عشق از بنیادی ترین مبانی مکتب فکری مولاناست و حتی بهتر است بگوییم که عشق کلید رمز افکار و احوال و آثار مولاناست.مثنوی او با عشق آغاز می شود و با آن پایان می یابد.او عشق را در آستانه 40 سالگی آغاز کرد.اشعار از او دفعتا می جوشید بی آنکه مصنوعی باشد."خون چو می جوشد منش از شعر رنگی می دهم"با توجه به اینکه عشق در سراسر دفترهای او دیده می شود،سرفصل کلیدهای عشق در ابیات او به شرح زیراست که البته مشتاقان حتما باید مثنوی را کامل بخوانند:
-عشق تعریف شدنی نیست.
-عشق حقیقی و مجازی هدیه الهی به موجودات است.
-تنها عشق ارزش صیدشدن دارد.
-عشق وصف حضرت حق تعالی است.
-عشق سبب خلقت جهان است.
-عشق در همه هستی جاری و ساری است و موجودات را به حرکت و پویایی می آورد و باعث گردش افلاک می شود.
-عشق سبب پیوند و اتحاد اجزای هستی است و حرکت تکاملی جهان بر مبنای آن است و حلال معمای هستی جهان.
-عشق قهار است و جماد را نیز زنده می کند.
-عشق کلید فیوضات ربانی ،عروج دهنده،حیات بخش و موجب اتحاد مخلوق با خالق و خورنده ی همه چیز است.اتحاد عاشق و معشوق را عقول جزئیه درک نتوانند کرد و محو کننده ی معشوق های زوال پذیراست و دوجانبه .
-عشق کشاف اسرار،صورت ساز،ارتقا بخش تدریجی ذائقه ی باطنی و برتر از کفر و ایمان و تعالی بخش بینش است.
-عشق رویاننده باغ کمالات دردرون آدمی،تبدیل کننده،سختی ها به آسانی ها .
-در راه عشق باید صبر کرد،گرچه با صبر هم شاید در نسازد.
-عشق امری تجربی نه نظری است،ثمره ی معرفت،درمان کننده جسم و روح،زداینده ی اضطراب،تمرکز دهنده ی قوای ذهن،زداینده ی وسوسه های ویرانگر،وهم سوز،ناآرام کننده گردون،برنده ی قیل و قال است.
-عشق بیماری است،کدام بیماری؟بیماری که شفا دهنده ی همه ی بیماری هاست(اطلاق بیماری جنبه ی مجازی دارد)
-جنون عشق مافوق عقل است نه مادون عقل است،بی نیاز از دلیل،آموختنی،خاموش کننده ی دوزخ و رونق زدا از بهشت.
عشق بر موجودات میرنده و زوال پذیر پایدار نیست،بر موجودات زنده پایدار است،رباینده عقل جزیی مصلحت اندیش،رهاننده ی آدمی از تعلقات دنیوی است.
-قشریان و نااهلان جام عشق را پس زنند و عشق مجازی یا صورتی پلی به سوی عشق حقیقی و معنوی است و از معشوق مجازی بگذر.
-عشق های صورتی و رنگین رسوایی آور است.در عشق مجازی و صورتی ،عاشق به خود عشق می ورزد نه به معشوق(منظور فراقی است که از وصال دلنشین تر است)
-سلوک با عشق ،سالک را زودتر و مطمئن تر به مقصد می رساند تا سلوک با خوف و زهد.
شیوه عشاق فروتنی است.(مقایسه عشاق حقیقی با مجازی)
-پیرو راهبر سالک عشق اوست،و فدایی عشق حقیقی جاودانه است،ندامت عاشقان عشق های مجازی،طلب بیشتر عاشق حقیقی،ثبات قدم عشاق.
-عاشق مزد خواه نیست،ماورای زمان و مکان و نظرگاه خداست،ملامت می خرد،بی غرض ،بلاجو ،پاک باخته،راضی به قضای الهی،بی هراس از مرگ،فوق کفر و ایمان،خموش پرغوغا،جال یار است و درس شور و حال می دهد نه قیل و قال.
-عاشق رهیده از تعلقات است،زبان رمزی داردو....
1-خلاصه شده از صفحه 432تا466 کتاب مینا گر عشق استاد کریم زمانی/نشرنی
2-فیه مافیه.
(در باب سخن بالا،از قول مولانا در فیه مافیه می نویسم:اگر خدا خواهد،این اندک سخن را نافع گرداند و این را در اندرون سینه ی شما قایم دارد و نفع های عظیم کند و اگر نخواهدصدهزار سخن گفته گیر-هیچ در دل قرار نگیرد-هم بگذرد و فراموش شود.)ضمنا دوستی می پرسید خواندن مثنوی معنوی دشوار است و من نیز قبول دارم،چنان که سال ها در همان 2 صفحه ی اول می ماندم! سپس بهترین و روان ترین تفسیری را که یافتم و راحت آن را خواندم تفسیر استاد کریم زمانی است که انتشارات روزنامه اطلاعات آن را به چاپ رسانده و بارها تجدید چاپ شده است،به علاقمندان پیشنهاد می کنم از آن تفسیر استفاده کنند.)
نظر شما