استاد الهیات و دین پژوهی دانشگاه تاکید کرد:" اولین رویکرد طردگرایی است. طردگرایی به معنی آن است که فقط دین من بر حق است و در هیچ دین و مذهب دیگری حقانیت وجود ندارد."
دکتر مصطفی ملکیان شمولگرایی را رویکرد دوم خواند و گفت: در این رویکرد دین من بر حق است، اما در ادیان و مذاهب دیگر هم حقانیت وجود دارد که دراین صورت تفاوت دین من با دیگر ادیان در این است که همه حقانیت دینهای دیگر در دین من هست.وی همچنین در اینباره افزود: اما این رویکرد مانع از جریان گفت و گوی میان ادیان است و در آثار مولانا دیده میشود.
این دین پژوه، رویکرد سوم را شبیهانگاری یا توازی خواند و گفت: "در این رویکرد، ادیان و مذاهب فقط برای کسانی که به آنها التزام دارند، تفاوت میکنند و مقصد همه آنها یکی است و تفاوت تنها در درازی و کوتاهی، صعوبت و سادگی یا با عواقب بودن یا بیعواقب بودن آنهاست.
در این دیدگاه نیز نیازی به گفتگوی ادیان نیست، بلکه ملتزمین به هر دینی باید به دین خود بیشتر وفادار شوند و التزام بیشتری یابند و این رویکرد نیز در آثار مولانا یافت میشود." وی رویکرد چهارم را "ادغامگرایی" یا "تلفیقگری" خواند و گفت: این رویکرد معتقد است هر دینداری باید پیرو دین خود باشد، اماباید برای رسیدن به هدف از ادیان دیگر نیز یاری جوید که این رویکرد هم در آثار مولانا قابل تشخیص است.
پنجمین رویکرد به اعتقاد ملکیان "جهانی گرایی" است که مطابقآن، ماندن در دین و مذهب خود درست نیست و باید همه به سمت یک دین جهانشمول بروند و مابهالافتراقها را به نفع مابهالاشتراکها از ادیان دور کنند.
وی درپایان افزود: "این رویکرد به همراه رویکرد چهارم امکان گفت و گوی ادیان را فراهم میسازد، ضمن این که این رویکردها نیز در آثار مولانا به وفور قابل مشاهده است."
نظر شما