بسیاری از نظریهپردازان سیاسی بر آنند که وظیفه آنها گسترش نظریه نهایی حقوق یا عدالت، به منظور راهنمایی یا داوری کنشهای سیاسی است اما پرسش اصلی ریموند گس در این کتاب، فهمیدن این مسأله است که چرا بازیگران سیاسی آنگونه رفتار میکنند که در حال حاضر شاهد آنیم. بسیار پیش از ظهور اخلاق کاربردی، سیاست مهارتی بود که به مردم اجازه میداد که زنده بمانند و اهداف خویش را پیگیری کنند. فهمیدن سیاست، فهمیدن قدرتها و و مفاهیمی است که نشان میدهد مردم چگونه با مسائل پیشروی خود در وضعیتهای تاریخی مشخص مواجه میشوند. این کتاب اثری است در فلسفه سیاسی، در حوزه فلسفه تحلیلی و نویسنده آن استاد فلسفه در دانشگاه کمبریج است.
در این کتاب کوچک، که شرح مبسوطی است از کنفرانسی که ریموند گس در سال 2007 در آتن ارائه کرده وی از روشی «واقعگرا» در مقابل دیدگاه اخلاق محوری دفاع میکند که به باور او آثار تحلیلی معاصر در فلسفه سیاسی زیر نفوذ آن قرار گرفتهاند. در دیدگاه اخلاق محور فلسفه سیاسی کار خود را با شرح و توصیف اصول هنجاری عامی آغاز میکند که از جوامع یا عوامل سیاسی مشخص، به نحو مستقلی وجود دارند و از آنها اخذ نشدهاند. این واقعیات تنها وقتی در این رابطه وارد میشوند که اصول مورد نظر ما در ارتباط با نمونه خاصی بهکار گرفته شوند. گس، نوزیک و راولز را به عنوان نمونهای برای دیدگاه اخلاق محور معرفی میکند. اما دیدگاه واقعگرایانه خود او به عنوان جایگزینی مشخص و واضح پدیدار نمیشود.
دیدگاه اخلاقمحور بر مبنای تمایزی میان «هست» و «باید» شکل میگیرد. دلیلی که اصول هنجاری نهایی نمیتوانند بر واقعیات جامعهای خاص استوار گردند این است که آنها نمیتوانند بر مبنای واقعیات غیرهنجاری قرار گیرند. گس هر گونه تمایز دقیقی بین آنها را منکر میشود و دیدگاه خود را بر مبنای محتوایی با دامنه گسترده قرار میدهد.
فلسفه سیاسی واقع گرایانه، چندان در این مورد که عوامل سیاسی از مفاهیم اخلاقی تأثیر گرفته اند، اغراق نمیکند. بلکه میفهمد که آنها دارای باورهای اخلاقی هستند، اما آنها را به عنوان ساختارهای بیربط و نیز تغییر پذیر در نظر میگیرد.
برای فلسفه سیاسی واقع گرایانه، محوریترین مفهوم، قدرت است. برای فهم حوادث و رویدادهای سیاسی، تحلیل باورهای اخلاقی مردم، نسبت به کندوکاو در مناسبات قدرت به مراتب از اهمیت کمتری برخوردار است.پرسش به قول لنین این است که «چه کسی با چه کسی به خاطر کدام منفعت چه کاری را انجام میدهد؟»
ما همچنین میبایست نسبت به گونههای متفاوت ایدئولوژی، که باورهای سیاسی توسط آنها شکل داده میشوند و توسط آنها حمایت نیز میشوند، هوشیار باشیم. تنها به این دلیل که آنها هستند که منافع گروههای قدرتمند را تأمین میکنند. گس این ایدههای واقعگرایانه را در تضاد با دیدگاه اخلاق محور معرفی میکند.
از آنجایی که مدافعان اخلاقمحوری نمیتوانند «باید» را از «هست» بیرون بکشند، در نتیجه بر عکس آن هم برای آنها امکانپذیر نیست. گردش کانتی در فلسفه سیاسی اخیر که توسط راولز و طرفدارانش معرفی شده است، بر این باور است که شهروندان میبایست، و بنابراین میتوانند به وسیله باورهای اخلاقی دارای انگیزه شوند. برای مثال به شهرت اجتماعی راولز و ادبیات دموکراسی شورایی توجه کنید.
به طور کلی ریموند گس به دنبال چیزی بنیادی و رادیکال است. او میخواهد طبیعت معلق شهود اخلاقی به تمایز فلسفه سیاسی واقع گرا اشاره داشته باشد. اما کتاب وی در این کار توفیقی حاصل نکرده است. به این دلیل که وی نشان نمیدهد که متدولوژی پیشنهادی واقعگرایانه وی چگونه کار میکند، و یا فلسفهای که بر آن استوار میگردد چگونه میتواند بدون پیش فرضهای اخلاق محور، که ادعای اجتناب از آنها را دارد، به آگاهی سیاسی معتبری دست پیدا کند.
ترجمه: مهدی وفایی
مشخصات کتاب:
نام کتاب: فلسفه و سیاست واقعی
نویسنده: ریموند گس
انتشارات دانشگاه پرینستون
نوبت چاپ: 2008
نظر شما