همکارانم در مرکز تحقیقات خاک و آب وزارت کشاورزی اجرا و ثابت کردیم به دلیل این که ماهیت خاکهایمان که آهکی است و آبها که بیکربنات است، ثابت ماندن خواص عناصر غذایی به شدت تحت تاثیر شرایط خاک قرار دارد. اگر ما بتوانیم خاک را سالم نگه داریم میتوانیم گیاه سالم تولید کنیم و این گیاه سالم خودبهخود در زنجیره غذایی قرار میگیرد و سلامت انسان را تضمین میکند. در واقع ما دیوار بین علوم پزشکی و علوم کشاورزی را برداشتیم. درست است که کیفیت غذایی به ما که مهندسان علوم کشاورزی هستیم ربطی ندارد و مربوط به وزارت بهداشت است اما رتبه بهداشت ایران در جهان 123 است یعنی از کشورهای آفریقایی هم عقبتریم و این نشان میدهد که در مسیر تغذیه به بیراهه میرویم. از نظر ما ریشهاش هم به سوء مدیریت علمی در کود، خاک و منابع پایهای آب و خاک برمیگردد که متاسفانه مسئولان اجرایی کشور متوجه عمق مساله نیستند و سوء مدیریت را به مدیریت علمی ترجیح میدهند.
ضعف عمده کشور در تولید محصولات باکیفیت کشاورزی کجاست؟
در ایران 800 میلیارد تومان یارانه کود داریم که متاسفانه این یارانه را به اوره و فسفر میدهند. اوره به دلیل ارزانی و در دسترس بودن بیرویه مصرف و باعث تجمع نیترات در محصولات کشاورزی میشود. یکی از علل شیوع سرطانهای گوارشی هم ریشه در همین مساله دارد. از طرف دیگر کودهای فسفری را ارزان در اختیار کشاورز قرار میدهند و از آن طرف کود سولفات روی یا سولفات پتاسیم یا گوگرد که جزو بهترین کودها هستند کیلویی 500- 400 تومان برای زارع تمام میشود و بدیهی است که زارع کود ارزانقیمت 50 تومانی را نمیگذارد که بیاید کود 500 تومانی بخرد. در واقع مدیریت کود در کشور مشکل دارد.
و به نظر شما این امر باعث شده رتبه بهداشت ایران در جهان این همه پایین باشد؟
نه، ولی ما مشکلاتمان را ریشهای نمیبینیم. معاون کمیسیون بهداشت مجلس آقای دکتر شهریاری هم در مصاحبهای گفته که در میان 192 کشور جهان رتبه بهداشتی ایران 123 است و این آمار برای کشوری با این همه درآمد، تاسفبار است. چون نان یارانه دارد و ارزان است خوشبختانه آدم گرسنه در جامعه نداریم ولی سلولهایمان همه گرسنهاند. یکی کمبود کلسیم دارد یکی کمبود منیزیم دارد. یکی کمبود آهن دارد، دیگری کمبود عنصر روی دارد. در آمارها و اخبار پزشکی آمده است که بیش از 50 درصد مردم کمبود کلسیم دارند، درحالی که باید مصرف شیر را به جای نوشابههای گازدار رواج بدهند و به آن ویتامینD اضافه کنند ولی متاسفانه نسبت فعالیتهایی که در این زمینه میشود به کارهای انجام نشده بسیار ناچیز است.
پس حرف شما این است که در واقع تغذیه صحیح میتواند روی کاهش آمار بیماریها تاثیر بگذارد.
ما ثابت کردیم رابطه تنگاتنگی میان خاک سالم، گیاه سالم و انسان سالم وجود دارد و منشاء بیشتر بیماریهایی که در جامعه میبینیم سوء تغذیه است. دکتر سیادتی، متخصص اطفال که جزو افتخارات کشور است میگوید بیشتر از 80 درصد از کودکان و مادرانی که به ما مراجعه میکنند، سوء تغذیه دارند. کوتاهی قد، سرماخوردگی مزمن، پوکی استخوان، افسردگی، پایین بودن ایمنی بدن همه و همه ریشه در سوء تغذیه دارد. اگر تغذیه درست باشد، نیازی به مصرف این همه دارو در جامعه نیست. مصرف سرانه داروی کشور بسیار بالاست چون دارو هم یارانه دارد. ارزان کردن دارو و در دسترس مردم قرار دادن دارو کار درستی نیست. وزارت کشاورزی دولت نهم اگر میخواست در مسیر درست حرکت کند باید یارانه را به تولید میداد نه این که به کود یارانه بدهد. کودی که حکم سم دارد و وارد چرخه زندگی افراد جامعه از طریق خاک میشود.
کودهای زیستی هم از نعمت یارانه بیبهرهاند؟
خیلی تلاش کردند کودهای بیولوژیک یا زیستی را فعال کنند، در حالی که یک کیلوگرم کود زیستی در سیستم یارانهای نیست. این فاجعه نیست؟ کودهای شیمیایی که در خارج تولید میشود یارانهای است ولی کودهایی که در داخل تولید میشود و برای سلامت خاک و گیاه و انسان لازم است، یارانهای نیست. این کارخانجات در داخل کشور تعطیلاند، حرف از حمایت گذشته چون بخش خصوصی نمیتواند با دولت در بخش کود رقابت کند. همین الان کود در بازار جهانی 500 تومان است ولی در بازار داخلی کودهای مسموم و مضر، 50 تومان به فروش میرسند. زارع نه تنها به جای کود 50 تومانی کود 500 تومانی نمیخرد بلکه به وفور از آن استفاده میکند و این کار موجب میشود تا محصولات کشاورزی مثل سبزیجات و سیبزمینی سمی شود و مردم هم این سم را استفاده میکنند چون نظارتی بر کیفیت تولیدات کشاورزی نمیشود.
اگر مردم نخواهند این مواد مسموم را مصرف کنند چه باید بکنند؟
مردم باید مسوولین را از طریق مجلس تحت فشار بگذارند تا مدیریت علمی صورت بگیرد. یارانه کود را به کودی بدهند که به سلامت جامعه کمک کند نه این که برای مردم مضر باشد. دولت موظف است مواد غذایی سالم در اختیار مردم بگذارد. این مواد غذایی که امروز در اختیار ماست سالم نیست چون کوددهی آن غلط است و چون سیستم یارانهای درست نیست.
خیلی از مردم این آگاهی را ندارند و ممکن است یک درصد هم احتمال ندهند محصولات کشاورزی فاقد خاصیت و حتی مضرند.
مردم که نباید همه چیز را بدانند، دلیلی هم ندارد. مسئولین اجرایی باید نتیجه تحقیق متخصصین و محققین را بگیرند و مثلا از ما بپرسند: آقایی که این همه از عمرت را صرف تحقیق کردهای، برای بهتر کردن کیفیت نان، چه دستاوردی دارید؟ الان نانهای صنعتی را راه انداختهاند. هیچکس سراغ ما نیامده که از ما بپرسد ما از طریق علمی میخواهیم این نان را سبوسدار و غنی کنیم، چه کنیم.
یعنی نانهای سبوسدار هم تقلبیاند؟
بسیاری از این نانهای سبوسدار، اسید فیتیک بالایی دارند و به همین دلیل نسبت مولیشان بالاست چرا؟ چون کود فسفری زیادی به آن داده شده و اسید فیتیک بالا مانع از جذب مواد موثر میشود. اسید فیتیک چه کار میکند؟ اسید فیتیک در سیگار، نوشابه و سبوس وجود دارد که کاتیونها را جذب میکند و به صورت نمک فتیات مواد غذایی موثر را از طریق مدفوع دفع میکند و مانع از جذب آن توسط بدن میشود.
در واقع نان سالم همان مصداق شعار «پیشگیری بهتر از درمان» است.
شعار «پیشگیری بهتر از درمان» عملا در کشور ما مصداق ندارد. در آمریکا و کشورهای اروپایی اکثر نانها سبوسدار است و حتی برای نانهای معمولیشان، آرد را غنی میکنند یعنی سبوسها را دوباره به آرد اضافه میکنند و بیشتر نانهایشان قهوهایرنگ است.
