داستان‌نویسی که در ایران ناشناخته مانده / گزارشی از یک جلسه داستان‌خوانی در اصفهان

احمد اخوت ویتا سکویل وست، نویسنده انگلیسی را که در ایران با عنوان اشتباهی سیاح انگلیسی شناخته می‌شود، برای مخاطبان شب‌های داستان‌خوانی راوی معرفی کرد.

نفیسه حاجاتی: احمد اخوت، نویسنده و مترجم به عنوان سومین راوی «شب‌های داستان‌خوانی راوی» داستانی از ویتاسکویل وست را با ترجمه مهران توکلی برای مخاطبان انتخاب کرده بود. او قبل از شروع داستان‌خوانی، گفت: «آدم 34 سال هم که هر روز رفته باشد سر کلاس، باز هم وقتی باید برود روی صحنه و برای جمعی که در تاریکی نشسته‌اند، صحبت کند، می‌ترسد. به هر حال ترس از صحنه یا stage fright وجود دارد.»

این فارغ التحصیل دکترای زبان شناسی و نشانه شناسی در توضیح انتخاب داستانی از ویتاسکویل وست بر ناشناخته ماندن او در ایران و جدی گرفته نشدنش تاکید کرد و گفت: «سرنوشت آدم‌ها و کتاب‌ها به هم مربوطند. بعضی از شخصیت‌ها هستند که بدشانسی می‌آورند. مثلاً نویسنده‌ای که پدر یا مادرش نویسنده بزرگی بوده‌اند، همیشه زیر سایه آنها می‌ماند. این در مورد ویتا سکویل وست هم رخ داده است. او با وجود این که 35 کتاب منتشر کرده، که اگر 25 جلد خاطرات روزانه ولف را کنار بگذاریم (که البته نمی‌توانیم) تعداد کتاب‌های منتشرشده‌اش 2.5 برابر کتاب‌های ویرجینیا ولف است، اما همیشه زیر سایه ویرجینا ولف بوده و همه جا از او با عنوان دوست ولف یاد می‌کنند.»

اخوت با اعلام این که دوست دارد ویتا سکویل وست را به خوانندگان فارسی بیشتر معرفی کند، اعلام کرد که کتابی در معرفی این نویسنده خوب نوشته و سال گذشته به ناشر سپرده اما با توجه به گران شدن کاغذ و درخواست ناشر مبنی بر افزودن نوشته‌هایی از ویرجینیا ولف به کتاب برای جذب خوانندگان بیشتر، آن را پس گرفته و امیدوار است که در زمان حیاتش این کتاب چاپ شود.

این مترجم درباره ارتباط ویرجینیا ولف و سکویل وست گفت: «ارتباط این دو زن بسیار جالب است. ویرجینا 4 بار دچار حمله عصبی شد که بار چهارم به مرگ او ختم شد. دو بارش به علت درگیری با ویتا بوده. خیلی به هم نزدیک بودند ولی مشاجره هم داشتند. ویرجینیا کتاب اورلاندا (با 2 ترجمه به فارسی که بهترینش ترجمه نادری است) را بر مبنای شخصیت ویتا نوشته است.»

به گفته او تا به حال 2 کتاب از سکویل وست به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند که البته هیچ کدام کارهای اصلی و شاخص او نیستند. در کتاب «مسافر تهران» او که با ترجمه مهران توکلی منتشر شده، روایت‌های داستانی ویتا از سفرش به مصر، عراق و ایران را می‌خوانیم و در فصل پنجم با گذار او از اصفهان مواجه می‌شویم. او در سال 1925 به ایران آمده و در 1926 کتابش را منتشر کرده است. اما یک سال بعد باز به ایران برگشته و طی 12 روز سفری به سرزمین بختیاری داشته که حاصلش کتابی جذاب است و به فارسی هم ترجمه شده است.

اخوت با اشاره به کتاب مسافر تهران، تاکید کرد: «لحظات نابی که در این داستان وجود دارد، فقط از نگاه دقیق و داستانی یک داستان‌نویس برمی‌آیند نه یک سیاح صرف. او در تعریف از فصل پنجم کتاب مسافر تهران، نوشته‌های ویتا را «گزارش داستانی» و «فراداستان» معرفی کرد و گفت: «این بخش یکی از نمونه‌های درخشان نظرگاه است. او راوی‌ای‌است که از پشت کلاه بزرگ زنی که در ردیف دوم نشسته دارد برای مخاطبانش تاجگذاری رضاشاه را تصویر می‌کند.»

مترجم فاکنر، بورخس و اوکانر در ادامه، 3،4 صفحه از داستان-روایت 40 صفحه‌ای ویتا سکویل وست از اصفهان را برای حضار خواند: «اصفهان در پای کوه‌هایش و در دل سرزمین ایران به احدی که نام او بسته امروزه همان اندازه وفادار مانده است که در عصر ماجراهای حاجی‌بابا که یک جلد از آن را همواره باید در جیب داشت). همه قهرمان‌های داستان‌های موریه در کوچه‌ها دیده می‌شوند که با شتاب در رفت و آمدند؛ مباشر، تاجر، زن چادر سفید و تاجر اسب سوار. در یک سوی میدان پهناور، دروازه بزرگ آبی رنگ و گنبد فیروزه‌ای مسجد سربرافراشته بود. در سر دیگر مدخل بازار تاریک و مرموز دهان گشوده بود... قصر کوچک عالی قاپو با بر و بالای زیبایش همچون گلی بود که در شفق روییده باشد. نمی‌توانستم که باور کنم در اصفهان هستم. چنین چیزی دور از حقیقت به نظر می‌آمد.»

5757

کد خبر 330153

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =