اوایل آشنایی با آثار مسحور کننده معماری آندو بر این گمان و باور بودم که "بی معلم استاد گشتن" مهمترین ویژگی آندو ست. این که فردی توانسته جوهر و گوهر درونش را کشف کند و بی معلم استاد شود . امروز فکر می کنم که آندو ، این استاد بی معلم ، مهمترین ویژگی اش ، "خود آموخته" بودنش نیست . بی شک بی معلم استاد شدن، کاری است صعب . اما این تنها ، ویژگی آندو نیست . ذهن او کارخانه ای است از خلاقیت و جوشش . بر هر گوشه ای از خاک ژاپن ...

معبدِ آب آندو

 

روز شنبه 29 سپتامبر (مورخ 8/7/91) مراسم سخنرانی تادائو آندو در سالن Zaboru هتل Crowne Plaza Kobe به مناسبت بیستمین سالگرد احداث منطقه بندرگاهی هاربرلند (  Harbor Land ) شهر کوبه برگزار شد. هاربرلند بخشی از بندرگاه شهر کوبه است که در زلزله سال 1995 به شدت دچار آسیب شد اما پس از زلزله ، به شکلی زیبنده تر ساخته و پرداخته شد . به هر زحمتی  که بود خود را به این مراسم رساندم ، باشد که این ایام سخت و فشرده که در میانۀ آنم با دیدار این چشمه جوشان خلاقیت، با الهام و انرژی و امید همراه شود .  

درباب این انسان ارزشمند دو نوبت یادداشت های کوتاهی تنظیم شده بود لیکن ، مراسم مذکور انگیزه ای و بهانه ای کافی است تا بازهم چندکلامی راجع به او گفته و شنیده شود. ( یادداشت مورخ 28/12/87 |+| و مورخ 4/8/89 |+| در ارزیابی شتابزده ) 
 
اوایل آشنایی با آثار معماری آندو بر این گمان و باور بودم که "بی معلم استاد گشتن" مهمترین ویژگی آندو ست. این که فردی توانسته جوهر و گوهر درونش را کشف کند. و هَدیت الهی را از درون برون کشیده و بلقوه را بالفعل نماید. اما امروز و پس از چهار سال بر باوری دیگرم. امروز فکر می کنم که  آندو ، این استاد بی معلم ، مهمترین ویژگی اش ، "خود آموخته" بودنش نیست . بی شک بی معلم استاد شدن، کاری است صعب . اما این تنها ، ویژگی آندو نیست . ذهن او کارخانه ای است از خلاقیت و جوشش . بر هر گوشه ای از خاک ژاپن، امضای او در قالب آثار فاخر معماری نقش بسته ، اما این نیز بی گمان تنها ویژگی آندو نیست . آندو همه اینها هست اما این ها بخش اول و دوم از مسیر رشد او بوده است .  آندو علاوه بر تمام اینها ، قدرتی شگفت آور در مدیریت وقت و اوقات خود داشته است .
خلق اینهمه طرح و حضور در روندِ پر چالشِ ساخته شدنِ هر یک از این بنا ها و پروژه ها ، یعنی درگیر شدن در گستره ای از مسایل وقت گیر . «پروژۀ اجرایی» فی نفسه یعنی «چالش» ، و چگونه می تواند یک روحِ پر جوشش ، اینگونه درگیر مسایل پیچیده و پرچالش اینهمه پروژه های متنوع شود و همچنان از مدار خلق و خلاقیت و تولید خارج نگردد ؟!؟
اگر کوتاه و خلاصه بخواهم بگویم ، می توان چنین نوشت که کارِ اول آندو کشف خود ، و استعدادِ ذاتی خود بوده است . کارِ دومِ او ، خودآموزی و بالفعل کردن این جوهرۀ درونی بوده است . اما کارِ سوم و شاید از همه مهمتر او ، مدیریتِ خود و اوقاتِ خود بوده است .
چگونه می توان از پسِ  این تعداد پروژه های فنی برآمد آنگاه که کسی در کارِ خود وامانده باشد ؟ خود را شناختن یک سوی ماجراست و خود را مدیریت کردن ، سویِ دیگرست.  
********* 
فضای رسمی سالن مجلل هتل Crowne Plaza در طول سخنرانی آندو ، همچون گذشته ، همچنان با خنده های بی انفطاع حضار و شرکت کنندگان همراه بود. هر طرح را معرفی می کند ، کانسپت های طراحی اش را توضیح می دهد ، و در بیان جزئیاتی که در طراحی ها لحاظ کرده رگه هایی از طنز که در حرفهایش هست تمام مدت شنوندگان و بینندگانِ توضیحاتش را به خنده وا می دارد.
 در فضای رسمی سالن برگزاری مراسم  حضور دو مادر جوان با طفل چند ماهه در بغل در انتهای سالن جالب توجه بود. اینکه می کوشیدند طفل را ساکت نگه دارند و از آن حرف های شنیدنی بهره جویند . با خود گفتم که این دو مادر بی گمان از آبشخور خودباوری و خودشناسی طرف بر می بندند که به رغم ملاحظات ژاپنی ها در این دست جلسات رسمی ، با طفل چندماهۀ خود حضور بهم رسانیده اند.
در اواسط جلسه ، دریغ خوردم که ایکاش اوکویاما |+| همراه بود تا از ترجمه اش بهره می بردم و جاهایی که لهجۀ کانسای غلیظ آندو را نمی شود فهمید ، می پرسیدم . اما همین میزان شرکت در جلسه هم اغتنام وقت بود . اینکه خسته نباید شد و گام باید زد . در بیرون سالن فکر می کردم که شاید زیباتر از بیان مولانا نتوان بیانی برای این مفهوم خودشناسی و خودباوری یافت . "خودی" ای که این روزها در ازدحام این دنیای شلوغ ، این دنیای پرمخاصمه گم می شود
 
