«اصولگرایان ظرف 7سال گذشته فقط توانسته‌اند برنامه‌های مخرب دولت‌های گذشته را سر و سامان بدهند در عین حال هیچ‌کس نباید جایگاه رفیع ایران اسلامی را در حفظ و حراست و رسیدگی به محیط زیست دست‌کم گرفته و دستاوردهای محیرالعقول و شگفت‌انگیز دولت احمدی‌نژاد در حفظ و حراست از محیط زیست کم‌اهمیت بشمارد...»

به گزارش خبرآنلاین، سی‌امین شماره هفته‌نامه «نگاه پنجشنبه» با پرونده‌ای درمورد عشق و با مطالبی از شمس لنگرودی، آیدین آغداشلو، عبدالجبار کاکایی، غلامحسین معتمدی، ابوتراب خسروی، سیدعبدالجواد موسوی و... منتشر شد.

«حسین منصور حلاج فرموده است: «نماز عشق دو رکعت است که در وضو ناید الا به خون.»...این سطر حسن مطلع سی‌امین شماره هفته‌نامه نگاه پنجشنبه است که در آن پرونده‌ای ویژه، تدارک دیده شده است برای عشق؛ با عنوان «دل که دریای خون نشه دل نیست: پرونده‌ای برای «عشق؛ مرهم زخم سوداییان قلندر».

در این پرونده آیدین آغداشلو یادداشتی دارد با عنوان «هست شدن از عنایت‌های عاشقی است حتماً»؛ که از نخستین عشق او حکایت می کند. ابوتراب خسروی نیز نگاهی داشته به مفهوم عشق در شعر و ادبیات کهن. گفت‌وگو با عبدالجبار کاکایی درباره جایگاه عشق در ترانه امروز ایران نیز از دیگر مطالب این پرونده است.

همچنین در بخش های دیگر این هفته نامه جمع و جور و خواندنی، فریدون مجلسی یادداشت مفصلی نوشته است در چند و چون جامعه مصرفی و مصرف و تعاریف موجود از آن در جوامعی چون هند، چین و ایران. «غیبت فعالان مدنی در دفاع از حقوق کودکان» نیز یادداشتی کوتاه اما خواندنی است از عباس عبدی.جواد طوسی هم در این بخش به بهانه ورود خودروهای لوکس و گرانقیمت به کشور و تصویب رقمی کلان برای ورود هرچه بیشتر این خودروها به ایران توسط شورای اسلامی یادداشتی نوشته است با عنوان «عادل»ها.

علی رنجی‌پور نیز یادداشتی شیرین در باب «بحران ریش و سبیل» در نسل جدید مردان نوشته است.

شعرهایی تازه از شراره کامرانی و عباس چشامی و داستانی از فردیناند فن‌شیراخ به ترجمه محمود حسینی‌زاد در بخش ادبیات آمده‌اند.

گفت‌وگو با مرتضی حیدری و غلامحسین امیرخانی درباره کاروان راه خورشید و گفت‌وگویی با استاد نصرالله ناصح‌پور؛ ردیف‌دان و مدرس آواز از جمله مطالب بخش هنر تازه‌ترین شماره نگاه پنجشنبه‌اند.
 

 

در این شماره یادداشت صادق زیباکلام درباره دستاوردهای زیست‌محیطی همه جناح‌ها به بهانه تخریب ظفرمندانه محیط زیست به زبانی تند و تیز و طنازانه نوشته شده که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید:

 

 

 

«از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد در سال 1384، آمار و ارقام عدیده‌ای ارائه می‌شود که از پیشرفت‌های شگفت‌انگیز و باورنکردنی ایران در بسیاری از زمینه‌ها حکایت می‌کند (البته به نقل از خود دولتی‌ها). پیشرفت در هوا و فضا، نانوتکنولوژی، سرعت و گسترش پیشرفت‌های علمی، ارتقای جایگاه علمی ایران، تحقیقات افتخارآمیز در سلول‌های بنیادی و... از جمله دستاوردهای دانشمندان جوان ما بوده است. پیشرفت‌هایی که باعث شده دانشمندان و محققان غربی و شرقی انگشت حیرت به دهان بگیرند. یکی از حوزه‌هایی که کمتر در خصوص پیشرفت آن خبری درج شده، پیشرفت در زمینه محیط زیست است. درست‌تر گفته باشم در زمینه تخریب و نابودی محیط زیست است. در ابتدای هفته گذشته جناب «محمدجواد محمدی‌زاده» معاون رئیس‌جمهور در پنجمین کنگره بین‌المللی جغرافیدانان جهان اسلام در تبریز خبر بهجت‌آفرین و مسرت‌بخشی در خصوص روند خشک شدن دریاچه ارومیه به جهان اسلام ارائه دادند. ایشان به جغرافیدانان جهان اسلام خبر دادند که «دریاچه ارومیه 1200 کیلومترمربع کوچک‌تر شده و پنج جزیره آن به میمنت و مبارکی خشک شده است.» اگر فاصله تهران تا کرج را 35 کیلومتر در نظر بگیریم، 1200 کیلومتر مربع یعنی مربعی که اضلاع آن تقریباً به طول تهران تا کرج باشد. نمی‌دانم معاون محترم رئیس‌جمهور آیا این را به عنوان دستاورد جمهوری اسلامی ایران به جغرافیدانان جهان اسلام ارائه دادند و می‌خواستند بگویند که از بابت خشک شدن دریاچه هم ملت شجاع، نجیب، آزاده و قهرمان ایرانی توانسته سکوی افتخار بزرگ دیگری را فتح کند؟ چون انسان هر طور که حساب می‌کند می‌بیند خشک کردن منطقه‌ای به مساحت تهران-کرج ظرف چند سال، انصافاً دستاورد کم‌نظیری است. چند کشور و ملت دیگر را می‌توان سراغ گرفت که در مدتی کمتر از پنج سال توانسته باشند 1200 کیلومترمربع از دریاچه‌ای را به همراه پنج جزیره آن خشک کرده باشند؟

