این روزها خونآشامها همه جا هستند، از فیلمهای استودیویی گرفته تا فیلمهای مستقل و غیرانگلیسیزبان و حتی روی پرده کوچک تلویزیون. با این همه خونآشام سؤالی که مطرح میشود این است که آیا مخلوقات شب محبوب هالیوود مانند سابق برای طرفداران جذابیت دارند؟
کریس وایتس کارگردان رومانس خونآشامی «ماجرای دنبالهدار گرگ و میش: ماه نو» که نوامبر اکران میشود و دومین فیلم ساخته شده از روی رمانهای پرفروش نوشته استفانی مایزر است، در اینباره میگوید: «بازار فیلمهای خونآشامی اشباع میشود یا به هم میریزد؟ این را نمیدانم، اما میدانم این تنها صنعت رو به رشد در آمریکاست.»
این روزها برادران دراکولا آن قدر زیاد هستند که وایتس و برادرش پاییز امسال با دو فیلم خونآشامی با هم دوئل میکنند. «سیرک دو فریک: دستیار خونآشام» به کارگردانی پل وایتس از جمعه این هفته در سینماهای جهان اکران شده و در آن جان سی. رایلی به نقش یک خونآشام صدها ساله در یک سیرک سیار ظاهر شده است.
هرچند خونآشامها در هالیوود جایگاه مستحکمی دارند، اما گروهی اعتقاد دارند این همه زیادهروی در نهایت به ضرر این ژانر تمام شود. ورنر هرتسوگ که سال 1979 «نوسفراتوی خونآشام» را کارگردانی کرد، در اینباره میگوید: «گاهی اوقات تماشاگران، استودیوهای فیلمسازی و شبکههای تلویزیونی سر به جنون میگذارند و مثل موشهای قطبی همه در یک مسیر شروع به حرکت میکنند تا آخر سر از بالای صخره میافتند.»
هرتسوگ ادامه میدهد: «ژانر فیلمهای خونآشامی در تاریکی خود و در جنبه کابوسوار خود ژانری همیشگی است، اما گاهی اوقات همه چیز بیش از حد میشود و وقتی این اتفاق میافتد همه رو برمیگردانند.»
هرتسوگ در مستند سال 2007 «برخوردها در انتهای دنیا» که درباره قطب جنوب است، به شوخی گفت که قصد نداشته فیلم دیگری درباره پنگوئنها بسازد. اشاره او به موج فیلمهای با موضوع پرندگان سردسیری است که در چند سال اخیر راه افتاده است.
پس از تنها چند فیلم، بازار فیلمهای پنگوئنی اشباع شد، اما تنوع زیاد داستانهای خونآشامی باعث شده در دنیای سینما طرفداران زیادی داشته باشند. علاقه بسیار زیاد طرفداران جوان به داستانهای خارقالعاده به کمک خونآشامها آمده است. زمانی قصههای آنجهانی تنها هواداران تخصصی سینمای وحشت، افسانه علمی یا فانتزی را نشانه میگرفت و تنها گاهی اوقات فیلمهایی چون «جنگهای ستارهای» و «ئی. تی» تماشاگران زیادی پیدا میکردند.
سینماگران امروزی عاشق داستانهای آنجهانی از «هری پاتر» و «ارباب حلقهها» گرفته تا جدیدترین ماجراهای «بتمن» یا «افراد ایکس» هستند. مردیثوورنر نویسنده کتاب «ردهبندی خونآشام: احساس نزدیکی و تعامل با خونآشام مدرن» که نوامبر به بازار میآید، میگوید: «ما اکنون با داشتن ابرقهرمانها و قصههای افسانه علمی در اوج ماجراهای فوقطبیعی قرار داریم. همه با آغوش باز از آنها استقبال میکنند. این روزها آدمها آماده جادو شدن هستند.»
خونآشامها سالهاست روی پرده سینما حضوری پرقدرت دارند. سابقه آنها به سالهای 1920 و 1930 و کلاسیکهایی چون «نوسفراتو»، «خونآشام» و اولین «دراکولا» و بازیگرانی چون بلا لوگوسی بازمیگردد. در تمام این سالها بازیگران بسیاری همچون لان چینی جونیر، کریستوفر لی، فرانک لانجلا و گری اولدمن در نقش دراکولا ظاهر شدهاند.
موج فیلمهای خونآشامی تنها سینما را دربرنگرفته بلکه این روزها فیلمها و مجموعههای تلویزیونی بسیاری چون «خون واقعی»، «خاطرات خونآشام»، «پیوندهای خونی»، «مهتاب»، «دراکولای جوان» و «انسان بودن» تماشاگران را نشانه رفتهاند.
از تازهترین فیلمهای سینمایی دراکولایی هم میتوان به «خون: آخرین خونآشام»، کمدی ترسناک «ترانسیلمانیا»، تریلر آرماگدونی Daybreakers با بازی ایتن هاک، فیلم سوئدی «بگذار فرد مناسب وارد شود» و فیلم کرهای «عطش» اشاره کرد.
هرچند محبوبیت خون آشامها ممکن است افت و خیز داشته باشد، اما به گفته نیکلاس کیج آنها همیشه جایگاه خود را در قلب تماشاگران دارند. کیج که سال 1989 در فیلم «بوسه خونآشام» نقشآفرینی کرد و یکی از تهیهکنندگان فیلم سال 2000 «سایه خونآشام» بود، در اینباره میگوید: «خونآشامها همیشه جذاب هستند. آنها مثل پلیسی هستند که خود قانون را اجرا میکند، یا شبیه کابوییها یا فیلمهای وسترن. آنها بخشی از تار و پود جامعه هستند.»
آسوشیتدپرس / 25 اکتبر / ترجمه: علی افتخاری
نظر شما