اغلب متولدین سالهای پس از انقلاب و جنگ هشت ساله ایران و عراق، تصوری منطقی از دفاع مقدس ندارند. شنیدهها و مشاهدههایشان اغلب آنها را به این نتیجه رسانده که جنگ هشت ساله در قالب «شرکتی سهامی سود آوری» اتفاق افتاده و پس از پایان این هشت سال، شرکت کنندگان در جنگ به دنبال دریافت سود سرمایه گذاری خود، هر کدام سر از یکی از مسوولیتهای کلیدی و پولساز مملکت درآوردهاند. این تصور دافعه شدیدی در آنها نسبت به این رویداد مهم ایجاد کرده اما مطالعه کتاب «کوچه نقاش» حقیت عجیبی از هشت سال دفاع مقدس را برای این نسل آشکار و دلبستگی شدیدی را در آنها نسبت به این دوره تاریخی کشورمان ایجاد خواهد کرد.
درباره «دفاع مقدس» آثار فرهنگی ـ هنری فراوانی در قالب فیلم، سریال، کتاب و... عرضه شده اما «کوچه نقاشها» تصور خواننده خود را از دفاع مقدس زیر و رو میکند. مدتها ذهن و روح مخاطب را درگیر خواهد کرد و خلاصه با مطالعه این کتاب اتفاقی در روح و روان مخاطب شما رخ میدهد که تا مدتها پس از مطالعه کتاب حتی با دیدن عبارت قرمز رنگ «شهید» بر روی پلاکهای آبی رنگ نصب شده در سر کوچهها و خیابانهای شهر، حسی عجیب او را درگیر خواهد کرد و بلافاصله در میان شخصیتهای این کتاب به دنبال یافتن ما به ازای آن شهید خواهد رفت. شخصا در طول چند ماهی که از مطالعه این کتاب گذشته، این حس را تجربه کردهام که هر بار در خیابان، گلزار شهدای روستایی کوچک، بهشت زهرا و... با نام شهیدی مواجه میشوم، حجمی از تصاویری که در این کتاب از شهدای دفاع مقدس با آنها مواجه شدهام ذهن و روحم را درگیر خود میکند.
«کوچه نقاشها» صرف نظر از برخی اشکالهای روایی آن گنجینهای ارزشمند است که بعد از گذشت حدود ربع قرن از پایان دفاع مقدس، به همت انتشارات سوره کشف و رونمایی شده است. کتاب حاوی خاطرات شیرین مردی به نام «سید ابوالفضل کاظمی» است؛ جوانمردی کم نظیر که در یکی از محلههای جنوبی شهر تهران متولد شد و زندگیاش از ایام جوانی با رویدادهای پیش از انقلاب گره خورد و بعدها با حضور در نخست وزیری و همراهی شهید چمران، وارد ماجراهای مختلفی شد. از حضور در مبارزه علیه گروهکهای ابتدای انقلاب در کردستان گرفته تا حضور در عملیاتهای مختلف دفاع مقدس، تجربه فرماندهی در برخی عملیاتها، زخمی شدن در چند عملیات و...
«سید ابوالفضل کاظمی» راوی کتاب سرگذشتی شیرین و شنیدنی دارد. سرگذشتی که حتی در خیال هیچ فیلم نامه نویسی نمیگنجد که شخصیتی بتواند چنین زندگی دراماتیک و پُر فراز و فرودی داشته باشد که طی آن رویدادهای مختلف از پیش از انقلاب تا ورود امام خمینی (ره) به ایران، حوادث پس از انقلاب، رویدادهای مهم جنگ و... را تجربه کرده باشد. این سرنوشت آنقدر جذاب است که میتوان کتاب را با اندکی تغییر به دست یک کارگردان سپرد تا از روی آن سریالی 50 و شاید هم 100 قسمتی بسازد و نسل جوان را با واقعیتهایی از جنگ آشنا کند که شنیدن و دیدن آن تکان دهنده، جذاب و عبرت آموز است.
