حتی اگر متفقینی تصویب کرده باشند که این دو ملت ، به دلیل روحیه میلتاریستی اجازه تاسیس مجدد ارتش ندارند آلمان ها و ژاپنی ها بودند که نشان دادند با اقتصاد نیز می توان قدرت را به دست آورد و تعریف یک بعدی قدرت و تناظر و تساوی آن با قدرت نظامی را به تعریفی چند بعدی و چند مولفه ای رساندند . اما همه پیشرفت های این دو کشور و ساخت عمارتی نو بر خرابه ها و خاکستر های جنگ جهانگیر در گرو این عوامل نیست .
موجی که وینستون چرچیل نخست وزیر تاریخ ساز انگلیس با نطق تاریخی خود در فولتون ایالت میسوری آمریکا در مارس 1946 کرد و از پرده آهنین و عبارت « ابر قدرت سرخ» رونمایی کرد مقامات آمریکایی را نسبت به متحد قبلی خود در جنگ بیمناک ساخت . پس از آن بود که اصل چهار ترومن و طرح مارشال به جریان افتاد که باید زیر بغل اروپای غربی و دروازه سرخ ها یعنی آلمان را بگیرند ، غنایم بخشوده شود و به اقتصاد مفلوج آلمان پول تزریق شود . جالب اینجاست همین فرمول در دهه 50 و پس از موج مک کارتیزم و در زمانی که واشینگتن مشغول جنگ بی سرانجام با ویت کنگ ها بود و ضمنا" نگرانی نفوذ کمونیست ها ارکان آمریکا را می لرزاند درباره ژاپن شروع شد .
نقش زغال خوب را از یاد نبریم !
نظر شما