۰ نفر
۲ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۶:۰۱

افسانه‌ها تنها در گذشته جان نمی‌گیرند. ونزوئلا هم از این قاعده مستثنی نیست.

هوگو چاوز رئیس‌جمهوری جنجالی و ناآرام ونزوئلا باز هم نام کشورش و البته خود را برای چند روز در صدر اخبار بین‌المللی قرار داد . رفراندوم اخیر که در این کشور امریکا لاتین برگزار شد همه چیز را بار دیگر به نفع آقای چاوز تغییر داد. مخالفان بر این مصیبت گریستند و موافقان اشک شوق ریختند که رئیس‌جمهور محبوبشان می‌تواند حالا بی‌اندک نگرانی برای مدتی نه چندان کوتاه و البته نامحدود بر مسند قدرت باقی بماند.

حالا اما آن رفراندوم و پیروزی شیرینش تبدیل به گذشته شده‌است. آنچه پیش‌روی چاوز قرار دارد آینده‌ای‌ست که چندان هم نمی‌توان به آن خوش‌بین بود. تاریخ از این بازی‌های پیروزی و شکست به خود بسیار دیده‌است. افسانه‌ها تنها در گذشته جان نمی‌گیرند. ونزوئلا هم از این قاعده مستثنی نیست. سه افسانه را می‌توان برای آینده ونزوئلا در نظر گرفت. آیا هوگو چاوز آخرین قربانی بحران مالی است که جهانیان را در آغوش کشیده است؟ آیا اپوزیسیون در ونزوئلا چیزی نیست جز شبکه‌ای فاسد از مخالفانی که حتی از پس یک کودتای ساده هم بر‌نمی‌آیند و با کودتاهای رنگی شکست گرفته تنها به نفع چاوز قدم برمی‌دارند؟ و در نهایت شیرین‌ترین افسانه : آیا ونزوئلا سرانجام طعم دموکراسی را می‌چشد؟
پاسخ به این سوال‌ها به همان اندازه برای آینده ونزوئلا مهم است که نتیجه انتخابات پانزدهم فوریه اهمیت داشت. در این انتخابات بود که 54 درصد ونزوئلائی‌ها به اصلاح قانون اساسی رای مثبت دادند . البته این اصلاحات هم درست مانند سایر اصلاحات به رفراندوم گذاشته شده در زمان چاوز به نغع هیچ‌کس نیست و نبود جز خود آقای رئیس جمهور.

افسانه اول : با سقوط قیمت نفت ، حکومت آقای چاوز هم سقوط می‌کند
اصلا چنین فکری نکنید. عقل سلیم بر وجود رابطه میان آینده سیاسی چاوز و قیمت پرنوسان نفت تاکید می‌کند . این حقیقت را نمی‌توان انکار کرد که محبوبیت چاوز در میان مردمان ونزوئلا به خدمات رفاهی بازمی‌گردد که آقای رئیس جمهور به واسطه قیمت نفت موفق به انجام آن شده‌است.حالا هم تمام امید مخالفان چاوز به همین قیمت نفت است. مخالفان امیدوارند که با سقوط قیمت نفت در بازار جهانی چاوز هم در پیشبرد اهداف اقتصادی خود ناکام مانده و در چشم مردم از قهرمانی ملی تبدیل به رئیس جمهوری نه چندان موفق شود .اما امیدها از آنجا ریشه می‌گیرد که ونزوئلا در حال حاضر بالاترین رقم تورم در امریکا لاتین را به خود اختصاص داده‌است. بودجه سال 2009 میلادی هم بر اساس قیمت نفت از قرار بشکه‌ای 60 دلار ارزیابی شده‌است. هر بشکه نفت اما در حال حاضر بشکه‌ای 40 دلار معامله می‌شود. البته مخالفان در یک مورد دچار اشتباه در محاسبه شده‌اند. محبوبیت اجتماعی تنها راه برای باقی ماندن در قدرت نیست. هستند در دنیا رهبران نه چندان محبوبی که همچنان بر کرسی قدرت تکیه داده‌اند.حسنی مبارک یکی از همین دست رهبران است.چاوز دوستانی مانند کوبا در کنار خود دارد که می‌توانند به او در بقای در قدرت کمک کنند.

