مهم قاطبه مردمند که به این امور بی اعتنایند. اما دیشب حقیقتا خوف برم داشت. در طول این سال ها کم نبوده اند چیزهایی که ما فکر کرده ایم فقط عده محدودی با آن سرو کار دارند اما تا چشم باز کرده ایم دیده ایم خودمان نیز گرفتار ماجراییم. ضمن این که جمعیتی که من دیشب دیدم جمعیت قابل توجهی بود. واین یعنی کار از کار گذشته است و آن ها که باید حواسشان جمع باشد طبق معمول به تزیین نقش ایوان سرگرم بوده اند. چه باید کرد؟ اول از همه باید بیندیشیم چرا از خرافات و امور غیر عقلانی تا این اندازه استقبال می شود؟ ماجرا فقط به امور مذهبی محدود نمی شود. درحوزه سیاست و اقتصاد و مسائل اجتماعی وفرهنگ هم اوضاع بر همین منوال است. نه تنها صدای عاقلان شنیده نمی شنود بلکه اگر کسی جرئت کند و سخن معقول بر زبان بیاورد تاوان سنگینی باید بپردازد. دور، دور خرافه و جهل است. آقای عسگراولادی چند روز پیش اظهار نظری کرد که به مذاق زمره عبوس زهد چندان خوش نیامد. ببینید با او چه کردند. توجه بفرمایید بحث بر سر درستی یا نادرستی حرف های آقای عسگراولادی نیست. می توان با موضع گیری ایشان ازبیخ و بن مخالف بود. اما مخالفت با یک موضع سیاسی لزوما به معنای کمر به نابودی طرف مقابل بستن نیست. حرف آقای عسگراولادی درست یا غلط مبنای عقلانی دارد. می توان بر مبنای عقل و منطق با ایشان مخالفت کرد. اما مشکل این جاست که مخالفان اصلا به چیزی به نام عقل قائل نیستند. این جاست که باب گفت و گو وتضارب و تعاطی افکار کاملا مسدود و فضا برای رشد حماقت و جهل و خرافه مهیا می شود. وقتی آن ها که از دین قرائتی معقول و کارآمد دارند به حاشیه رانده می شوند ومیدان به دست کسانی می افتد که تنها هنرشان برانگیختن احساسات سطحی مردم است کار به همین جاها می کشد که ملاحظه می فرمایید. آن وقت است که "العدل اساس الاحکام" جایش را می دهد به کوبیدن در مسجد. آن وقت است که به راحتی دروغ می گوییم و غیبت می کنیم و تهمت می زنیم اما از خوردن نذری ظهر عاشورا به هیچ وجه نمی گذریم.
دیشب که داشتم ازجایی به خانه برمی گشتم دیدم جلوی چند مسجد حسابی شلوغ است. شنیده بودم شب اول ربیع می آیند و درمسجد را می زنند به امید شفاعتی. اما فکر می کردم این داستان به چند آدم خرافاتی محدود است وبگذار باشد. هرکس در این عالم به چیزی دل خوش است. بگذار این عده محدود هم دلشان به این بازی ها خوش باشد، طوری نمی شود که.
کد خبر 270414
نظر شما