انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است. در کشوری چون ایران که هم درگیر تحریم است [یعنی از بیگانگان ضربه میخورد] هم درگیر عدم استفاده درست از منابع در دسترس [برای عبور از تنگناهای بدتر از وضعیت زمان جنگ]، نویسندگان و شاعران و روزنامهنگاران و سینماگران و موسیقیدانان و نقاشان و اهل تئاتر هم خواستههایی دارند از رئیسجمهور آینده همچون دیگر مردمی که این روزها خواستههایی دارند هم اقتصادی هم سیاسی.
بهتر است فهرست بدهم خدمتتان جناب رییسجمهور آینده ایران:
یک. میخواهیم از گرسنگی نمیریم. کار داشته باشیم. یک لقمه نان حلال داشته باشیم. لااقل به همان اندازه که یک تعمیرکار یا کارگر متخصص یا مدیر یک بخش کوچک از بوروکراسی بزرگ موجود زندگیاش میگذرد احترام و قدر مالی ببینیم. هندوانه نمیخواهیم زیر بغل که شرمنده سر و همسر باشیم نان واقعی میخواهیم احترام واقعی میخواهیم جایگاه اجتماعی واقعی میخواهیم.
دو. میخواهیم در سطح مدیریت کلان، جایگاه هنرهای موجود به آنها برگردد. ما تولیدکنندهایم و از سر اتفاق باارزشترین چیزی را که میتوان تولید کرد، تولید میکنیم اندیشه را. در حال حاضر اندیشهای تولید نمیشود چون کارمندان این حوزه تولید میخواهند با بخشنامههایی که به گمانشان مواد اولیهاند، مغز ما را به تولید ملی بدل کنند. ما خودمان تولیدکنندهایم و نیازی به چند الفبچه نداریم که به قول خدابیامرز آیتالله طالقانی برای ما تعیین تکلیف کنند. اگر با بخشنامه میشد اندیشه تولید کرد الان همین الفبچهها جای بزرگان هنر و اندیشه هزارساله را گرفته بودند و از آمریکا و اروپا هم جلو زده بودند. تولید ملی اندیشه، اگر در دولت شما هم بیچاره شود یک کشور یک نسل، بیچاره میشود. دشمن کشور خود بودن فقط اسلحه برداشتن و در خاک عراق، همگام با نیروهای صدام حسین، با نیروهای ایرانی جنگیدن نیست گاهی بخشنامهها جای آن اسلحه را میگیرد و خاک عراق میشود میزی کوچک که پشتاش مینشینم و مینشینی و مینشینند.
سه. استاندارد هم نوعی ممیزیست که جنس بد را از جنس خوب جدا میکند اما اگر استاندارد اعمال شده بر روند عرضه کار هنری، کارش برسد به آنجا که رسما اسامی پیامبران الهی را هم در بر بگیرد [باور کنید ما فقط یک قدم با ممیزی دیوان حافظ و حذف «یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور!» فاصله داریم و آن هم به این دلیل است که هنوز دیوان حافظ قدر و منزلت اعتقادی و ملی دارد اگر نه نظامی گنجوی الان روحاش در اتاقهای بخش ممیزی در حال رفت و آمد روزانه است که مشکلات کتاباش حل شود و کمتر ممیزی شود] و نشانههای جنگ هشت ساله را در بر بگیرد و کلمات و نشانههای مرتبط با سبک عراقی را در بر بگیرد و همه چیز را همه چیز را در بر بگیرد غیر از آنچه را که ممیز فاقد سواد ادبی آن را واجد ارزش میداند، این دیگر نظارت برای حفظ استاندارد تولید نیست. شما لطف کنید جناب رئیسجمهور آینده، مدیر «باسواد» بگمارید تا او هم ممیز باسواد بگمارد. موقع معرفی کابینه هم لااقل یک دهم ملاحظاتی را که برای وزارت نفت یا بهداشت دارید به حوزه فرهنگ و هنر هم معطوف کنید. خیرش را ببینید.
چهار. در کامپیوتر دگمهای وجود دارد که در صورت ویروسی شدن سیستم یا وارد آمدن آسیبهای جدی به حافظه، این امکان را به شما میدهد که چند قدمی سیستم را به عقب برگردانید تا مشکلات رفع شوند. لطفا آن دگمه را در حوزه فرهنگ و هنر فعال کنید تا دوباره شعر و داستان و رسانه و نقاشی و تئاتر و سینما و موسیقی داشته باشیم. این روش پیشنهادی من، کمهزینه و در حقیقت بیهزینه است اگر نه میتوانید ویندوز عوض کنید و برنامه دوباره نصب کنید و ما را کلاً حذف کنید به عنوان یک یا چند نسل؛ فقط به یاد داشته باشید که ویندوز جدید فرهنگ و هنر مثل ویندوز واقعی نیست که با مراجعه به یک نرمافزارفروشی به راحتی خریداری و نصب شود. خریداری و نصباش احتمالاً به اندازه 4 دوره ریاست جمهوری شما وقت میبرد.
پنج. کار رسانه، کار هنری، کار ادبی امنیت میخواهد. ما نه چندان ترسو هستیم نه چندان شجاع اما...بگذریم.
5858
یزدان سلحشور
کد خبر 291912
نظر شما