«عزت الله ضرغامی» رییس سازمان صدا و سیما چندی پیش در مصاحبه با هفته نامه مثلث اعلام کرد در طول هشت سال حضور او در سازمان صدا و سیما 37 سریال با موضوع پهلوی اول و دوم ساخته شده است. او با افتخار گفت که این آمار سه برابر کل سریالهایی است که در دورههای قبل ساخته شده و در ادامه هم اضافه کرد که فقط 50 فیلم تلویزیونی با موضوع پهلوی اول و دوم ساخته شده و از یکی از این آثار هم به عنوان یک «کتاب درس» نام برد که عین تاریخ بوده است! اصرار بر به تصویر کشیدن زندگی پهلوی اول و دوم در شرایطی رخ میدهد که در همین شهر تهران گنجینهای به نام «کوچه نقاشها» وجود دارد که با ساخت آن هم تصویری واقعی از دوران پهلوی به مخاطب ارائه میشود و هم «دفاع مقدس» آنگونه که بوده به مخاطب معرفی میگردد. این کتاب میتواند جای تمامی روایتهای جعلی و ساختگی که تاکنون در برخی سریالهای دفاع مقدس دیده شده را پُر کند و به جای تمامی سریالهای «پهلوی نامه»ای، مخاطب را با فرهنگ عمیق انقلاب اسلامی آشنا سازد.
این کتاب در مهرماه سال 1389 منتشر شده و تاکنون سیزده بار تجدید چاپ شده اما عجیب است که تاکنون توجهی به اقتباس ادبی از آن نشده و در هیچ فهرستی از فیلمها و سریالهای در دست ساخت نام آن بیان نشده است. کتاب کوچه نقاشها از چند جهت حائز اهمیت و قابل تبدیل شدن به سریالی جذاب و پرکشش است. برخی از این دلایل به شرح زیر است:
ارائه تصویری دقیق از تهران قدیم: سید ابوالفضل کاظمی راوی کتاب متولد سال 1335 در تهران است. هر یک از بخشهای کتاب در قالب یک فصل با عنوان «گذر» توسط او روایت شده و در گذرهای اولیه، راوی تصویری دقیق و جذاب از تهران سالهای پس از کودتای 28 مرداد ارائه میکند و حتی در روایت خاطراتی که از پدر شنیده، تصویری دقیق از شکل گیری محلههای تهران و هویت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این شهر در سالهای پیش از آن ارائه میدهد.
ترسیم فرهنگ جنوب شهر به شکلی درست: در این کتاب تصویر دقیقی از جنوب شهر و فرهنگ حاکم بر آن در پیش از انقلاب ارائه شده که این تصویر دقیقا نقطه مقابل آثار موسوم به «فیلمفارسی» است که صرفا جنوب شهر را به عنوان مکانی برای عرض اندام داشها و چاقوکشها و قداره بندها ترسیم کردهاند. این کتاب یک فرهنگ نگاری جذاب از مردم جنوب شهر است و در آن اشاره خوبی به رسم و رسوم مردم تهران شده است. مثلا در صفحه 46 کتاب میخوانیم: «بین مردم رسم بود که وقتی دکترها لاعلاجی را جواب میکردند یا حاجتی داشتند پیراهن مریض یا حاجتمند را زیر پای سینه زن میانداختند تا شفا بگیرد. میگفتند قدم سینه زن و اشک سینه زن شفا میدهد و گره باز میکند».
ترسیم حال و هوای زورخانههای تهران: در این اثر توصیف دقیقی از فضای حاکم بر زورخانههای جنوب تهران شده است. راوی با واقع بینی فراوان درباره شخصیتهایی همچون «طیب حاج رضایی» و انگیزه او از حمایت از امام خمینی (ره) سخن گفته و درخصوص خدمات این طبقه خاص به انقلاب نکات خوبی را بیان کرده است. درخصوص قمه زنی هم روایتی جالب و شنیدنی در این کتاب درج شده است.