بیرون قدم نِه ، از دورِ آفاق
تو بیش از اینی ، تو پیش از اینی
بینی جهان را ، خود را نبینی ...
.... 
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -  - - - - - - - - - -
پی نوشت مورخ 23مهرماه :
یادداشت فوق ساعاتی پس از شرکت در مراسم سخنرانی آندو قلمی شد و مجال تدقیق و توشیح بیشتر هم فراهم نگشت. اما توفیق یار و همراه شد تا به واسطه حضور عزیزی اهل نظر ، یک هفته پس از تاریخ مذکور، باتفاق بازدیدی از چند طرح معماری آندو در منطقه کانسای صورت پذیرد . در این میان برای اولین بار مجال و فرصت بازدید از " معبد آب " فراهم گشت (Water Temple ) . «معبد آب» کاری است که آندو در گوشه ای از جزیره آواجی نقش اندازی نموده و تجلی تمام عیار خلاقیت است در کارِ آفرینش فضاهایی که قرار است «مختصات فضاهای مشابهش را داشته باشد اما برای خود و در نوع خود نیز جدید و خاص باشد» . آواجی جزیره کوچکی است در کنارۀ ساحل شرقی بخش مرکزی ژاپن . این جزیره ما بین جزیره اصلی ژاپن -(هن شو)- ، و جزیره چهارم ژاپن ، -(شیکوکو) قرار گرفته و واسطه ای شده تا با کمکِ دو دهانه پلِ عظیم، این دو پاره بزرگ سرزمین به یکدیگر دوخته شوند .  
در امتداد جاده ساحلِ شمالی جزیره که در حال عبوری ، با باریکه راهی از جاده اصلی منشعب می شوی و راه ، تو را به سمت کوه هدایت می نماید . در سکوت و خلوت دامنه کوه ، تابلویی مسیر معبد آب را به تو می نماید . وارد حریم معبد که می شوی ، در میان دالانی بتنی قرار می گیری . راهروی ایجاد شده از دو "دیواره بتنی" -که نمادی از کارهای آندو است- ، تو را به این فکر می اندازد که "معبد" و "سکوت" و "بتن" ؟ اینها خیلی با هم هم نوایی و هم خوانی ندارد .
 در این اندیشه که چه خواهی دید ، و چه کشفی در انتظار توست ، از میان دالانِ دو دیوارِ بتنی عبور می کنی ، که ناگاه گل های نیلوفر روییده بر سطح آب ، در مقابل چشمانت قرار می گیرد . "لحظه " یا به تعبیر انگلیسی Moment  یا به تعبیر حافظ " آن " همین لحظه و همین آن است . بندۀ طلعتِ آنیم ، که آنی دارد ! (1) بر دامنه کوه روبروی چشمان تو یک حجم دایروی  پر از آب و پوشیده از گلهای نیلوفر آبی است  . در وسط این برکه مانند ، راهی دیده می شود که استخر آب را به دو نیم کرده و پلکانی که از میان استخر آب عبور می کند و تو را به زیر سطح زمین ، آب و نیلوفر ها می برد . معبد اینجاست !! اینجا جایی است که راهب ها باید به عبادت نشینند . در سکوتی زیر سطحِ آبِ پوشیده از نیلوفر در دامنه کوهی در جزیره ای پرت ! چه ایده زیبایی . چه سادگی و در عین حال چه سرشاری . معماری " آنی " را فراهم کرده برای آنکه در جستجوی "آن" و آنات است . همیشه معابد بودا بر دامنه کوه ها یا در کناره شهر هاست واقع است و این بار معبد در زیر آب است . معبد در انتهای دالانی است که وقتی بدان قدم می نهی و در سکوت به تامل می نشینی ، ناخواسته احساس می کنی که بر فراز این سکوت ، آب و نیلوفر واقع است . سکوتی در زیر آب . خلوت و خلصه ای در انتهای دالانی ساکت و رمز آلود . معمار اینجا ابتدا به احساس سکوت و اشراق نزدیک شده و سپس دست به کار طراحی معمارانه یازیده است . معمار ابتدا راهب گشته و در احساس راهبانه ذهنش به دنبال گوشه ای گشته ، متفاوت از سایر گوشه های خلوت و دنج . کنجی که سکوتی دارد که تو را یاری می بخشد خود را پیدا کنی . با خود نجوا کنی . با خود به محاکات نشینی . جایی در زیر آب !
این که معمار می توانست معبدی طراحی کند همچون سایر معابد ، اما چنین نکرده و حتی در چنین پروژه کوچکی ، دست به کار " آفرینش" زده و احساسی سرشار را ، جامه خلاقیت پوشانیده ، باعث می شود که تحسین کنی در دل آندو را که آفرین و درود ! (2)
ورودی معبد آب
 