 

 

فی‌الواقع دستاوردهای زیست‌محیطی دولت نهم و دهم فقط محدود به خشک کردن دریاچه ارومیه نمی‌شود. تالاب انزلی هم به تدریج دارد به یک دریاچه فاضلاب تبدیل می‌شود؛ یکی دو دریاچه در استان فارس هم طی این 7 سال خشک شدند و خدا می‌داند چندین هزار هکتار جنگل یا سوخته یا با قطع درختان آنها آب رفته‌اند؟ حیوانات و حیات وحش بماند.

پرونده مشعشع زیست‌محیطی دولت احمدی‌نژاد در سال پایانی‌اش دستاورد مهم دیگری را رقم زده است: صید ماهی در کارون به وسیله شوک الکتریکی و سم. شوک الکتریکی که به تقلید از عراقی‌ها به خوزستان آمده عبارت است از وارد کردن جریان برق در وسعت زیادی از سطح و عمق آب. در نتیجه جریان برق هر موجود زنده‌ای بلافاصله می‌میرد و جنازه آن روی سطح آب می‌آید. مابقی کار را دیگر خودتان می‌توانید حدس بزنید. روش بعدی از این هم هولناک‌تر است. ماده سمی به آب ریخته می‌شود و منطقه وسیعی را سمی می‌کند و در نتیجه تمامی موجودات زنده آن منطقه بلافاصله می‌میرند. مابقی کار را خودتان حدس بزنید. می‌توانید قوه تصورتان را مقداری بیشتر هم به کار بیندازید و تصور کنید که بسیاری از انسان‌ها بالاخص اطفال یا بانوان باردار وقتی گوشت ماهی سمی را می‌خورند چه بر سرشان می‌آید؟ می‌توانید تصور کنید ماهی‌های ماده که زمان تخم‌ریزی‌شان است وقتی سم می‌خورند یا شوک برقی بهشان وارد می‌شود، آن وقت چگونه قرار است تخم‌ریزی کنند؟ می توانیم از خودمان بپرسیم بچه‌ماهی‌های ریز و کوچک که باید بزرگ شوند و چرخه حیات را کامل کنند وقتی با سم و شوک برقی می‌میرند، چگونه چرخه طبیعت را می‌توانند تداوم ببخشند؟

 

البته اینها به مسوولان اصولگرا ارتباطی پیدا نمی‌کند. این سم‌ها زمان هاشمی‌رفسنجانی و در راستای برنامه سازندگی و به توصیه بانک جهانی (که سیاست‌های کلان اقتصادی دولت آقای هاشمی را دیکته می‌کرد) وارد کشور شد. صید با شوک برقی هم در دولت اصلاحات معرفی شد و هر قدر هم که اصولگرایان دلسوز اعتراض کردند و گفتند این روش ماهیگیری، نسل ماهی را در کارون منقرض می‌کند و سم‌هایی که به کارون ریخته و سپس وارد خلیج فارس می‌شود، طولی نمی‌کشد که باعث یک فاجعه زیست‌محیطی در خلیج فارس می‌گردد، نه آقای هاشمی و نه آقای خاتمی هیچ توجهی نکردند. هر دو آنها گفتند که «خلیج همیشه فارس» و آب‌های نیلگون آن همواره باید همیشه ایرانی باقی بماند و از لج اعراب بسیاری از خیابان‌ها، بزرگراه‌ها و کوچه‌پس‌کوچه‌ها را مزین به نام غرورآفرین و سربلند «خلیج همیشه فارس» کردند. در اعتراض به اصولگرایان هم که می‌گفتند مهم‌تر از نام خلیج فارس وضعیت زیست‌محیطی آن است، پاسخ می‌دادند که اتفاقاً مهم، نام باعظمت خلیج فارس است. مهم نیست که در آن خلیج سربلند و آب‌های نیلگون چقدر سم و سایر آلاینده‌ها وارد شود، مهم شکل است نه محتوا. هم هاشمی و هم خاتمی می‌گفتند ما نیرو نداریم تا جلوی صیادها را بگیریم اما وقتی صیادها شروع کردند به کار سیاسی کردن، ظرف چند روز دولت اصلاحات آنها را بیچاره کرد و کنترل کارون را کاملاً به دست گرفت، به طوری که کمتر صیادی جرات می‌کرد با سم‌ریزی و شوک برقی در کارون ماهی صید کند.

