عصر 27 آذر ماه سال 90 ماجرای قتل خونین پسر جوانی در خانه‌شان واقع در شهرستان دماوند به پلیس مخابره شد. وقتی ماجرای این جنایت به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی گزارش شد، تحقیقات ویژه‌ای برای رازگشایی از جنایت آغاز شد.

پسر نوجوانی که هنگام وقوع جنایت به سن قانونی نرسیده بود، از قصاص رهایی یافت. پیش از این حکم این متهم به قصاص محکوم شده بود که قضات دیوانعالی کشور آن حکم را تأیید نکرده بودند.
بررسی‌های پلیسی و قضایی نشان داد که قربانی بهروز نام دارد و فردی به نام علی 16 ساله که میهمان خانه آنان بوده، او را با کارد میوه‌خوری به قتل رسانده است. علی که در صحنه جنایت حضور داشت وقتی دید که هیچ راه فرار و انکاری ندارد، در بازجویی‌ها لب به بیان حقیقت گشود و گفت: با بهروز سال‌ها با هم دوست بودیم. عصر روز حادثه برای دیدن وی به خانه‌شان رفتم. از آنجا که مدتی پیش به خواهر وی متلک گفته بودم، واقعیت را به بهروز گفتم. وقتی قربانی حرف‌های مرا شنید عصبانی شد و کارد میوه‌خوری را برداشت به من حمله کرد. توانستم کارد را از وی بگیرم و در دفاع از خود سه ضربه به او زدم. ناگهان نقش بر زمین شد. وقتی به خود آمدم دیدم دیر شده است و دوستم را به قتل رسانده‌ام باور کنید هیچ وقت قصد کشتن او را نداشتم و این جنایت ناخواسته بود. اکنون نیز بشدت پشیمانم و تقاضای عفو و بخشش دارم.

پرونده این جنایت با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم به قتل در دادگاه کیفری استان تهران تحت محاکمه قرار گرفت و به قصاص نفس محکوم شد.حکم قصاص وقتی برای تأیید به دیوانعالی کشور رفت، قضات عالیرتبه پس از بررسی دقیق پرونده خواستار اعمال ماده 91 شدند و پرونده جهت رسیدگی به شعبه هم‌عرض فرستاده شد. این متهم به قتل در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغرزاده و دو قاضی مستشار تحت محاکمه قرار گرفت. علی وقتی برای آخرین دفاع پشت تریبون ایستاد، گفت: قتل را قبول دارم اما باور کنید آن زمان نفهمیدم دارم دست به چه جنایتی می‌زنم. بشدت از عملکرد خود پشیمانم.
در پایان جلسه محاکمه سه قاضی عالیرتبه با هم وارد شور شدند و با توجه به ماده 91 قانون مجازات اسلامی قصاص قاتل را منتفی دانستند و تنها به لحاظ جنبه عمومی جرم متهم به قتل را به زندان محکوم کردند.

 

17302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 477440

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۴:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۱
    191 4
    از آنجا که مدتی پیش به خواهر وی متلک گفته بودم، واقعیت را به بهروز گفتم و سپس او را کشتم. نمیدونم این داستانها چرا اینقدر عجیب غریبه
  • بی نام A1 ۰۵:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۱
    182 6
    کدوم پسری اولا ب خواهر رفیقش متلک میگه دوما میره بهش میگه ب خواهرت متلک گفتم ؟؟؟
  • بی نام IR ۰۵:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۴
    1 0
    داستان رو یک جور بنویس که در ذهن بگنجد.لااقل میگفتی مقتول قاتل رو دعوت کرده بود تا به خاطر متلک گویی به خواهرش تنبیه کند ...که قضیه برعکس شد
  • میلاد IR ۰۵:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۴
    2 0
    امان از این دهه 70 دی ها پسره 16 سالشه یعنی متولد سال 78 بعد به خواهر دوستش نظر داره .... بابا تورو خدا اندازه سنتون جووونی کنین پسره 16 ساله مگه دختر بازی هم باید بکنه ؟؟؟ من 16 سالم بود فقط دوچرخه بازی می کردم اووسگل هم نبودم الان تو سن 30 سالگی خیلی هم موفقم