سینما برخلاف تصویر پُرحاشیهای که این روزها در رسانههای مختلف از آن وجود دارد، هنوز هم صنعت ـ هنری است که جلوههای لذت بخش و شیرینی دارد. سینما هنوز هم یکی از مهمترین ابزار سرگرمی خانوادههای ایرانی محسوب میشود. برای مشاهده نمونهای از آنچه گفتم کافی است در بعد از ظهر یک روز پاییزی، در سینمایی با مردم به تماشای یکی از فیلمهای روی پرده بنشینید. آن وقت با دیدن خانوادههایی که دسته جمعی به سینما میآیند، و باشنیدن صدای خِرت خِرت خوردن پاپ کورن و... حس و حال زیبایی پیدا میکنی که هیچگاه در فضایی مانند «سالن مطبوعات جشنواره فجر» آن را پیدا نمیکنی.
نویسندگان سینمایی معمولا در یک دوره فشرده 10 روزه در جشنواره فیلم فجر، در ماراتنی نفس گیر به تماشای فیلمهای جشنواره مینشنند. آنها مجبورند فیلم تمام نشده در نشست حضور پیدا کنند تا از لایههای پنهان فیلم مطلع شوند و در این فاصله کارهای دیگری مثل تنظیم خبر انجام مصاحبه نوشتن یاداشت و ... را انجام دهند. حضور در چنین روند فرسایندهای دیگر حال و حوصلهای برای حضور در سالنهای نمایش سطح شهر باقی نمیگذارد. به دلیل حاکم بودن چنین فضایی در سالن مطبوعات است که برخی منتقدان پیشکسوت و قدیمی ترجیح میدهند فیلمها را در سالنهای دیگر تماشا کنند و به سالن مطبوعات نیایند.
حالا حدود 50 روز دیگر قرار است جشنواره فیلم فجر در چنین فضایی برگزار شود. چند سالی است در این فضای پُرشتاب و شلوغ، اتفاقهای دیگری هم رُخ میدهد و به دلیل حضور چهرههایی غیر سینمایی که سینما را نه یک کلیت واحد، بلکه جزئیاتی میبینند که کنار هم قرار گرفتنش، ممکن است باعث بروز معانی خاص شود؛ از همین سالن و در نشستهای خبریاش، مقدمات حمله به فیلمهایی فراهم میشود که شاید اگر در شرایط عادی و به دور از این حاشیهها نمایش داده شوند، هیچگاه چنین جار و جنجالی به پا نکنند. سالن مطبوعات به جای اینکه فضایی آرام و امن برای تماشای فیلم و طرح دیدگاهها و بحثهای مختلف باشد، در دو سال اخیر به یک بازار خرید و فروش مهمات تبدیل شده که به واسطه آن برخی مواد منفجره، توپ، ترکش و اسلحه مورد نیاز برای استفاده در طول سال را از این بازار تامین میکنند و اینچنین میشود که دوربینهای خبری و خبرنگاران سینمایی گاه در طول سال، دائم از میدان نبردی به میدان اعتراض دیگری میروند تا وقایعی را پوشش دهند که بیش از آنکه به مکالمات دو طیف سینمایی شبیه باشد، به درگیریهای میدانی شبیه است!
تجربه 16 سال حضور در جشنواره میگوید بخش مهمی از فضای منفی که علیه فیلمها شکل میگیرد حاصل برگزاری جشنواره در چنین فضایی است. جشنوارهای که طی 10 روز تلاش میکند آدمهایی را در کنار هم بنشاند که هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند و یا صرفا به دلیل منافع در چنین رویدادی شرکت میکنند و یا اینکه آمدهاند تا از این بازار مهماتی برای جنگ پیش رو تهیه کنند.
به تعبیر سادهتر جشنواره فیلم فجر حکم میهمانی ای را پیدا کرده که در آن اعضای فامیل با وجود قهر و مخالفت با یکدیگر، به اجبار و از روی رودربایستی با هم در این میهمانی حضور مییابند و ناگهان حرفی نسنجیده یا سوء برداشتی، کل فضا را به هم میریزد و تا مدتها خوراک یک دعوای جدی را فراهم میکند. کاش امسال دبیر جشنواره شهامت به خرج دهد و با تعطیل کردن سالن ویژه رسانهها، مانع از بروز چنین بحثهایی برای یک سال کاری سینمای ایران شود. خبرنگاران و سینمایی نویسان اگر به جای تجمع در یک مکان، در دستههایی کوچک و بزرگ در میان مردم فیلم تماشا کنند و شور و اشتیاق مردم برای تماشای یک فیلم را از نزدیک ببینند و با آنها در فضایی نزدیک روبرو شوند، قطعا با نگاهی تازه و جدید به سینما نگاه خواهند کرد. مشکل سینمای مطبوعات این است که مخالفان و موافقان هر فیلمی ناگهان وقتی با 5 فرد هم نظر خود مواجه میشوند، در چند دقیقه تکلیف کلی فیلم را مشخص میکنند و به واسطه دسترسی ساده به رسانههای مجازی، «به نمایندگی از مردم» آن فیلم را اثری خوب، ضعیف، توهین آمیز، هتاک و... معرفی میکنند و فراموش میکنند مردمی که آنها از فراز تپههای گیشا برایشان تصمیم گیری میکنند، ممکن است در سطح شهر برخوردهای دیگری با فیلمهای سینمایی داشته باشند.
5757
رضا استادی
کد خبر 263956
نظر شما