عبدالطیف پدرام رهبر کنگره ملی و عضو پارلمان افغانستان در پاسخ به این سوال اندیشه پویا گفت: نه تنها اهل تسنن که مارکسیست ها نیز با اندیشه شریعتی مقابله نکردند... آن موقع که نقد بر مارکسیسم-لنینیسم رسمی [در افغانستان] اندک اندک آغاز و تردید هایی ایجاد شده بود، این سخن شریعتی که می گفت مارکسیسم رقیب است؛ نه خصم برای این گروه از مارکسیست ها مورد پسند بود... مارکسیست های افعانستان شریعتی را یک چهره ضد ارتجاع، استعمار و امپریالیسم می شناختند و برای او و مبارزاتش احترام قائل بودند. از سوی دیگر شریعتی هر از گاهی به جد از اقبال، سید جمال، عبده و رشید رضا یاد می کرد. هر چهار چهره از اهالی اهل سنت و جماعت بودند.
اما سیف الله ملاجان مدیر کرسی تاریخ قدیم دانشگاه ملی تاجیکستان معتقد است چون شریعتی از تعصب خشک مذهبی به دور بود، مورد قبول اهل سنت واقع شد: باید بگویم که امتیاز بزرگ شریعتی این است که بیشتر گفتار او از تعصب های خشک مذهبی به دور است و برخی از آثار او برای اهل سنت هم قابل قبول است.
حسین نازلی آیدین ناشر اصلی آثار شریعتی در ترکیه علت این استقبال را نقد دکتر شریعتی بر شیعه گری صفویه و سنیگری عثمانی می داند و می گوید: او آنقدر نبوغ داشت که در دام تعصبات گروهی نیافتد. خوانندگان ترک آثار شریعتی، این بعد از اندیشه او را می پسندند. یعنی تلاش او برای نزدیکی مذاهب به یکدیگر و اتحاد امت علیه ظلم. اگر نبود این خوش بینی خوانندگان سنی مذهب ترک هرگز نمی توانستند با اندیشه شیعی شریعتی ارتباط برقرار کنند.
شادی آیدین استاد زبان فارسی در دانشگاه مولانا در قونیه هم علت محبوب شدن دکتر شریعتی در بین اهل سنت را در همین نکته می داند که وی از آشتی مذاهب سخن می گفت و می گوید : «حتی می توان گفت که شریعتی وقتی از حل مساله سخن می گفت دیدگاه هایش به اعتقادات اهل سنت نزدیک می شد».
/62303
نظر شما