افسانه دوم: اپوزیسیون در ونزوئلا چیزی نیست جز شبکه‌ای از مفسدان اقتصادی و اخلاقی که تنها کاری که از دستشان برمی‌آید هدایت کودتاهای نافرجام است.
این باور هم حقیقت ندارد. پرنفوذترین رهبران اپوزیسیون در ونزوئلا جوانهایی هستند تحصیلکرده که همگی زمان روی کار آمدن چاوز یا کودک بودند یا در حال گذران روزهای نوجوانی. از همین کلاس‌های درس بود که این طیف از مخالفان راه خود را به جامعه سیاسی ونزوئلا گشودند. آنها راه‌هایی مملو از صلح و دوستی برای مبازره با چاوز انتخاب کردند. اما مانعی که بر سر راه قدرت گرفتن این طیف است همان شایعاتی‌ست که طرفداران چاوز به راه‌انداخته‌اند: موافقان چاوز از طبقه محروم هستند و مخالفان مفسدانی ثروتمند که تنها کاری که بلد هستند اعتراض به نبود فضایی دموکراتیک است.
سالهاست که آمار در ونزوئلا تنها بر یک پاشنه می‌چرخد. یک سوم هموطنان چاوز همواره از او دفاع می‌کنند. یک سوم خواب یک لحظه موافقت و همراهی با او را هم نمی‌بینند و اما یک سوم دیگر میان چاوز و دیگران در حال تاب خوردن هستند.
در پانزدهم فوریه هم نتیجه درست مانند همیشه پیش رفت.46 درصد از ونزوئلا‌ئی‌ها آرای خود را مخالف با رای و عقیده چاوز به صندوق ریختند.این رقم به معنای 5 میلیون نفر است. یازده میلیون ونزوئلانی در این انتخابات شرکت کردند.در ونزوئلا نه ثروتمندان و نه طبقه متوسط سهمشان هرگز به بیش از یک سوم صعود نمی‌کند.

افسانه سوم: ونزوئلا جامه کشوری دموکرات را بر تن می‌کند
بله. این جمله هم صحیح است . حتی می‌توان ادعا کرد که ونزوئلا در حال حاضر هم کشوری دموکرات است.البته به شرط آنکه برگزاری انتخابات را برای دموکرات خواندن یک کشور کافی بدانیم. چاوز مدتهاست که برای رسیدن به هدف خود رفراندوم‌هایی را برگزار می‌کند و البته از تمام قوای انسانی و مالی خود برای پیروزی بهره می‌جوید. در حقیقت همه مهره‌ها به گونه‌ای چیده می‌شود که برآیند چیزی به جز از پیروزی نباشد.
اما دموکراسی می‌تواند معنای دیگری هم داشته باشد. درست پانزده ماه پیش بود که چاوز بحث لغو محدودیت زمانی برای حضور رئیس‌جمهور در انتخابات را به رفراندوم گذاشت. آن زمان این رفراندوم با شکست روبه‌رو شد. اما آقای هوگو دست از تلاش برنداشته و ادعا کرد که این رفراندوم را تا زمانی که پاسخ مردم مثبت باشد،برگزار خواهد کرد.

یک سوال دیگر: آیا در جامعه‌ای دموکرات یک نفر در جامه رئیس جمهور بر همه چیز کنترل و احاطه کامل دارد؟ بر سیستم قضایی. بر دیوان عالی، بر کمیته برگزار کننده انتخابات ،بر ارتش و حتی بر بانک‌ها؟
چاوز در این رفراندوم برنده شد اما این موفقیت نمی‌تواند این حقیقت را تحریف کند که چاوز در آینده و در جهانی متفاوت قرار است ونزوئلائی متفاوت از امروز را هدایت کند. چاوز پول کمتری برای برآورده کردن انتظارات اجتماعی و پیش‌بردن اصلاحات در اختیار دارد. رئیس‌جمهور به زودی متوجه خواهد شد که لبخند رضایت‌بخشی که بر لبان کشورهای به ظاهر دوست نشانده شده‌است در دراز مدت می‌تواند به اخمی دیپلماتیک تبدیل شود. و حقیقت دیگر این که در حال حاضر این باراک اوباما است که بر کاخ سفید سلطه دارد و نه جورج بوش. شاید چاوز از این پس بیش از آنکه به خواندن آوازهای زیبا روی بیاورد وادار به فریاد کشیدن شود. پ

منبع : فارین پالیسی 20 فوریه 2009/ ترجمه : سارا معصومی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 4140

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =