دیگر جای تردیدی باقی نماند که ایران برای ایالات متحده اهمیت دارد و حاضر است بهای ان را هم بپردازد . مهمترین دلیل توافقی ست که روز 5 شنبه در لوزان صورت گرفت. با هر استانداردی بسنجید این عملا توافقی میان تهران و واشنگتن بود. لاروف که غایب بود ، چین که حضوری حاشیه ایی داشت و وزیر خارجه اش بلافاصله به پکن باز گشت، فابیوس در رفت و آمد لوزان - پاریس بسر می برد و ظاهرا ترجیح داد اجازه دهد تحولات مسیر طبیعی خود را طی کند، هموند بریتانیایی خود را زیر سایه جان کری پنهان کرد و لوزان را ترک نکرد. منابع دیپلماتیک نزدیک به مذاکرات گفتند به طرز شگفت انگیزی اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان نقش آفرینی مثبتی داشته اما در حاشیه چون عضو شورای امنیت نیست. خانم موگرینی تازه کار نیز که موضعش از پیش مشخص بود. یک دیپلمات غربی مستقر در لوزان می گوید"اغراق نیست در لوزان اما َهمه کنار کشیدند. فقط ظریف و کری وسط میدان ماندند.چون همه به دنبال نتیجه بودند".نیویورک تایمز نیز روز 5 شنبه نوشت این حجم از مذاکرات مستقیم با یک طرف خارجی در تاریخ دیپلماسی ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم بی سابقه بوده است .
شگفتی قابل تحسینی ست.پس بهتر است واقعیتی که با آن روبرو شده ایم را زودتر قبول کنیم. این تنها به مخالفان مذاکرات با ایران مربوط نمی شود، گرچه باورش برای آنان سخت و دشوار خواهد بود .بلکه پذیرش این واقعیت شگفت انگیز و ارزشمند بیشتر به موافقان مذاکرات و دیپلماتهایی مربوط می شود که طی 18 ماه گذشته سرمایه گذاری هنگفتی برای به نتیجه رسیدن آنچه 5 شنبه اتفاق افتادانجام دادند. اینکه می گویم بهتر است این واقعیت را موافقان دیپلماسی هسته ایی زودتر از مخالفان آن درک وقبول کنند به این اعتبار است که ضرورت دارد موافقان قانونی و رسمی هر چه زودتر از فضای احساسی و هیجانی عبور و برای آنچه ظریف وزیر خارجه ایران "تدوین پیش نویس توافق نامه نهایی" اعلام کرده خود را آماده کنند و موافقان عمومی فرصت ادامه دیپلماسی و تدوین توافق نامه نهایی را همچنان مثبت نگه دارند . توافق نامه ایی که تا ماه ژوئن باید آماده و به مانیفست دائمی یا کتاب مقدس میان ایران و جامعه جهانی خصوصا ایالات متحده تبدیل شود.در مقابل آنچه مایه نگرانی شده اقدامات آتی مخالفان رسمی و عمومی توافق هسته ایی و دیپلماسی است که به نظر میرسد مصمم هستند با این واقعیت آنطور که خود میخواهند کنار بیایند، چرا که از دید آنها فعلا کار از کار گذشته. درهمین ایالات متحده که کم نبودند کسانی که اعتبار و سابقه سیاسی خود را بر سرپرونده هسته ایی ایران قمار کرده بودند،اینک و بلادرنگ آماده حرکت جدی و نهایی بر علیه این توافق و شخص رئیس جمهور تا پیش از موعد ماه ژوئن شده اند . بینر،مک کین،منندز، کروز ، گراهام و صدهها سناتور پشت سرآنها آشکارا 3 ماه است هر آنچه می توانستند کردند تا کار به اینجا نکشد،حال به دلیل مخالفت با ایران یا کینه شخصی با آقای رئیس جمهور یا ترکیبی از هردو.بینر که پای شرافت حرفه ایی خود را به میان کشید تا ثابت کند توافق با تهران امکان پذیر نیست،به قول اهالی تنسی او با حمایت هواداران بی شمارش چاقو را تا آنجا در قالب پنیر فرو برد که در اقدامی بی سابقه برخلاف تمامی پروتکل های دیپلماتک و عرف سیاسی 200 ساله تاریخ ایالات متحده ،ناتانیاهو را برای سخنرانی علیه برنامه اتمی ایران،تخریب دیپلماسی و در واقع تحقیر رئیس جمهور در 4 مارس به کنگره دعوت کرد.
اماآیا با توافق لوزان همه چیز تمام شد؟ و دیگر جایی برای بدبینی وجود ندارد؟ می توانیم خوشبین باشیم و در همراهی با 18 ماه دیپلماسی به جای زور و تفاهم به جای اقدامات قهر آمیز مدتی خوشحال باشیم. اما به همان میزان خوشبینی ،می توان نگران هم بود. مخالفان توافق با تهران تا کنون به امید آنکه شاید ایران میز مذاکره را ترک و یا هیات های شرکت کننده بیش از این حاضر به کوتاه آمدن در برابر تهران نباشند ویا پرزیدنت اوباما بالاخره به اشتباه تقریبا 2 سال خود پی خواهد برد ،همه برگه های مقابله با این توافق را رو نکرده بودند. اما این کاری ست که از فردا وسناتور های کینه جو، پس از پایان تعطیلات ماه آپریل کنگره آغاز خواهند کرد. موفق خواهند شد؟ 60 به 40 به نفع رئیس جمهور پاسخ مثبت است. هرچند این بستگی زیادی هم به نوع برخورد آقای اوباما با کنگره دارد. اینکه بخواهد از مسیر تعامل و همکاری وارد بحث شود یا از راه قانونی و اختیارات رئیس جمهور با کنگره برخورد کند. آقای اوباما اینک و پس از توافق با تهران راه و انتخاب سختی در رسیدن به تفاهم یا اعمال اختیاراتش پیش رو دارد. اما اکنون و پس از توافق لوزان در موضع اخلاقی بسیار بالاتری قرار گرفته است. اما چنانچه با شرایط متفاوتی روبرو شود صرف نظر از ضرورت های امنیت بین المللی، هم قانون اساسی، هم قدرت اجرایی رئیس جمهوری اجازه رویارویی با کنگره را به او خواهد داد. در آن صورت ما شاهد اتفاقاتی بی مانندی در صحنه داخلی آمریکا خواهیم بود. بایدامید وارم باشیم کار به آنجا نکشد. matinmos@gmail.com
نظر شما