آردهای غنیشدهمان چطور؟
آرد غنیشدهای که در ایران تولید میشود فقط آهن و اسید فولیک دارد در حالی که دغدغه عدم تغذیه صحیح مردم به خاطر کمبود آهن نیست. مثلا خانمهای باردار که به دکتر مراجعه میکنند برایشان فقط قرص آهن مینویسند ولی هیچکدام عنصر روی و کلسیم و منیزیم را نمینویسند، در حالی که اینها مجموعهای از عناصر است که بدن ما به تمامشان نیاز دارد. من با اطمینان میگویم بیشتر از 90درصد افراد جامعه دچار گرسنگی سلولیاند درحالی که شکمهایشان سیر است.
چرا این همه روی عنصر «روی» تاکید میکنید؟
عنصر «روی» پلیس راهنمای بدن است. من سالهای سال است که از خواص روی گفتهام و هیچکس حرفم را جدی نگرفته. چند کار تحقیقاتی که با عدهای از پزشکان انجام دادهام، از خواص روی بسیار گفتهام. چرا این همه ایمنی بدن به خصوص در کودکان پایین است؟ چرا یک نفر چندبار پشت سر هم به سرماخوردگی دچار میشود و هنوز خوب نشده دوباره مبتلا میشود؟ بوی بد عرق بعضی از آدمها را مجبور میکند روزی 2 بار دوش بگیرند، حتی علت عمده پروستات در آقایان و کمخونی در خانمها به خاطر کمبود روی است. مثلا یکی از عوامل کمخونی در انسان به خاطر ترکیب آهن و روی است و آهن به تنهایی نمیتواند کمخونی را جبران کند.
چطور میتوانیم این عنصر را وارد چرخه غذاییمان کنیم؟
الان خوشبختانه قرص روی توسط شرکت الحاوی در کشور تولید میشود و ارزان هم است ولی این راهحل نیست. راهحل این است که نان سبوسدار غنی شده به مردم بدهند. 10 سال پیش بالاترین جایزه وزارت بهداشت را به خاطر تحقیقات گرفتیم چون مرز بین پزشکی و کشاورزی را برداشتیم تا جامعه تحقق شعار «پیشگیری بهتر از درمان» را لمس کند.
الان تولید کود در کشور چه وضعی دارد؟
در سال 77 تعداد کودهای یارانهای 17 تا بود ولی الان شده 2 کود! این فاجعه است. مگر ما دنبال اشتغال نیستیم؟ چرا شرایط به قدری سخت میشود و بخش تولیدی آنقدر ضعیف میشود که ناچار میشوند کارخانهشان را ببندند؟ چند سال پیش آقای نعمتزاده رییس پتروشیمی بود و 4 میلیارد وام داد و در بندر امام، زمینی را در اختیار فردی گذاشت تا کارخانه کود اوره گوگردی بنا کند. این نگرش آن آقای مسوول به خاطر این بود که اهمیت موضوع را درک میکرد و میدانست اگر این کود تولید بشود جامعه سرطان نمیگیرد. این کارخانه ساخته شد و به تولید انبوه رسید یعنی 60 هزار تن در سال و بعد یارانه حذف شد و کشاورزان رفتند سراغ کود 50 تومانی و این کارخانه مهم و بزرگ تعطیل شد.
شما برای گفتن حرفهایتان چه اقداماتی کردهاید و چه جوابهایی گرفتهاید؟
نامههای زیادی نوشتهایم و با مسئولان زیادی صحبت کردهایم ولی صدایمان به جایی نمیرسد. همراه با 154 استاد کشاورزی نامهای نوشتیم که سعی کنید برنامه چهارم در توسعه، الگو باشد. به ما گفتند: اخراجیهای وزارتخانه! به نظر شما زشت نیست که وزیر مملکت این اتهام را به اساتید برجسته کشور بزند؟ در قرآن آمده که همه حرفها را گوش کنید و به بهترینش عمل کنید. مدیر یعنی همین!
