حسن امیری

تمایل و وابستگی غیرطبیعی و مداوم جسمانی و روانی بدن معتادان به موادمخدر، عوارض جسمی و اجتماعی متعددی به همراه دارد. به طوریکه استعمال مداوم، موجب کاسته شدن اثرات تدریجی آن شده و باگذشت زمان برای حفظ تعادل، استعمال بیشتر مواد را می‌طلبد. بنابراین تمایل و وابستگی یا کشش نیرومند و نیاز یا اجبار به ادامه مصرف ماده بوده و وابستگی معتاد به مواد، هم پدیده‌ای جسمانی است و هم روانی.

علل اعتیاد را می‌توان در 4 گروه جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی طبقه‌بندی کرد. در بررسی علل جسمی اثر ارث، ژن‌ها، نژاد، جنس و سن مورد بحث است.

علل روانی اعتیاد، مسائلی همچون ابتلا به بیماری‌ها و اختلالات روانی، عدم تکوین شخصیت به ویژه ضعف اراده و شخصیت تلقین‌پذیر و نیز عقب‌ماندگی ذهنی به شمار می‌آید. علل اجتماعی مهم‌ترین و در عین حال قابل کنترل‌ترین عوامل بروز و ادامه اعتیاد به شمار می‌آید.

ناسازگاری‌ها و تشنج در محیط خانوادگی، فقدان آموزش، عدم اطلاع از مضرات و عواقب وخیم اعتیاد و سستی مبانی مذهبی، بیسوادی یا کم‌سوادی، مهیا نبودن اماکن و وسائل تفریحات سالم و ورزش برای پرکردن اوقات فراغت افراد، معاشرت با دوستان معتاد، مهاجرت به شهرهای بزرگ، اختلافات فرهنگی، غم غربت، تنهایی، وضع بد مسکن و محیط‌زیست زمینه را برای گرایش به اعتیاد فراهم می‌سازد.

در خصوص عوامل اجتماعی همچنین می‌توان به عوامل تربیتی و آموزشی (خانواده، مدرسه، گروه همسالان، رسانه‌های گروهی، اوقات فراغت، عوامل اقتصادی (فقر، مهاجرت، بیکاری) و عوامل فرهنگی (بی سوادی، عدم آگاهی، فقدان احساس مسئولیت) اشاره نمود.

اعتیاد می‌تواند به دلایل اقتصادی نیز رخ دهد. اعتیاد در تمام قشرها و طبقات اجتماعی وجود دارد. ثروتمندان به علت داشتن امکانات و پول در جست‌وجوی لذت و خوش‌گذرانی در محافل دوستان بیشتر در معرض اعتیاد قرار می‌گیرند. از سوی دیگر، قاچاقچیان برای توزیع موادمخدر، افراد بیکار و فقیر و تهیدست را معتاد کرده و برای کسب درآمد و تهیه موادمخدر، آنان را به توزیع موادمخدر وا می‌دارند.

بر اساس تحقیقات انجام گرفته، معاشرت با دوستان معتاد، وجود معتاد در خانواده، در دسترس بودن مواد، اختلافات و نابسامانیهای خانوادگی، فقر اقتصادی، نداشتن سرگرمی و تفریحات سالم، بیماری‌های جسمانی، بیماری روانی، بیکاری، تجربه لذت‌های زودگذر، عدم آگاهی به مضرات موادمخدر، تقلید و کمبود محبت بعنوان عوامل بنیادین اعتیاد معرفی شده‌اند.

کم‌خوابی، بیماری صعب‌العلاج، ناکامی، نارضایتی و تبعیض، ناسازگاری‌ها و اختلافات زناشوئی و خانوادگی، فراوانی ثروت، فقدان مسئولیت و درک صحیح، اشتغال به مشاغل خاص، مصرف مداوم داروهای آرام‌بخش و خواب‌آور، ضعف نفس، عدم پایبندی به مسائل اخلاقی و تربیتی در خانواده، تنبیه مربیان و اولیا، فقر فرهنگی و نا آگاهی، مهاجرت، آوارگی و جنگ نیز از دیگر عوامل مؤثر بر اعتیاد می‌باشند.

عواملی چون پرورش‌یافتن در یک خانواده خشن و دارای سوءرفتار، سطح پایین آموزش و وضعیت بد اقتصادی، اعتقاد به اینکه اعمال خشونت علیه زنان در مواردی قابل قبول است.

الکل و موادمخدر می‌تواند افراد را خشن نماید. گاهی اوقات، تمایل افراد به کسب قدرت شخصی، آنها را به قدرت پوشالی موادمخدر و توهم‌زا می‌کشاند. تحقیقات جاری نشان می‌دهند که مرتکبین سوءرفتار ممکن است از شخصی به شخص دیگر در جنبه‌های مهمی تفاوت داشته باشند؛ از جمله الگوی اعتیاد آنها، گسترده خشونت غیرخانوادگی و نیز تعادل شخصیتی آنها.

یک نظریه پذیرفته شده عمومی که البته تحقیقات آنرا تأیید نکرده‌اند، آن است که مردانی که همسران خود را کتک می‌زنند، به شدت مست یا نشئه موادمخدر بوده و در نتیجه وقتی اینگونه مردان مرتکب خشونت خانگی می‌شوند، رفتار آنها را می‌توان به عنوان یک انتخاب و یک عمل هدایت شده از قبل در نظر گرفت و نه یک اجبار.

تصویب قانونی جامع برای مقابله با خشونت خانگی، بهبود وضعیت اقتصادی زنان جامعه، پذیرش شأن والای زن، طرحهای حمایتی - ایمنی برای زنانی که از اینگونه شوهران جدا می‌شوند، استفاده از وسایل ارتباط‌جمعی در جهت افزایش آگاهی عمومی در باره خشونت خانگی، گسترش مراکز حمایت از زنان و ارائه برنامه‌هایی مانند فراهم کردن خدمات حقوقی، پزشکی و روانشناختی برای زنان که مورد آزار قرار می‌گیرند، می‌توانند در کاهش میزان خشونت خانگی مؤثر واقع شوند.

باتوجه به اینکه آموزش کوتاه‌مدت (6 تا 12 ماه) شوهرانی که همسران خود را آزار قرار می‌دهند تنها در کوتاه‌مدت موجب توقف همسرآزاری به‌ویژه همسرآزاری جسمی در آنها می‌شود و در بلندمدت اثرات چشمگیری ندارد (انجمن روانشناسی آمریکا 1996)، ارائه آموزش‌های لازم به نوجوانان و جوانان، دختر و پسر، توسط مدارس و مراکز آموزش عالی و رسانه‌ها می‌تواند در بلندمدت موجب کاهش خشونت خانگی شود. با توجه به اینکه اعتیاد و خشونت خانگی هزینه زیادی را به جامعه تحمیل می‌کند، کاهش و یا از بین بردن آنها نه تنها از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است بلکه موجب می‌شود که محیط خانواده چنانچه از آن انتظار می‌رود، محیط امن و سالمی برای اعضای آن باشد.

کارشناس اجتماعی

کد خبر 22114

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ناهید IR ۱۰:۲۹ - ۱۳۸۸/۰۸/۲۵
    0 0
    همسرم معتاد است به هیچ وجه حاضر به طلاق نیست .تهدید کرده اگر طلاق بگیرم منو میکشه.میگوید اعتیاد بیماریه.پول هم دارد هر کاری دلش خواست میکنه......

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین