فاطمه استیری: حسن روحانی رییس جمهور جدید نه با برچسب اصولگرا یا اصلاح طلب، که خود را مردی برخواسته از مشی اعتدالی و فراتر از دو جناح معرفی کرده است. رویکردی که به نظر میرسد جریانات و تشکلهای سیاسی را نیز در مسیر نوینی از فعالیت سیاسی قرار دهد.
در این میان «تحزب» و «حزبگرایی» باردیگر به کلید واژهای رایج در محاورات و مراودات سیاسی تبدیل شده است، روزهایی که جریانات سیاسی کمتر درگیر قاصر و تقصیر و مقصرهای این انتخابات، به دنبال آن هستند که ریشه ناکامیها را جستجو کرده و با مرتفع کردن آن گامهای چهار سال آینده برای انتخابات ریاست جمهوری را محکمتر بردارند. گرچه ورود به بحث تحزب به امری مرسوم در پایان انتخاباتهای چند سال اخیر مبدل گشته و جریانات سیاسی با پایان هر انتخابات به نظریهپردازیهای حزبی روی می آوردند یا اقدام به تشکیل جبهه یا حزب سیاسی میکنند. اما به نظر میرسد پایان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نه با تعدد و تکثر احزاب سیاسی موسمی و فصلی که با تشکیل احزابی فراگیر برای مقابله با این تکثر همراه باشد. در کنار این تلاشها، باید به زمزمهها برای جلوگیری از روی کار آمدن حزب دولت ساخته دیگری، نیز اشاره کرد.
احزاب دولت ساخته؛ بازی دوسرباخت!
در نظام سیاسی ایران، ابتدا دولتها روی کار میآیند، سپس احزاب تشکیل میشوند. از همین روست که این احزاب اولا فراگیری خود را پس از واگذاری قدرت از دست میدهند و ثانیاً برای جایگزینی منابع مالی در اثر از دست دادن رانتهای قدرت و مالی اقدام به فعالیت های اقتصادی مینمایند و در همین مسیر حرکتی، وجهه سیاسی آنها به مرور زمان مخدوش میشود.
سابقه نخستین احزاب دولت ساخته به آن زمان باز میگردد که با برکناری مصدق، فضای سیاسی کشور تیره و تار شد و دولت بوروکراتیک اقتدارگرای پهلوی دوم احزاب را از عرصه سیاست و حکومت حذف کرد. «حزب مردم» و «حزب ایران نوین» نمونههایی از این احزاب دولت ساخته بودند. پس از انقلاب نیز «حزب جمهور اسلامی» به عنوان نخستین حزب تشکیل شده در تاریخ انقلاب به دلیل تاسیس از سوی آیتالله بهشتی و عضویت چهرههای دولتی در آن، نه آشکارا اما در لفافه دولت ساخته نامیده شد. احزاب «کارگزاران سازندگی»، «جبهه مشارکت ایران اسلامی»، ائتلاف «رایحه خوش خدمت» و بعدها «جبهه پایداری» مولود دولتهای هاشمی، خاتمی و احمدینژاد بودند. که زمانی در اوج بودند و زمانی دیگر به اغما رفتند.
کارگزاران؛ سایه رفسنجانی در سیاست
اواخر سال 75 و در حالی که انتخابات مجلس پنجم در دستور کار بود، جامعه سیاسی کشور با خبر شروع به کار یک جریان سیاسی تازه مواجه گردید؛ «کارگزاران سازندگی»
هدف اصلی این گروه، مخالفت با تداوم حضور جریان راست در مجلس چهارم و جلوگیری از پیروزی مجدد آنها در مجلس پنجم بود. تشکیلدهندگان این گروه را مدیران دولتی مدافع سیاستهای اقتصادی دولت سازندگی ( 10 وزیر و 6 معاون رییس جمهور و شهردار تهران)، تشکیل میدادند، افرادی چون غلامحسین کرباسچی، محمدعلی نجفی، عطاءالله مهاجرانی، محمد هاشمی، اسحاق جهانگیری، هاشمی طبا و ... در تکاپوی آن بودند که پایان دوران ریاست جمهوری هاشمی، پایانی بر موقعیت آنها نباشد و تشکیل حزب سیاسی اولین گام برای مقابله با این نگرانی بود. انتقادات به دولت ساخت بودن این تشکل سیاسی و نقش آفرینی مدیران ارشد دولتی در آن در نهایت سبب شد موسسان حزب فقط برای فروکاستن از بار فشارهای جامعه و دیگر سیاسیون به ظاهر 10نفر از مدیران (در سطح وزیر)، را از لیست 16نفره خارج کردند.
کارگزاران با همه فراز و نشیبی که در این سالها داشته اما هویت سیاسی خود را به عنوان "سایه رفسنجانی در سیاست " حفظ کرده است.
مشارکت؛ از اوج تا انحلال
پس از پیروزی سید محمد خاتمی و تاکید او بر توسعه سیاسی، احزاب و تشکلهای بسیاری موجودیت یافتند. آغاز حیات حزب مشارکت به دوران پس از دوم خرداد 76 برمیگردد. دورانی که نه احزابی مثل مجمع روحانیون مبارز که خاستگاه رییس جمهور تازه انتخاب شده بود، پاسخگوی مطالبات سیاسی اجتماعی شکل گرفته بود نه احزاب دیگر مثل کارگزاران سازندگی که عمدتا از افرادی متشکل از دولتیهای سابق بودند سنخیت چندانی با دولت پیروز داشتند. از همین رو بود که زمینه برای بروز و ظهور تشکلی جدید فراهم بود تا افرادی که عمدتا از دانشجویان پیرو خط امام بودند گرد هم بیایند و هسته اصلی جبهه مشارکت ایران اسلامی را تشکیل دهند.
بیش از 40 تن از اعضای هیات موسس جبهه مشارکت ـ نزدیک به یک سوم ـ را معاونین و مشاورین وزرا، مدیران عامل و کل ـ به طور کلی مدیران ارشد وزارتخانهها و نهاد ریاست جمهوری، اعضای کابینه اول خاتمی (حبیب الله بیطرف، مرتضی حاجی، محمود حجتی، محمدرضا عارف) و معاونین و مشاورین رییس جمهور تشکیل میدادند. همین مساله سبب شد که بسیاری از منتقدین، آن را حزبی دولت ساخته بنامند.
حزب مشارکت پس از شکست در انتخابات مجلس هفتم و پس از آن عدم موفقیت نامزدشان - مصطفی معین - در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، سیاست سکوت را در پیش گرفت تا به بازسازی توان خود بپردازد. انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث پس از آن اما مقدمهای برای درخواست انحلال این حزب از سوی کمیسیون ماده 10 احزاب شد.
رایحه خوش خدمت: حزب دولت ساختهای که زود به انشعاب رسید!
همگام با شکل گیری دولت نهم ائتلافی سیاسی با «نام رایحه خوش خدمت» به وجود آمد که مصداق کامل یک حزب دولت ساخته دیگر بود، تشکلی که اگرچه در آستانه انتخابات شورای سوم با تصویر محمود احمدی نژاد به تبلیغ پرداخت و دولتی ها هم هیچ اعتراضی نکردند اما پس از شکست سنگین این ائتلاف در این انتخابات، غلامحسین الهام سخنگوی وقت هرگونه نسبتی را با این تشکل تکذیب کرد.
یکسال بعد و همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی، اعضای رایحه خوش خدمت ضلعی از مثلث جبهه متحد اصولگرایان شدند و توانستند تعدادی از نیروهای خود را به مجلس بفرستند که از آن جمله میتوان به آقاتهرانی، مطهری، حسینیان، زارعی و... اشاره کرد. اما پس از انتخابات مجلس، این گروه تا حدودی به فراموشی سپرده شد و به عبارتی انشعاب نانوشته دامن اعضای رایحه خوش خدمت را گرفت.
در نتیجه این انشعاب بود که طیف جدیدی از حامیان احمدینژاد در دولت دوم وی، در قالب تشکیلات سیاسی به نام جبهه پایداری از مردادماه 90 سربرآوردند که برخلاف دیگر منشعبین رایحه خوش خدمت، همچون رهپویان انقلاب بر مشی همراهی با دولت پیش رفتند. جبهه پایداری که خود را در قالب گروههای اصولگرا تعریف میکند در انتخاباتهای دو سال اخیر از مجلس نهم تا ریاست جمهوری یازدهم بر مشی همراهی با بزرگان و شیخوخیت اصولگرا حرکت نکرد تا زمینه ساز بروز انشعابات دیگر در این جریان حداکثری شود.
اینکه تحولات سیاسی و کیفیت نقش آفرینی این جبهه چه سرنوشتی را برای آنها و احمدینژاد رقم خواهد زد و اینکه آیا فرجامی متفاوتتر از نمونههای پیشین خود خواهند داشت، در آینده نزدیک مشخص خواهد شد. آینده ای که به نظر می رسد با شدت گرفتن انتقادات بزرگان اصولگرا چون ایتالله یزدی و آیتالله مهدوی کنی از روند در پیش گرفته شده از سوی این جبهه و آیتالله مصباح رهبر معنوی آن، با پایان دولت دهم سرنوشتی جز انزوا را نتوان برای آن متصور شد.
حزب اعتدال و توسعه؛ حزبی که خاستگاه هفتمین رییس جمهور شد
حزب اعتدال و توسعه در برههای گام به صحنه گذاشت که تحلیلهایی درباره فاصله گرفتن هاشمی رفسنجانی از حزب کارگزاران در آستانه انتخابات نهم ریاست جمهوری به دلیل ذهنیت منفی مردم نسبت به فعالیتهای اقتصادی کارگزارانیها شکل گرفته بود. از همین رو بود که آیت الله رفسنجانی به تاسیس احزاب مکمل و آلترناتیو روی آورد که از آن جمله حزب «اعتدال و توسعه » به رهبری حسن روحانی یار سالهای دور و نزدیک آیت الله بود. حزبی که دختر بزرگ و پسر کوچک آیت الله یعنی فاطمه و یاسر نیز عضوی از آن هستند. محمدباقر نوبخت، اکبر ترکان، محمود واعظی، محمدرضا نعمتزاده، مرتضی بانک، محمدعلی نجفی، غلامعلی دهقان از جمله اعضای شورای مرکزی این حزب هستند.
سیدحسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی در مطلبی برای پایگاه تحلیلی المانیتور درباره چگونگی شکلگیری این حزب نوشت: «هاشمیرفسنجانی در ابتدای دوران ریاستجمهوری خاتمی نسبت به رشد جناحگرایی در کشور هشدار داده بود؛ بههمین سبب بود که وی به نیروهای معتدل همفکر در هر دو جناح توصیه میکرد که یک جریان سیاسی تحت پرچم اعتدال یا میانهروی در کشور ایجاد کنند. درنتیجه روزی محمود واعظی، معاون وقت وزیر خارجه، محمدباقر نوبخت، نماینده وقت مجلس، علی جنتی، معاون وزیر ارشاد و من برای عملیکردن این ایده با هاشمی دیدار کردیم. رفسنجانی در آن دیدار به ما گفت: «اداره کشور با یک جناح فاجعه است و درعوض همه نیروهای معتدل در دو جناح باید متحد شوند تا توسعه سیاسی- اقتصادی را بهپیش برند و ستونهای نظام را تقویت کنند. در همین دیدار ما تصمیم گرفتیم یک حزب، یعنی حزب اعتدال و توسعه، را ایجاد کنیم. طبق توصیه رفسنجانی، بهترین گزینه برای رهبری حزب حسن روحانی بود.»
حزب اعتدال و توسعه را اما شاید بتوان حزبی دانست که نه تنها دولت ساخته نبوده که خاستگاه هفتمین رییس جمهور نیز نام گرفته است. حزبی که در چند سال حیات سیاسی خود با اتخاذ مشی معتدل و دوری از افراط و تفریط توانست در نهایت یک رییس جمهور را به پاستور بفرستد.
اعضای این حزب اما در چند موضع گیری اخیر خود و در پاسخ به برخی اظهارات مبنی بر حرکت کردنشان به سمت حزب دولت ساخته، بر مستقل بودن و دولت ساخته نبودن خود تاکید داشته اند. در همین راستا غلامعلی دهقان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه درباره همسویی حزب متبوعش با دولت یازدهم و اینکه برخی این حزب سیاسی را حزب دولت ساخته می دانند، گفت: معمولا در عرصه سیاسی کشور، حزب دولت ساخته به حزبی گفته می شود که بعد از روی کار آمدن رئیس جمهور جدید شکل بگیرد، برای مثال حزب "کارگزاران سازندگی" پس از روی کارآمدن دولت هاشمی رفسنجانی شکل گرفت و یا حزب مشارکت بعد از روی کارآمدن دولت سید محمد خاتمی شروع به فعالیت کرد، از این رو می توان واژه "حزب دولت ساخته" را برای این دو تشکل به کار برد.
وی با اشاره به اینکه حزب اعتدال و توسعه همیشه از گفتمان اعتدال و شخص روحانی حمایت می کرد و این حمایت فقط مختص به انتخابات ریاست جمهوری نبود، افزود: این حزب در سال 1378 یعنی 14 سال پیش از پیروزی روحانی در انتخابات شکل گرفت و به تدریج طی این 14 سال توانست گفتمان اعتدال را در عرصه سیاسی کشور مطرح و با حوصله دیگران را هم به این گفتمان دعوت کند، بنابراین حزب اعتدال و توسعه را نمی توان حزب دولت ساخته قلمداد کرد.
از حزب دولت ساخته تا حزب فراگیر
پایان این دور از انتخابات و روی کار آمدن رییس جمهوری برخواسته از مشی اعتدال و بدون وابستگی به جریانات سیاسی مطرح، یعنی اصولگرا و اصلاح طلب، با طرح ایدههایی از راه اندازی حزب فراگیر همراه شده است. حزب فراگیری که توجهات از سمت حزب دولت ساخته را به سمت تشکیلاتی فراگیر در بدنه اصولگرایان و اصلاح طلبان یا تشکیلاتی مهم از هر دو جریان کشانده است.
محمدرضا باهنر از اصولگرایان و محمدرضا عارف از بدنه اصلاحطلبان اولین بار زمزمه های تشکیل چنین حزب فراگیری را مطرح ساختند. چنانچه محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه مهندسین طی هفتههای گذشته در چندین نوبت از ضرورت تشکیل چنین حزبی سخن گفته و از کسانی که میتوانند لیدر احزاب اصلاحطلب و اصولگرا در لفافه نام برده است.
وی که تشکیل حزب فراگیر را از آرزوهای قدیمی خود می داند معتقد است « تشکیل این حزب مختص به جریان اصولگرا نیست بلکه در نظام مردمسالاری دینی نیاز به چند حزب مقتدر است». این چهره متنفذ جریان راست سنتی در بین سخنان خود از کسانی هم که در آستانه استارت زدن فعالیت حزبی قوی در کشور هستند نام برده و در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه جناح اصلاحطلب نیز باید یک حزب فراگیر داشته باشد، اظهارکرده است «آقای هاشمیرفسنجانی تاکیداتی بر حزب فراگیر داشته و آقای عارف نیز درصدد تشکیل حزبی فراگیر است. آقای لاریجانی نیز درباره لزوم تشکیل حزب سخنرانی داشته است.» این سخنان را میتوان رو نمایی باهنر از موسسان احزابی دانست که به گفته او قرار است بار تشکیلاتی فعالیتهای اصلاحطلبان و اصولگرایان را به دوش بکشند. هرچند عارف در تازه ترین اظهارنظر تشکیل حزب فراگیر را منتفی دانسته است.
سخنان باهنر را اما محسن کوهکن از نزدیکان به وی تکمیل کرده و از احتمال لیدری ناطق نوری در جریان اصولگرا خبر داده است. دیگر اصولگرایان نیز واکنشهای متفاوتی داشتهاند، برخی چون حدادعادل عملی کردن این ایده را نیازمند تامل بیشتر میدانند. حمیدرضا ترقی عضو حزب موتلفه اسلامی نیز با بیان اینکه «حزب فراگیر را تشکلهایی دنبال میکنند که فراگیری لازم را ندارند تشکیل چنین حزبی را در حد یک آرزو میداند که تعبیر نخواهد شد». سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز نیز طرح تشکیل حزب فراگیر اصولگرایی را «شوخی و برای رفع بیکاری برخی افراد» میداند.
قرائت متفاوت بزرگ مرد موتلفه از حزب فراگیر
در این میان اما شاید قرائت عسگراولادی از حزب فراگیر را بتوان متفاوت از دیگر سیاسیون اصولگرا و اصلاح طلب دانست. چه آنکه بزرگ مرد موتلفه ای برخلاف دیگران معتقد به آن نیست که حزب فراگیر منحصر در درون یک جریان شود. بنا به گفته عسگراولادی« معنای حزب فراگیر به معنای یک حزب نیست بلکه احزاب نباید صنفی و جریانی باشند و باید نیروهای مذهبی که به آینده و سعادت ملت اعتقاد دارند تشکل یابند و ما به این معنا از حزب فراگیر استقبال میکنیم.» رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری تاکید دارد در حزب فراگیر همه اقشار باید حضور داشته باشند و آن تبدیل به حزبی صنفی و جریانی نشود.
سخنان عسگراولادی شاید از آن منظر قابل توجه بنماید که سابقه تشکیل چنین احزاب فراگیری در قالب شورا یا جبهه در هر دو جریان سیاسی تاکنون وجود داشته است، چنانچه اصولگرایان در دوره ای برای هماهنگی بین تشکل های متکثر خود جبهه متحد اصولگرایان را علم کردند و اصلاح طلبان نیز شورای هماهنگی اصلاح طلبان را بنا نهادند، جبهه و شورایی که در عمل به موفقیت قابل توجهی برای کنار هم قرار دادن نیروهای این جریان زیر یک چتر دست نیافت.
شاید از همین روست که تشکیل احزاب فراگیر از آن قسمی که باهنر یا عارف بر آن تاکید دارند به تجربیات ناموفق پیشین منجر شود و در پیش گرفتن راهکار ارائه شده از سوی عسگراولادی مبنی بر تشکیل حزبی فراگیر از همه جریانات سیاسی راهکاری مناسب برای پرهیز از تشتت ها باشد.
و در این میان صرف نظر از اینکه پیشگامان تاسیس احزاب جدید، فراگیر و مقتدر در ایران قرار است چه کسانی باشند، به نظر میرسد جریانات سیاسی از اصولگرا و اصلاح طلب در حال پوست اندازی و میل یافتن به سمت و سویی جدید است. سمت و سویی که شاید معتدلین هر دو جریان را در قالب یک تشکل سیاسی کنار هم بنشاند.
/29220
نظر شما