در این نامهها چه نوشتید؟
نوشتیم: «با امید اینکه با رعایت سیاست توسعه پایدار در بخش کشاورزی و احساس تعهد از سوی مسوولین کشور، نسبت به بهبود کمی و کیفی محصولات کشاورزی، بهبود تغذیه و به تبع آن سلامتی مردم شریف ایران، قدم اساسیتری در عمل و نه در حرف برداشته شود.» خوشبختانه این روزها همه خوب حرف میزنند. در حرف همهچیز عالی است. مگر قرآن نمیگوید آن چیزی که توان اجرایش را ندارید به مردم نگویید؛ ولی ما میگوییم و اجرا نمیکنیم.
این قدم اساسی را در نامه تعریف هم کردید؟
بله! در ادامه نامه نوشتیم: «اینجانب یعنی گروه خاکشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس به عنوان یکی از خادمین شریف ملت ایران، آمادگی دارد که مسئولیت این طرح ملی را «غنیسازی از مزرعه» در صورت همراهی مسئولین محترم به عهده گرفته و در مدت زمان 5 سال، موقعیت و رتبه بهداشتی ناشی از سوء تغذیه مردم ایران را 50 رتبه ارتقا بدهیم.»
کار کمی نیست!
تازه این منهای افزایش تولید است. ما حداقل افزایش 25درصدی تولید را با این طرح تضمین میکنیم یعنی زارعی که 4 تن گندم بیخاصیت تولید میکند میتواند 5 تن گندم سالم تولید کند آن هم با مصرف بهینه کود و مدیریت خوب علمی خاک.
راهحل کاربردی شما چیست؟
دولت باید این 800 میلیارد تومان یارانه کود را به دانشگاه بدهد و از ما بخواهد که فقط مدیریت علمی کنیم و نظارت داشته باشیم آن هم فقط در تولید محصول گندم، آن وقت میبیند که آمار بیماری و مصرف دارو در هر سال چقدر کاهش چشمگیری خواهد داشت. میگویم گندم چون غذای همه مردم است. اگر نان را غنی کنیم و اسید سیتریک نان را پایین بیاوریم مشکل تغذیه ناسالم مردم برطرف میشود. چون سبوس موجب میشود مینرالها جذب شود و سیستم گوارشی مردم بهتر کار میکند. دکتر ملکزاده میگوید بیشترین درصد سرطان در ایران مربوط به سرطانهای گوارشی است. علتش چیست جز آلوده بودن آبهای زیرزمینی به نیترات؟ اینها جز به دلیل تعطیلی کارخانه اوره یا گوگردی که همین دولت نهم تعطیلش کرد و ناسالم بودن تولیدات کشاورزی است؟
مگر با پشتیبانی این کارخانه پا نگرفته بود؟
چرا! به پیشنهاد دولت هشتم این کارخانه راهاندازی شد. آن زمان من مشاور وزیر و رییس موسسه خاک و آب بودم که پیشنهاد کردم به آقای نعمتزاده و گفتیم 30 میلیون دلار به کاناداییها ندهیم و این کود را با هزینه کمی در کشور تولید کنیم که موافقت شد و کارخانه راهاندازی شد. کارخانهای که به کود علاوه بر مواد مورد نیاز خاک، «روی» هم میزد چون خاک کشور کمبود شدید عنصر «روی» دارد. ولی همین که به تولید انبوه رسید با تغییر دولت هشتم به نهم، یارانه را از روی کود آن کارخانه برداشتند. الان صاحب آن کارخانه بزرگ، به دلیل سیاست غلط دولت، ورشکسته شده و کارخانهای که نقش مهمی در تولید عناصر اصلی و مواد غذایی مورد نیاز مردم داشت تعطیل شده و دارد خاک میخورد.
و سوال آخر: چرا اینقدر آزردهخاطرید؟
آخر چه فایده دارد گفتن حرفهایی که گوش شنوایی برای شنیدنشان نیست؟ مدام جایزه بدهند، لوح تقدیر بدهند، ما را چهره ماندگار کنند، ولی از شما میپرسم: فایده علمی که به درد مردم نخورد، چیست؟
نظر شما