منبع: روزنامه بهار دوشنبه 23/2/92
نخبگان و سیاستمداران آمریکا در مسئله سوریه دچار هرجومرج سیاسی و تردیدهای جدی هستند. به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت این نخبگان قادر باشند تحلیل معین و منسجمی به دولت آمریکا ارائه دهند.
نمونه این اختلاف دیدگاه را میتوان در نظرات دو تن از سیاستمداران برجسته آمریکا یعنی سناتور مک کین و آقای برژینسکی، مشاور امنیت ملی پیشین این کشور مشاهده کرد.
ریشه این قضیه را اینگونه میتوان تحلیل کرد که آمریکاییها تصور میکردند اعتراضات در سوریه همانند نمونههای مشابهش در جهان عرب نتیجهای فوری خواهد داد و در نهایت از رخدادهای یمن و لیبی فراتر نخواهد رفت. طولانی شدن بحران سوریه باعث شد سران واشنگتن دریابند بحران سوریه با نمونههای دیگر متفاوت است.
از سوی دیگر جایگاه ژئواستراتژیک سوریه، نقش بازیگران منطقهای و متغیرهای مختلف تاثیرگذار در این بحران دست به دست هم داد که ما شاهد تغییر مواضع آمریکاییها باشیم. در مرحله بعد آمریکا به اجبار موضع دوگانهای برابر تحولات سوریه اتخاذ کرد. از یک طرف موضوع تقویت گروههای مخالف و کمکهای غیرکشنده و مالی را در دستور کار خود قرار داد اما از یک طرف شاهد هستیم که در بعضی موارد واشنگتن طرفین را به ایجاد راهحل سیاسی تشویق میکند. نمونه آخر رویکرد دوم اظهارات اخیر آقای کری، وزیر خارجه آمریکا بود که در دیدار با همتای روس خود صریحا اشاره کرد از روند گفتوگو و مذاکره طرفین درگیر در سوریه بهخصوص در چارچوب توافقنامه ژنو حمایت میکند.
به نظر میرسد این رویکرد نمیتواند دلیلی بر تغییر سیاستهای آمریکا در قبال دمشق باشد بلکه همچنان این دوگانگی در ارائه مواضع قابل مشاهده است. هرچند به نظر میرسد این روند همچنان ادامه پیدا کند زیرا آمریکاییها هنوز به استراتژی دقیقی برای برخورد با بحران سوریه نرسیدهاند. شاید جمعبندی آنها اینگونه است که روسها مسائل سوریه را مدیریت میکنند بنابراین اعترافی نسبی نسبت به نقش روسیه در این بحران در زوایای مواضع آمریکا مشاهده میکنیم و همانگونه که اشاره شد دلیل این مسئله طولانی شدن بحران و همچنین تاثیر شگرف این بحران بر گروههای فکری و سیاسی حاضر در منطقه است بهخصوص قدرت گرفتن مجدد گروههای تندرو وابسته به القاعده است. با این وجود در ماههای اخیر به نظر میرسد بعضی رخدادها از جمله ادعای استفاده دمشق از سلاح شیمیایی علیه مخالفان و همچنین نحوه پاسخ دمشق به حملات اسراییل به سوریه و حمایت نظامی مسکو از دمشق تا حدودی توانست مواضع دو جریان عمده در سیاست آمریکا را به هم نزدیک کند.
اما باید توجه داشت موضع آمریکا درباره سلاحهای شیمیایی سوریه ضرورتا موضع همپیمانان این کشور نیست. به عبارت دیگر حتی در جبهه مخالفان منطقهای و بینالمللی نظام حاکم بر سوریه، مواضع متناقضی در اینباره وجود دارد.
اتحادیه اروپا و سازمان ملل هنوز موضع دقیقی درباره استفاده از تسلیحات شیمیایی نگرفتهاند و حداکثر از موضع تردید با این موضوع برخورد میکنند. بنابراین این مواضع آمریکاییها نمیتواند مبنایی برای یک تصمیم جدی و قطعی درباره سوریه باشد و نمیتوان اینگونه برداشت کرد که این تحولات در نهایت به مداخله نظامی ختم خواهد شد. دلیل مهم این ادعا این است که چنین مسائلی مستلزم اجماع در جامعه بینالملل و در نهایت تایید شورای امنیت سازمان ملل است.
در پایان باید اشاره کرد دو طیف قدرتمند در سپهر سیاسی ایالات متحده مدتهاست تلاش میکند نظر خود درباره بحران سوریه را به عنوان راهحل سیاسی به دولت اوباما تحمیل کنند.
از یکسو جمهوریخواهان تندرو مانند سناتور مک کین از دولت دموکرات میخواهند که گزینه دخالت نظامی را در دستور کار خود قرار دهد. این راهحل به دلیل هزینههای سنگین جنگ افغانستان و عراق بیشک با مخالفتهای گسترده داخلی و بینالمللی مواجه خواهد شد. در مقابل آقای برژینسکی در پایان نوشتار خود راهحلی برای پایان بحران سوریه ارائه میدهد.
راهحلی که به موجب آن آمریکا از روسیه و چین بخواهد مقدمات برگزاری انتخاباتی آزاد تحتنظارت سازمان ملل را برگزار کنند و در این میان اسد را متقاعد کنند در این انتخابات شرکت نکند.
چنین توصیههایی از یک طرف به عنوان یک راهحل سیاسی و مسالمتآمیز ارزیابی میشود اما از سوی دیگر میتوان در همین پیشنهادها نیز نادیده گرفتن قوانین بینالمللی را مشاهده کرد. هرچند چنین طرحهایی در حد توصیه سیاسی بیاشکال است اما زمانی که اینگونه طرحها قرار باشد در دستور کار دولتها قرار گیرد رباید به چند سوال پاسخگو باشد. آیا براساس حقوق و قواعد بینالمللی دولتی میتواند مقدمات برکناری مقام یک کشور دیگر را فراهم کند؟
آیا کسی میتواند به جای نهادهای حقوقی تصمیم بگیرد که فردی در انتخاباتی شرکت کند یا خیر؟
به هر حال چنین اقداماتی پایهای در حقوق بینالملل ندارد. در واقع میتوان گفت اگر غرب معتقد است آقای اسد در سوریه جایی ندارد و مردم او را نمیپذیرند، اصرار بر عدم مشارکت اسد نمیتواند نگرانی خاصی ایجاد کند و تنها میتواند یک ژست سیاسی تلقی شود که میتواند به عنوان یک برگ برنده در مذاکره با روسیه مطرح شود.
دو طیف قدرتمند در سپهر سیاسی ایالات متحده مدتهاست تلاش میکنند نظر خود درباره بحران سوریه را به عنوان راهحل خروج از بن بست سیاسی به دولت اوباما تحمیل کنند.
کد خبر 293423
نظر شما