معبد آب
نیلوفر آبی و معبد آب
معبد آب
تصویر فوق : نمای دور از مجموعه معبد آب و راهرو پلکانی میان آب برای ورود به محل عبادتگاه معبد
ورودی معبد از میان آب
 
... می شُد معبدی ساخت همچون سایر معابد ... معبدی نارنجی رنگ به رنگ سایر معابد تکراری ژاپنی . اما اینجا رنگِ نارنجیِ در و دیوار چوبیِ عبادتگاه معبد، به انتهای دالانی بتنی خزیده که روی آن را آب پوشانده و سطح آب را برگ ها و گل ها پوشانده است . سکوت و نجوا به زیر برگ و گل و نیلوفر و آب . به همین سادگی .
بگذاریم که خلاقیت بدود و صُورِ خیال آزادنه پرکشد . آقای معمار ! می شود آیا معبدی هم ساخت بر فراز ابرها روبروی قرمز غروب واقع در ساکت ترین گوشه از فضای بیکران آسمان ؟! می شود معبدی طراحی کرد بر روی پف دارترین ابرها که وقتی درآن می نشینی سکوت ، ترا از اوجِ آسمانها به چنان اوجی می کشاند که به آسمان آبی رمزآلود از بالا و فراز نگاه کنی ؟! آقای معمار ، یک همچین معبدی برایمان بساز ! که خوش تر آن است که برای مناجات ، از سطح زمین با پله های دالانی تاریک ، به پایین تر از سطح زمین نرویم و شیرین تر آن است که پله هایی ما را به چنان گوشه خلوتی در بالاها رساند. آقای معمار بیا و این سفارش ما را هم بساز !! ...  
 

   

1- غزلیات حافظ ، غزل شماره 125 ( از تصحیح الهی قمشه ای): شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد / بنده طلعت آن باش که "آنی" دارد
2- جالب اینجاست که در همین جزیره ، به فاصله ای حدودا تنها دو سه کیلومتر مانده به این معبد، طرح دیگری هم از آندو اجرا شده که به لحاظ وسعت یکی از بزرگترین طرح های محوطه سازی در ژاپن محسوب می شود . خاکبرداری لازم برای ساخت فرودگاه کانسای |+| طی سالهای 1992 تا 1995 از بخشی از کوه این جزیره انجام شده بوده است . پس از پایان اجرای فرودگاه ، چنان منظر زشتی در کوه ایجاد شده بوده که دولت تصمیم می گیرد این آسیب زیست محیطی را با طرحی خلاقانه جبران کند . آندو «باغی مطبق» را بدین منظور طراحی کرده که سرشار از خلاقیت است . اما نکته تحسین برانگیز این است که در پروژه کوچکی همچون معبدی در گوشه ای پرت ، به همان اندازه خلاقیت می بینی که در پروژه ای با چند هکتار وسعت .
 
* لینک نوشتار در ارزیابی شتابزده : |+|

 

کد خبر 255473

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 9 =