۰ نفر
۱۳ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۳:۱۹

اخیرا جایزه نفیسی به افتخار نام مبارک پیامبر اسلام اعلام شده است تا هر دو سال به تعدادی از برجستگان علمی کشورهای اسلامی اعطا شود. برگزاری انواع جشنواره ها واهدای جایزه در ایران بقدری زیاد است که گاهی همه خود را ذیحق دریافت آن می بینند! نمی دانم که پیشنهاد دهندگان اهدای این جوایز تا چه حد تاثیر آنها را در بهبود و تشویق نخبگان به بازگشت به کشور مورد کنکاش قرار داده اند.

به نظرنگارنده مشکلات آموزش علم در كشور بسیار گوناگون و عمیق تر از آن است که این جوایز بتواند در بهبود آنها کمکی کند. اگر بتوان آماری واقعي از نخبگان کشور گرفت، شاید اکثریت بسیار بالایی از آنها به صراحت اذعان كنند در صورت يافتن فرصتی در خارج ، لحظه ای در ترک کشور درنگ نمی کنند. طي 15 سال فعاليت دانشگاهي، اغلب دانشجويان فارغ التحصیل موفق من ایران را ترك كرده اند. بازماندگان هم در تنش های سنگین محیط کار و تحصیل افسرده شده، کارآیی آنها بشدت افت کرده است. شاید ذکر سه نمونه از آنچه امروز درجامعه دانشگاهی بر ما می گذرد بد نباشد: 

مورد اول استیضاع وزیر علوم. یکی از مهمترین موارد استیضاع وزیر مراجعه مشورتی ایشان به آرای دانشگاهیان برای انتخاب رئیس دانشگاه بود. مگر این روش چه اشکالی داشت؟ چگونه است که ما اعتماد می کنیم فرزندمان را برای آموزش علم و اخلاق دست دانشگاهیانی بسپاریم که در اعتبار نظرا تشان برای انتخاب رئیس دانشگاه تردید است؟ بعد از همین دانشگاه انتظار داریم چنان در تولید علم کوشا باشد که تحقیقاتی در خور ستايش و قابل عرضه بين المللي انجام دهد؟
مورد دوم اشاره به همین گفته شخص رئیس جمهور کافی است که برای دانلود کردن یک مقاله پای اینترنت خوابمان می برد.
مورد سوم هم وضع اسف بار گرانت های تحقیقاتی است. ارزش واحد گرانت در دانشگاه تهران بیش از یک دهه است که همان 200 هزار تومان حفظ شده است. در این 10 سال نرخ تورم چند برابر شده است؟ بهاي خودرو، شير و ماست و نان چقدر افزايش يافته است؟ حتی حقوق دانشگاهیان در مواردی تا 20 برابر افزایش یافته است. تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی چند برابر شده است. بهاي اقلام و مواد ازمايشگاه به تاسي از افزايش بهاي دلار به چندين برابر رسيده است ولي ارزش واحد گرنت تكان نخورده است، هرچند همین مبلغ کم هم کامل و بموقع پرداخت نمی شود. آیا با شرایط سخت اقتصادی و تحریم با این اعتبارات می توان در رشته های تجربی کاری کرد؟
حال فرض کنیم جایزه "مصطفی (ص)" از داوری منصفافه و کاملا حرفه ای برخوردار باشد، ولي به رسم مالوف انتظاری نیست که دریافت کنندگان این جوایز از دایره خاصی فراتر روند. نتیجه آنکه منتخبین محدود به كساني می شود که به قدر کافی منابع لازم برای ادامه کارشان فراهم است و متاسفانه به مدد هنر روابط عمومی و خصوصی، از حمايت هميشگي مراکز تامین کننده اعتبارات فرا دانشگاهی برخوردارند. آنهايي هم كه در اين دايره نيستند دريافته اند براي برخورداري از اين مواهب بايد از نقد اوضاع بپرهيزند و هژموني اين نام آوران را بپذيرند.


