سناریوی راسوی آمریکایی برای بشاراسد

آینده در هستومندی هویتی خویش مملو از عدم قطعیت ها است. این بعد از زمان، غیر قابل پیش بینی و شناخت آن سخت است. این در حالی است که در بسیاری از جمعیت ها؛ جدای از سویه گیری های توده گرا یا نخبه سالار آن؛ می توان گرایش شدیدی را به شناخت ابعاد آینده یافت در این جمعیت ها، انسان های ریز و درشت و کوتاه و بلندی !! را می توان یافت که به یک غیب گو یا فال گیر رجوع می کنند؛ و به آینده شوم یا روشنی که برای آینده ی زمانِ زندگی آن ها پیش بینی می کند به سرعت، دست به کار می شود. حرف های آن غیب گو موجب تغییر برنامه زندگی و انتخاب های ما می شود. تلاش می کنیم تا بر اساس این پیشگویی ها، از وقوع چنین آینده ای در صورت ضوم بودن، جلوگیری و ادر شکل مثبت آن سهولت ایجاد کنیم. به همین گونه بر آنیم که به متخصصان علوم دیگر جون پژشکی و مهندسی بها دهیم و به طور مثال، اگر پزشکی به یک جوان عکس بیماری سرطانی و مبتلا به اعتیاد به سیگار یا مبتلا به بیماری های تنفسی و قلبی را نشان دهد؛ آن گاه شاید، آن هم شاید این فرد جوان با ترک سیگار از رخداد چنین آینده هولناکی جلوگیری کند.
امروزه سیاست، و روابط بین الملل، به عنوان علوم جند رشته ای و آینده پژوهی به عنوان علمی فرارشته ای در پی شناختِ آینده ی زمان و تحولات موجود در آن است. و با استفاده از حدود بیست و پنج روش علمی؛ از جمله، سناریونویسی - فرپندارنگاری - در پی شناخت آینده ی پدیده ها، روندها، و رویدادها بر می آید. در واقع آینده غیر قابل شناخت است اما به کمک دانش آینده اندیش؛ می توانیم رخداد های آینده را به صورت ممکن، و محتمل و همچنین مطلوب - پسندیده -و یا مرجح - فراپسند - تقسیم بندی کرده و سپس اقداماتی انجام دهیم تا احتمال رخدادهای پسندیده افزایش یابد. یا برعکس از ظهور رخدادهای محتمل اما ناپسند، جلوگیری کنیم.
افرادی که خود و سرمایه های خویش را بیمه می کنند. افرادی که هنگام رانندگی از کمربند ایمنی ؛ یا در زمان موتورسواری از کلاه ایمنی استفاده می کنند، در عمل، از این الگوی فکری بهره می جویند. روش برنامه ریزی بر پایه سناریو بر خلاف برخی روش های آینده پژوهی هیچ ادعایی درباره پیش بینی قطعی و مطمئن آینده نمی کند. در عوض در برنامه ریزی برپایه سناریو با استفاده از اطلاعات موجود و همچنین واقعیت های برگرفته از علوم طبیعی، جامعه شناسی، اقتصاد و غیره چندین داستان منطقی و منسجم درباره جهان آینده تدوین می نماید.
حدود هیجده ماه پیش بود که به تدوین سناریوهای سوریه پرداختم و در یکی از دانشگاه های سیاسی- نظامی، آن ها را بیان؛ و مقاله ی آن را به مرکز مطالعات صلح ارسال نمودم. آن مقاله چاپ شد. در همان زمان گروهی از دوستان که طبق معمول، برایشان حرف هایی اینچنینی؛ دور از انتظار است، پروای لازم روا نداشتند. اما؛ در پی آن سناریو ها؛ و تکمیل آن بود که در اواخر سال 2012 میلادی در مصاحبه ها و نگارش یادداشت هایی در باب آینده ی سوریه (http://www.motaharnia.ir/post/529)، (http://ebinews.com/news/34871/)؛ (http://www.mehrnews.com/TextVersionDetail/1761996)، برآن شدم که با عنوان "سناریوی راسو برای روسیه"، به ابعاد یک پیش بینی و برنامه ریزی پابرجا بر اساس سناریو - فرپندار - برای آینده سوریه پروا انگیزی به وجود آورم. اما، بر اساسِ سنت پذیرفته شده ی جامعه ی تصمیم گیرنده ی ما، این حرف ها پندان ارزش معنایی و عملیاتی نیافت. اما منظور از سناریو- فرپندار- راسو چیست؟!!
