۰ نفر
۲۴ آذر ۱۳۹۱ - ۱۳:۳۳

عباس احمدی در این قطعه شعر که در شصت و هشتمین شب شعر طنز شکرخند خوانده از یک عشق یکطرفه و کشت و کشتار عشقی سخن گفته و خواستار توجه طرف دیگر ماجراست!

بعد از تو این دل نگران می کشد مرا
صدها هزار حدس و گمان می کشد مرا
رفتی سوار بنز پسرخاله ات شدی
دارد عجیب سوزش آن می کشد مرا!
با من نمی پری به درک ضایعم نکن
جان تو طعنه دگران می کشد مرا
روزی دو نخ به عشق تو سیگار می کشم
این نیکوتین و این قطران می کشد مرا
دیگر ز کم محلی تو عقده ای شدم
این عقده می شود سرطان، می کشد مرا
بر فرض هم که سر به خیابان گذاشتم
این چشم های چشم چران می کشد مرا
این دفعه توی کوچه ببیند اگر مرا
دارم یقین که مادرتان می کشد مرا
گر لنگه کفش مادرتان هم اثر نکرد
مامان من به زخم زبان می کشد مرا
وقتی که نیستی کشدم درد انتظار
وقتی که می رسی هیجان می کشد مرا
از این مواردی که برایت شمرده ام
آخر یکی خلاصه بدان می کشد مرا
در سر اگرچه شوق وصالت نمانده است
عشق تو در دل است و همان می کشد مرا!

 

 

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 263569

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فرزان IR ۱۵:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۷
    0 0
    خوشمان امد