به گزارش «جامجم» ، اوایل پاییز امسال مردی به شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران مراجعه کرد و از به سرقت رفتن مدارک و پول از صندوق عقب خودرویش خبر داد.
مرد شاکی در اظهاراتش به بازپرس مراد عباسی گفت: 10 میلیون تومان پول، چند فقره چک و کت و شلواری را که برای شرکت در جشن عروسی خریده بودم داخل صندوق عقب خودرویم گذاشتم و برای خرید به یکی از مغازههای غرب تهران رفتم، اما وقتی بازگشتم متوجه شدم اموال داخل خودرو به سرقت رفته است.
پس از این شکایت، پروندهای تشکیل و به پایگاه دوم آگاهی تهران ارسال شد و ماموران تحقیقات در این باره را آغاز کردند. در حالیکه جستجو برای یافتن سارقان ادامه داشت افراد دیگری هم به مرکز پلیس مراجعه و شکایتهای مشابهی را ارائه کردند.
ماموران با اطلاعاتی که از شاکیان به دست آوردند، پی بردند که سارقان به یک شیوه اموال شاکیها را به سرقت بردهاند.
در حالی که تحقیقات قضایی پلیسی در این زمینه ادامه داشت ماموران پی بردند که در محلهای سرقت یک مرد جوان تردد داشته است. با به دست آمدن این اطلاعات از سوی شهروندان، چهرهنگاری رایانهای از این مرد مرموز صورت گرفت و پاتوقهای احتمالی او تحت نظر گرفته شد تا عاقبت مخفیگاه وی در محله فردیس کرج شناسایی شد سپس ماموران با نیابت قضایی از سوی بازپرس مراد عباسی، به محل اختفای وی اعزام شدند که در همین موقع تنها مظنون پرونده، به محض مشاهده پلیس با وجود اخطار آنها اقدام به فرار کرد.
ماموران نیز براساس قانون به کارگیری سلاح، به سوی او شلیک کردند و پس از مجروح کردن وی، موفق به دستگیری او شدند.
با انتقال این متهم به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران، وی مورد بازجویی قرار گرفت و هرگونه سرقت را انکار کرد تا این که هفته گذشته راز سرقتهای متعددی را برملا کرد.
علیرضا متهم به سرقت در اظهاراتش به پلیس گفت: از چند ماه قبل همراه یکی از اقوامم در محلههای مختلف تهران تردد میکردیم و از صندوق عقب خودروهایی که مقابل مغازهها، پارکها و محلههای خلوت پارک شده بود اموال شامل پول نقد، چک، دستهچک، گوشیهای تلفن همراه، اسناد و مدارک مالکیت آپارتمان، خودرو، ویلا، مدارک هویتی و تحصیلی را به سرقت میبردیم و ارزش اموال 70 میلیون تومان بود و آنها را به خریداران اموال مسروقه میفروختیم.
به دنبال ثبت اظهارات متهم، ماموران به خانه وی در ملارد کرج اعزام شدند و در بررسی از این خانه، دهها کیف زنانه و مدارک هویتی افراد مختلف را به همراه لباس دخترانه کشف و ضبط کردند.
ماموران با کشف پیراهن دخترانه، به موضوع مشکوک شدند و به بازجویی دوباره از علیرضا مرد سارق پرداختند که وی درخصوص کیفهای مکشوفه زنانه سکوت کرد و درخصوص پیراهن دخترانه کشف شده گفت: یک ماه قبل، دختر همسایهمان در ملارد کرج ناپدید شد. از آنجا که من و خانواده او اهل یک شهرستان بودیم، طبق یک سنت قدیمی، خانواده وی ، پیراهن دختر گمشده را در اختیارم قرار دادند تا آن را روی متکای دختر خردسالی که از اعضای خانوادهام است، بگذارم تا او پس از 3 مرحله استفاده از این متکا، خواب دختر گمشده را ببیند و به این ترتیب خانوادهاش او را پیدا کنند و از نگرانی رها شوند که این موضوع از سوی خانواده دختر گمشده انکار شد.
با ثبت اظهارات این متهم، ماموران به استعلام از اداره جنایی آگاهی استان تهران پرداختند که معلوم شد دختری که متهم از او سخن میگوید، 12 ساله بوده و یک ماه قبل هنگامی که از خانه خارج شده و قصد رفتن به مدرسه را داشته است، به طرز مرموزی ناپدید شده و جستجوها برای یافتن او بینتیجه مانده است. تحقیق در این زمینه ادامه دارد.
نظر شما