- سناریو - فرپنار - راسو
راسو جانوری شکارگر است و از جوندگانی مانند موش و گاهی خرگوش و خزندگانی مانند مار و مارمولک و پرندگان و تخم آن‌ها و نیز حشراتی مانند سوسک، ملخ و جیرجیرک تغذیه می‌کند.از آنجا که راسو معمولاً در نزدیکی مراکز انسانی، مانند روستاها و مزارع زندگی می‌کند ممکن است پرندگان خانگی مانند مرغ و خروس را نیز شکار کند. راسوها با گاز گرفتن زیر جمجمه طعمه، آن را می‌کشند. این جانور معمولاً در طول روز فعال است، زیرا با اینکه بیشتر با حس بویایی خود شکار می‌کند، حس بینایی و شنوایی خوبی هم دارد. راسو قابلیت دست‌آموز شدن دارد.
راسوی آمریکایی (یا راسوی بدبو، راسوی گندناک و اسکانک،به انگلیسی، skaunk بیشتر به خاطر مایع بسیار بدبویی که می‌تواند از خود به بیرون بپاشد، مشهور شده‌است. آن ها سیاه و‌سپید (به صورت راه‌راه یا لکه‌ای)، قهوه‌ای یا صورتی، هستند. ده گونه راسوی بدبو وجود دارد که در چهار سرده دسته‌بندی می‌شوند.
اگر به راسوی آمریکایی حمله شود برای دفاع از خود پایش را محکم به زمین می‌کوبد و سپس روی دو پا بلند می‌شود و مایع بسیار بدبویی را از غده‌هایی که زیر دمش قرار دارند به بیرون و به طرف دشمن می‌پاشد. بیشتر جانوران کاری به کار این جانور ندارند. به این ترتیب راسو، آن هم از نوع آمریکایی آن؛!! زمانی که مورد تهدید قرار گیرد ماده بدبویی از خودش متصاعد می کند که دشمنان را از خود براند.
از حدود هشت ماه پیش مخالفان غربی اسد؛ نیز در پی این بودند که برای بشار اسد شرایط را به گونه ای ایجاد کنند که از این سلاح ها در محیط عملیاتی سوریه استفاده شده و همین مسئله زمینه ساز مجموعه اقدامات نهایی علیه نظام حاکم بر این کشور شود.
به این گونه همان شکل که به بیان آورده بودم؛ غرب برای اتصال دوران پسابشار اسدی به دوران دولت پسابشار اسد؛ بر آن شد که از سناریوی راسوی آمریکایی استفاده کند. حرکت آمریکا در این زمان، دو گام دارد:
1- تهدید به حمله
2- حمله ی نظامی
پسندِ آمریکا بر آن است که با تهدید به حمله، به نتایجِ ملموس دست یابد. هم اکنون روسیه دست به عصا راه می رود. هم زمان، عزم جدی ایران برای دفاع از دمشق را به امتحانی سخت کشیده است. این در حالی است که به خوبی می داند که با ورود به این معرکه امکان فروریزس ثبات نسبی موجود در خاورمیانه هم بسیار زیاد است.
فروریزش سوریه به سان فروریختن بهمنی است که می تواند صدای مهیبی را در کوهستان هارتلند نو برانگیزد. از این رو باید به "سناریوی بهمن سیاه برای هارتلند نو"، اندیشید.
اکنون با پروای تحولات چند روزه ی گذشته آن سناریو به عینه قابل مشاهده است؛برای من این پرسش مطرح است که آیا من به بیان بعضی از دوستان ناآشنا با آینده پژوهی؛ داستان سرایی می کنم؟ یا بعد از یک عمری، سیاست خوانی به علم رمالی روی آورده ام؟!! اشتباه نکنید این جملات را آدم های تحصیل نکرده نگفته اند؛ بل، بعضی، بعضی!!اساتید دارای مدرک دکترا با سوابق عضویت هیات علمی دانشگاه بیان داشته اند؟؟!!!قضاوت با آیندگان است.