شرح فضای اجتماعی دوران پهلوی: ویژگی دیگر کتاب توصیف دقیق از فضای اجتماعی حاکم بر جامعه در دوره پهلوی است. در این کتاب نویسنده شرح رفتن به سربازی خود را بیان کرده است. او به افرادی اشاره میکند که در آن فضای مسموم تلاش میکردند تا جوانها را با فرهنگ جوانمردی و فتوت آشنا کنند و از این منظر آثار سوء فرهنگی این دوران را به حداقل برسانند.
ترسیم فضای روزهای منتهی به پیروزی انقلاب: سید ابالفضل کاظمی در روزهای منتهی به ورود امام خمینی (ره) به ایران کاظمی جزو کمیته استقبال از امام بوده و از این جهت خاطرات زیادی دارد. او در رویدادهایی مانند 17 شهریور هم حضور داشته است و خاطراتش از آن روزها در عین شیرینی تکان دهنده است.
روایت روزهای پس از پیروزی انقلاب: سید ابوالفضل کاظمی پس از انقلاب به «نخست وزیری» میرود و در صحنههای فراوانی حضور مییابد که یکی از آنها «جمع وری اموال رها شده رژیم پهلوی» است که از این مرحله هم تصویر دقیقی ارائه میدهد.
حضور در وقایع کردستان: راوی در روزهای آغاز درگیریهای کردستان در این منطقه حضور داشته و با افراد مختلفی از شهید صطفی چمران گرفته تا شهید شیرودی ارتباط پیدا میکند. او همچنین به همراه احمد متوسلیان به لبنان میرود و در آن ماجرا هم فعالیتهایی انجام میدهد. حسین الله کرم، شهید همت، حاجی بخشی، سردار فضلی و... دیگر شخصیتهایی است نویسنده در کتاب با طرح نکات جالب درباره آنها مخاطب خود را شگفت زده میکند. او همچنین شاهد شهادت برخی چهرههای مهم دفاع مقدس همچون: شهید همت بوده است.
ارائه تصویر متفاوت از دفاع مقدس: کتاب یک آشنایی زدایی شگفت آور از جنگ هشت ساله ایران و عراق است که مخاطب پیش از این رگههای کمرنگی از آن را در فیلمهای مرحوم ملاقلیپور دیده است. در بخشی از کتاب راوی اشاره میکند که در روزهای اول جنگ، عدهای از بچه لاتها و تیغ کِشهای موتور سوار جنوب شهری را به درخواست شهید چمران به جبهه میبرد و با سامان دهی آنها، تیمی زبده برای زدن تانکهای عراقیها درست میکند. حضور یک شخصیت لبنانی در کنار شهید چمران و شهادت او در جنگ نیز نکته جذاب این کتاب است. نکته مهم دیگر کتاب ارائه تصویری غافلگیر کننده از گروهی از رزمندگان است که بعد از پایان جنگ سهم خود را مطالبه نکردهاند و دوباره به سر زندگی عادی خو بازگشتهاند. در صفحه 165 کتاب میخوانیم: «جلیل نقاد سرمدار شکارچیان تانک که حالا با وجود اینکه بدنش از نیمه لمس و فلج است و قدرت حرف زدن ندارد، در موتور سازیاش کار میکند و چرخ زندگیاش را میچرخاند».
ترسیم فضای جبههها: این کتاب یکی از آثار شگفت انگیز در ترسیم روحیه حاکم بر جبههها است. به گفته راوی «خاک جبهه مقدسه. حرمت میاره. خلافترین آدم پاش به اینجا برسه زیر و رو میشه. اینجا فقط خودت هستی و خدا». در جایی دیگر هم میگوید: «این خاصیت بد جنگ است یا خوب که مرگ آدم را زودرس میکند». در جایی دیگر میخوانیم: «جنگ آدم را عوض میکند. بعضیها را کم صبر و تحمل و بیطاقت میکند و بعضیها را صبور و بردبار بار میآورد». البته هرکدام از این جملهها با مصداقهای فراوانی همراه است.