بازگشت نخبگان

یکی از مهمترین بنیادهای علمی آلمان بنیاد الکساندر فون هومبولت است. ماموریت این بنیاد اعطای بورسیه و جایزه به نخبگان علمی سراسر جهان بخصوص جوانان است تا به آلمان بیایند و بهترین تحقیقات علمی را انجام دهند. شاید بد نباشد بدانید که تا بحال 41 نفر از برندگان نوبل جهان از بورسیه های سابق این بنیاد بوده اند. این بنیاد جایزه ویژه ای دارد بنام هومبولت پروفسور كه سالانه به 5 نفر اعطا می شود. ارزش این جایزه 5 میلیون یورو است. دریافت کنندگان این جایزه محققان تراز اولی هستند که مقيم آلمان نيستند ولي با این جایزه به یکی از دانشگاههای آلمان می آیند تا در آنجا مدت 5 سال به عنوان استاد تحقیق کنند. این پول برای تجهیز آزمایشگاه و دادن هزینه های دانشجویان دکتری و پسا دکتری در اختیار دریافت کننده قرار می گیرد. این افراد با مکانیسم مشترکی بین فرد دریافت کننده و دانشگاه شناسایی و بعد از انجام پروسه ارزیابی در مراسمی ویژه که در آن برجسته ترین شخصیتهای علمی آلمان حضور دارند به این افتخار نایل می آیند.
نگارنده در سال 2012 که خود بورس تحقیقاتی هومبولت بودم به یکی از این مراسم اعطای جایزه دعوت شد. آنچه مرا تحت تاثیر قرار داد سیاست دقیق و مدبرانه اي بود که آلمان برای بازگشت نخبگان برجسته خود دارد. اغلب دریافت کنندگان آلمانی هایی بودند که در انگلیس، آمریکا، کانادا و یا استرالیا مشغول کار بودند. با این روش این نخبگان ، حداقل برای 5 سال، دوباره به کشور خود باز گرداننده می شدند. دانشگاه های آلمان برای آنکه بتوانند از این فرصت استفاده کنند با هم رقابت می کنند. شاید چيزي شبيه اين طرح بهتر مي توانست از آنچه که بناست در قالب طرح جايزه مصطفي به هر دریافت کننده جایزه نیم میلیون دلاری داده شود، به ياري دانشگاه های ما بیاید. اگر ما بتوانیم نخبگان دانشگاهی خودمان را حتی برای یک سال به ایران برگردانیم و به آنها پول خوبی بدهیم تا به اصلاح زیر ساخت های سخت افزاری و نرم افزاری گروه های علمی کمک کنند، به بهبود کیفیت و استانداردهای علمی در کشور کمک بسیارموثرتری کرده ایم. در غیر این صورت کمیته اعطای جوایز چاره ای ندارد که از لیست دریافت کنندگان جوایز سایر جشنواره ها افراد تکراری را برگزیند.
طرح هاي جشنواره اي و يا دعوت هاي مهماني مدار مانند آنچه در سالهاي گذشته دو يا سه بار دانشمندان و متخصصان مقيم خارج را با هزينه گزاف به گردهمايي هاي بي ثمر فراخواند نتيجه اي جز هدر دادن منابع محدود مالي كشور ندارد. دانشمندان واقعي در عرصه بين المللي خيلي راحت همديگر را پيدا مي كنند و بدون اين تبليغات و جايزه ها نيز با هم همكاري كرده و مي كنند. آنچه نياز است برنامه ريزي هوشمندانه و كارشناسانه براي فراهم كردن شرايط مطلوب براي جذب و تقويت همكاري بين دانشمندان و متخصصان واقعي و فراهم کردن امکانات و فضای سالم کاری برای آنهایی است که هنوز جلای وطن نکرده اند. از طرفی باید به این سوال پاسخ داده شود که چند درصد محققانی که در داخل ایران کار می کنند، امکان استفاده از حمایت های میلیون دلاری دارند که شایسته دریافت جایزه ای به ارزش نیم میلیون دلار باشند؟

 

نسخه خلاصه شده این یاداشت در شماره 2105 روزنامه شرق منتشر شده است.

کد خبر 373588

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام KW ۰۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
    0 0
    پيشنهاد خيلي خوبي بود
  • بی نام A1 ۰۴:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
    0 0
    این بورس آلمان یکی از صدها مواردی هست که در دنیا برای محققین و اساتید اعطا می شود عمل مشابه این موارد برای ایران خوب است و می تواند راهگشا باشد اما بستر و زیر ساختهای آن از جوانب مختلف هنوز فراهم نیست.
  • شیمی IR ۰۴:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
    1 0
    با این جوایز نمیشه کاری کرد باید از ریشه مسائل حل شود. من 2ماه پیش در مقطع دکتری فارغ التحصیل شدم و در این دوره 40مقاله چاپ کرده و کلی سوابق تدریس و.... دارم. در طول این دوره با30استاد برجسته اروپایی و آمریکایی همکاری کرده و مقالات مشترک زیادی با آنها چاپ کرده و خواهم کرد. رزومه علمی من در حد دانشیارهای رشته خودم است و وقتی مصاحبه می روم متاسفانه شخص مصاحبه کننده ضعیف تر از من است. با اینحال سوالهایی میپرسند که من چندماه سردرد می گیرم مثل تیمم کن، اسم امام جمعه فلان جا چیه؟ اسم پیش نماز دوره کارشناسی دانشگاه چی بود؟ حالا با این شرایط یک شخص توانمند در این کشور می ماند؟ خود من دیروز به یکی از همکارهای آلمانی ام ایمیل دادم که اگر گرنت داره برم پیش اون و اگر بتونم همون جا ماندگار شوم.
  • آرش A1 ۰۷:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
    3 1
    استاد عزیز با شما موافقم که گرنت باید افزایش یابد ولی توی گروه ما حتی یک نفر از اساتید محترم 1000 تومان هم از این گرنت پژوهشی را صرف پژوهش نمی کند و فقط از اون برای سفرهای تفریحی به همراه خانواده خود و به اسم سفر علمی از آن استفاده می کنند...
  • آرش A1 ۰۷:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
    2 1
    بخش اعظمی از میزان گرنت پژوهشی هر استاد توسط دانشجویان با نوشتن مقاله و ترجمه کتاب و طرح های پژوهشی صورت می گیرد در صورتیکه این گرنت پژوهشی باید صرف کارهای علمی و پژوهشی شود متاسفانه با زدوبندهایی که در داخل گروه ها صورت می گیرد این گرنت مستقیما به جیب استاد بر می گردد بدون اینکه ریالی از آن صرف پژوهش شود.
  • سارا IR ۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
    2 0
    متن بسیار موشکافانه و دلسوزانه ای بود. در تمام دوران تحصیل در دانشگاه حسرت این را خورده ام که چرا باید وقت و عمرم در بهترین دوران زندگی پای کلاسهای بی خاصیت اساتید بی دانش تلف شود. جای دانشمندان در دانشگاه ها خالی است، آنها را به کشور و دانشگاهها برگردانید.