بهاری دیگر از راه میرسد. طبیعت نفسی تازه میکند و نوزایی آن در سنّت ایرانی با شروع سال نو و نوروز افسانهای ایرانیان همراه است. سالی میرود تا انسانها با گوشه چشمی که به تحّول زیبا و بالنده طبیعت و بهار دارند با امید سالی بهتر دست به دست روزگار دهند. درمورد سال 91 در یک کلام میتوان گفت در بسیاری عرصهها آن چه گذشت منفی بود؛ آن قدر که در آستانه عید میتوان با صائب همزبان شد و گفت:
بس که بد میگذرد زندگی اهل جهان / مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند
در باب سال پیش رو نیز چشمانداز چندان خوشایند نیست. اقتصاددانان بهار 92 را بهار سیاه و ناخوشایند نامیده اند. سیاست که مثل خوره بر تمام ارکان وجود جامعه مستولی شده همه چیز را بلعیده و بهار و آینده را نیز بینصیب نگذاشته است؛ تا جایی که در کشاکش رقابتهای سیاسی گروهی بهار 92 را نیز از پیش مصادره کردهاند و گروهی دیگر آن را به دست سانسور سپرده اند. بیچاره بهار.
نشانههای اصلی بهار را میتوان نوزایی و اعتدال دانست. بهار در کنار نوزایی باشکوه جهان، اعتدالی را به ارمغان میآورد که طبیعت را به اوج هماهنگی و زیبایی میرساند. اعتدال همان کلیدواژه گمشدهای است که کشور ما به آن نیاز دارد. سیاست آن هم از نوع بیپدر و مادرش اعتدال را بزرگترین دشمن خود میداند و تیشه به ریشه آن میزند. امروز مهمترین وظیفه هر ایرانی است که در حدّ خود بکوشد اعتدال را به جامعه بازگرداند و این بهترین درسی است که میتوان از بهار گرفت.
در حال حاضر عدم تعادل نه تنها در اجتماع و روابط اجتماعی بلکه در سپهر روانی و روابط بین فردی ایرانیان نیز به چشم میخورد و به بهداشت روانی افراد نیز دست درازی کرده است. پیروی از اعتدال در رفتار، افکار و احساسات از دیرباز توسط فلاسفه و اندیشمندان توصیه شده است. در یونان باستان اعتدال یکی از فضایل عمده محسوب میشد که در آثار افلاطون و ارسطو مورد تاًکید بسیار قرار گرفته است. در تورات اعتدال فضیلتی محوری است و در انجیل نیز همراه بخشش محور تئولوژی و تنظیم منش انسان را تشکیل میدهد. در اسلام هم به همین اندازه از اعتدال ستایش شده است.
در گذشتههای دور روان شناسی نیز بیشتر با مطالعه منش ستوده و فضیلتها سر و کار داشت؛ امّا متاًسفانه بعدها بسیاری از شاخههای آن با توجه فزونتر بر ضعفها، کاستیها، اختلالات و بیماریها شکل گرفت. با این حال، برخی از روانشناسان همواره کوشیدهاند که ویژگیهای مثبت و تواناییهای انسان را محور پژوهشها و نظریههای خود قرار دهند. از این دیدگاه، اعتدال که فرمول طلایی فلسفه محسوب میشود، در روانشناسی رشد و خودشکوفایی اهمیّتی بنیادی مییابد.
روانشناسی مثبتگرا اعتدال را در ارتباط با مفهوم محوری کنترل خویشتن ( self- control) بررسی میکند. باید توجه داشت که اعتدال مفهومی گسترده و فراگیر است که ویژگیهای شخصیّتی و الگوهای رفتاری خاصّی را در بر میگیرد که تقویت و پیروی از آنها میتواند اعتدال را بر زندگی فردی و اجتماعی انسانها حاکم کند. برخی از مهمترین این خصلتها عبارتند از بخشندگی و گذشت، فروتنی و تواضع، احتیاط و دوراندیشی و خودگردانی ( self-regulation).
پرداختن به روان شناسی اعتدال با عنایت به ویژگیهای ذکر شده فرصتی دیگر را میطلبد ولی تنها نگاهی گذرا به ویژگیهای فوق این پرسش اساسی را پیش رو مینهد که آیا امروزه در جغرافیای رفتار فردی و اجتماعی ما ایرانیان این ویژگیها از جایگاه لازم خود برخوردار هستند یا نه؟
بدون شک پیروی از آن منش فردی و سبک زندگی که زمینههای پرورش ویژگیهای ذکرشده را فراهم کند همان راهی است که ما را به اعتدال میرساند تا نشان دهیم که درس خود از بهار را گرفتهایم تا هم خود را نجات دهیم و هم بهار را.
*روانپزشک و نویسنده
47234
نظر شما