طنز جذاب: این کتاب سرشار از نکات جالب و بامزه است و البته راوی هم در روایت ماجراها طنز و رندی خاصی را به کار برده است. مثلا درجایی به ترکشهای موسوم به «ترکش آخ جون تهران» اشاره میکند که هر کس با دریافت یکی از آنها میتواند از خط مقدم به پشت جبهه منتقل شود.
یا در صفحه 190، اشاره میشود که در یکی از عملیاتها تعدادی الاغ را به جبهه میآورند تا با فرستادن آنها به سمت میدان مین، معبر بازکنند اما بعد از کشته شدن الاغ اول، سایر الاغها از رفتن به داخل میدان مین خودداری میکنند!
ترسیم فعالیت دستگاه تبلیغاتی صدام: در کتاب کوچه نقاشها تصویری تکان دهنده از فعالیتهای شدید دستگاه تبلیغاتی صدام ارائه شده که طی آن ایرانیها آتش پرست معرفی شدهاند! در بخشی از کتاب وقتی یکی از رزمندگان ایرانی در محاصره عراقیها اذان میگوید، عراقیها به آنها تسلیم شده و میگویند: «ما فکر کردیم شما آتش پرست و مجوسید ولی الان که صدای الان را شنیدیم فهمیدیم شما هم مثل ما مسلمان هستید و تسلیم شدیم»!
ترسیم مظلومیت شهدا: این کتاب تصویری تکان دهنده از مظلومیت شهدای ایرانی در طول جنگ نمایش میدهد. در بخشی از کتاب میخوانیم: «عراقیها وقتی روی قله حاکم شدند، شهدا و زخمیهای ما را از بالای ارتفاعات پرت کردند توی دره. پیکر بچهها تا برسد پایین تکه و پاره میشد و دیگر نمیشد جمعش کرد».
ترسیم وضعیت اجتماعی شهر در زمان جنگ: نویسنده در بخشی از فعالیت خود در جنگ به تهران میآید و از نزدیک شاهد وضعیت اجتماعی شهر است. در این بخشها فضای شهر تهران در دهه 60 خوب ترسیم شده است. همچنین نگاه منفی برخی نسبت به جنگ نیز با صراحت بیان شده است. در جایی از کتاب همسر سید اباالفضل به او میگوید: «تو مسجد همه منو با دست نشون میدن و میگن شوهر این بچهها مردم رو میبره و به کشتن میده»!
کتاب به پس زمینههای اقتصادی جنگ هم اشاره خوبی دارد. مثل خرید قایق از ژاپن به شکل قاچاق و بعد باز شدن پای دلالها به جنگ.
گوشت در مقابل تانک: راوی توصیف دقیقی از جنگ هشت ساله ایران و عراق که در بین رزمندهها با عنوان «جنگ گوشت و تانک» نامیده میشود دارد. او لحظات تکان دهندهای را در کتاب توصیف میکند که به قول خودش «این لحظهها در جنگ هیچ وقت برای آدم عادی نمیشود. صد بار اگر در شب حمله باشی. باز دلهره و اضطراب سراغت میآید». لحظاتی مانند: » یکی از بچهها نارنجک کشید عراقی را با خودش منفجر کرد» و «حسین کادرش را در میآورد. پایش را میبرد و پرت میکند آن طرفتر. پا میافتد روی یک مین دیگر و منفجر میشود».
یا در توصیف یکی از عملیاتها میگوید: «انگار خدا کاری نداشت استحقاق شهادت داری یا نه. آنجا همه داشتند شهید میشدند. خواسته و ناخواسته اکثریت لیاقت شهادت پیدا کردند» و «اگر کسی از سه راهی مرگ جان سالم به در برده هیچ وقت نمیمیرد. باید هیکلش را طلا بگیرند، بگذارند تو میدان شهر» و...
کوچه نقاشها یک فیلم نامه آماده است که ساخت آن صدها برابر ساخت سریالهای کم ارزش میتواند در معرفی دفاع مقدس به جوانان موثر واقع شود. کاش تا دیر نشده یک نفر قدر این اثر را بداند و برای به تصویر کشیدن آن در قالب سریالی تلویزیونی پیش قدم شود.
5757
نظر شما