البته هم هاشمی و هم خاتمی یک‌بار کنترل بر کارون را کاملاً اعمال کردند، آن‌هم زمانی که شماری از صیادان تبلیغات سیاسی علیه هاشمی و خاتمی کرده و سعی می‌کردند با پخش اعلامیه روی رود کارون ماهی‌ها را علیه اصلاحات بشورانند. خاتمی با قدرت و اقتدار کامل با صیادان برخورد کرد اما بعد از آنکه صیادان متعهد شدند که کار سیاسی نکنند دولت اصلاحات هم دیگر کاری به کار آنها نداشت و فقط نیروی انتظامی و اداره کل محیط زیست خوزستان نظارت بر رود کارون را در اختیار گرفتند و بعضاً صیادان را جریمه نقدی می‌کردند و شد همان آش و همان کاسه.

خاتمی و هاشمی به جای تلاش‌های جدی برای حفظ و حراست از محیط زیست که خواسته اصولگرایان بود فقط می‌گفتند که باید «فرهنگ‌سازی» کرد. باید به صیادان خوزستانی یاد داد که صید ماهی با سم و شوک برقی در بلندمدت باعث نابودی حیات ماهی‌ها در کارون می‌شود. اصولگرایان هم ظرف هفت سال گذشته فقط توانسته‌اند برنامه‌های مخرب دولت‌های گذشته را سر و سامان بدهند. در عین حال هیچ‌کس نباید جایگاه رفیع ایران اسلامی را در حفظ و حراست و رسیدگی به محیط زیست دست‌کم گرفته و دستاوردهای محیرالعقول و شگفت‌انگیز دولت احمدی‌نژاد در حفظ و حراست از محیط زیست کم‌اهمیت بشمارد.»

 

 

ساکنان تهران برای تهیه این شماره، شماره های پیشین و برای اشتراک این نشریه، علاوه بر حضور در نمایشگاه مطبوعات کافی است با شماره های 88557016 الی 20 تماس بگیرید. همچنین این هفته نامه در دکه های روزنامه فروشی و کتابفروشی های معتبر تهران توزیع شده است.

6060

کد خبر 254630

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حسن IR ۱۶:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۸
    17 0
    خشك شدن زاينده رود و باتلاق گاو خوني را هم اضافه كنيد به ليست لطفن
  • بدون نام IN ۱۷:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۸
    19 0
    این دولت انقدر شگفتی آفریده که خشک کردن دریاچه ارومیه یه کار خیلی معمولی براش قلمداد میشه!!!!
  • بدون نام IR ۱۸:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۸
    0 13
    من که از این مطالب ضد و نقیض چیزی نفهمیده ام.
  • شهاب IR ۱۹:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۸
    16 0
    برادر من زاینده رود زیبا(که شده خشکه رود نازیبا)مرحوم مغفور خلد آشیان تالاب گاو خونی و جنگلهای بهشهر تالش و.....رو از یاد مبارک بردید. بنظر من فاتحه ای باید کامل بر محیط زیست خواند و السلام
  • رضا IR ۲۰:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۸
    24 0
    الان وقتی که از کنار دریاچه اورمیه عبور می کنم می خوام سنگی رو بردارم و به سرم بزنم روزگاری ما اورمیه ای ها خاطراتی با این دریاچه داشتیم تابستونا واسه شنا کردن میرفتیم به دریاچه ومیدیدیم کلی توریست اومدن تاازلجن های دریاچه واسه درمان رماتیسم و... استفاده کنن وقتی میرفتیم داخل آب چون آب دریاچه شور بود مییومدیم بالای آب و این تنها جایی بود که نیازی به بلد بودن شنا نداشت در جزیره کبودان با گوزن های زرد عکس می انداختیم با کشتی چند ساعتی از اورمیه تا جزیره تو راه بودیم و.... اما الان فقط خاطراتی بیش از این دریاچه و مسؤلان خیلی با عرضه در ذهنمون نمونده ای کاش همه دست به دست هم بدیم تا دومین دریاچه شور دنیا رو از نابودی نجات بدیم. به امید آن روز که امیدوارم نزدیک باشد.

آخرین اخبار