او تقاضاهای مکرر از میرحسین موسوی برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری که پیشینه ای 12 ساله دارد را پایان داد.
موسوی چهره ای چند وجهی است؛ درباره او کمتر گفته اند و در زمانی که شایعه آمدن یا نیامدن او بر سر زبانها افتاده بود و از او به عنوان یکی از نامزدهای دهمین انتخابات ریاست جمهوری یاد شد - از اوایل آبان ماه- حتی نزدیک ترین یاران او حاضر نشدند درباره او سخن بگویند. آنهایی که به همراهی با او شهرت دارند سخنی درباره اش نگفتند تا خود او به تصمیمی قاطع برسد.
میرحسین موسوی که دیروز با صدور بیانیهای اعلام کرد نامزد انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری خواهم شد و با اشاره به چندماه اخیر گفته است که طی ماههای گذشته در تکاپوی این جستجو بودهام؛ وضعیت کشور ، انتخابهای پیشرو، حوادث ممکن، ظرفیتهای موجود و بسیاری نکات خرد و کلان دیگر را مورد دقت قرار دادم و هرچه پیشتر رفتم همان دلایل و عواملی که در وهلههای گذشته به عدم حضور در صحنه انتخابات فرا میخواندند بیشتر مرا متقاعد کردند که این زمان زمانی دیگر است و حضور را ایجاب میکند.
اشاره موسوی به بیانیه25 اردیبهشت 84 بود که با انتشار آن خیال موافقان و مخالفانش را آسوده کرد چرا که گفته بود در عرصه این گزینش بزرگ، کسانی باید داوطلب شوند که علاوه بر شایستگیهای فردی، متناسب با این مسؤولیت عظیم از ابزارها و امکانات لازم جهت ادای حق این منصب برخوردار باشند» چرا که او« هرچه بیشتر در این موضوع غور کرد دخالت خود در این صحنه را درهم تنیده با مشکلات و پیچیدگیهایی یافت که نافی مصالح جمهوری اسلامی و ناقض نیتهای پاک دعوت کنندگان» از او بود.
اما دیروز گفت که « اینک نه از روی خودپسندی تا ارزشها و ارجمندیهای همگنان را نادیده بگیرم، و نه از سر تجاهل تا مشکلات پیش رو را ناچیز و بضاعت اندکم را کافی از توکل به خداوند بدانم، بلکه به امید ادای وظیفه قصد خویش را برای نامزد شدن در دوره دهم از انتخابات ریاست جمهوری اعلام مینمایم.»
موسوی با ادبیاتی ویژه که این روزها انسی با آنها نیست سخن گفته است و با بهره گیری از واژگانی که خیال می رفت تاریخ مصرف آن ها گذشته است به مصاف دهمین انتخابات ریاست جمهوری آمد تا گفتمانی «دیگر» را در بازاری بی ایده مطرح کند.
وی «مستضعفان را مطمئنترین پایگاه برای ارزشهای برآمده از انقلاب اسلامی و آمادهترین قشر برای اصلاحگری و پایبندترین پشتوانه برای اصول و اصولگرایی صبورانه» خوانده است که زعم او« به گوشند که آیا فرزندان مصدرنشینشان همچنان به جایگاه عزیز آنان اقرار میکنند و بر وظایف تخطیناپذیرشان در حمایت از منافع محرومین اصرار میکنند.»
تا پیش از پیروزی زیرکانه محمود احمدی نژاد در نهمین انتخابات ریاست جمهوری که بر موج فراموش شدگی اصلاح طلبها سوار شد، کسی عدالت را خواسته ای عمومی نمی دانست، اما شکاف خواسته و نا خواسته میان آنچه باید باشد و آنچه هست آنقدرعمیق بود که لفاضی های خوش بیانانه ای که بهره ای برای سفره شکم و جان ملت نداشت به اعماق ذهنها رفت و «عدالتخواه» که سفره ها را نشان داد به اوج.
نانی که بر سفره ها نگذاشتیم
موسوی در بیانیه اعلام کاندیداتور اش با بیان اینکه معنای این انتظار را چگونه لمس کرده است کسی که نداند در سفرههای کوچک آنان اولیتر از نان اعتنای صادقانه به ارزشهایی است که جان جوانانشان را خرج آن کردهاند؟ تصریح کرده است: این اولویتی است که چشمههای برکت را از زمین میجوشاند. تنها نمونهای از این جوشش دستآوردهای برگشتناپذیر جوانان دانشمند ما در زمینه انرژی هستهای است. اگر سرهای آنان در مقابل اجنبی خم بود و یا احساس میکردند که آزادی گفتن و شنیدن و انتخاب کردن ندارند هرگز چنین جوششهایی از آنان سر نمیزد. ما این کامیابیها را با هزینه کردن بودجههای نجومی به دست نیاوردهایم، بلکه ارزشها هستند که چنین میوه دادهاند و برکت آفریدهاند.
آمادهترین قشر برای اصلاحگری
وی «مستضعفان را مطمئنترین پایگاه برای ارزشهای برآمده از انقلاب اسلامی و آمادهترین قشر برای اصلاحگری و پایبندترین پشتوانه برای اصول و اصولگرایی صبورانه» خوانده است که زعم او« به گوشند که آیا فرزندان مصدرنشینشان همچنان به جایگاه عزیز آنان اقرار میکنند و بر وظایف تخطیناپذیرشان در حمایت از منافع محرومین اصرار میکنند.»
موسوی در بیانیه اعلام کاندیداتور اش با بیان اینکه معنای این انتظار را چگونه لمس کرده است کسی که نداند در سفرههای کوچک آنان اولیتر از نان اعتنای صادقانه به ارزشهایی است که جان جوانانشان را خرج آن کردهاند؟ افزوده است: این اولویتی است که چشمههای برکت را از زمین میجوشاند. تنها نمونهای از این جوشش دستآوردهای برگشتناپذیر جوانان دانشمند ما در زمینه انرژی هستهای است. اگر سرهای آنان در مقابل اجنبی خم بود و یا احساس میکردند که آزادی گفتن و شنیدن و انتخاب کردن ندارند هرگز چنین جوششهایی از آنان سر نمیزد. ما این کامیابیها را با هزینه کردن بودجههای نجومی به دست نیاوردهایم، بلکه ارزشها هستند که چنین میوه دادهاند و برکت آفریدهاند.
وی با یادآوری اینکه جا دارد که ارزش آزادی در این عصر مورد توجه چندینباره قرار گیرد، آزادی را آرمان خرازیها و باقریها و باکری ها که در پای آن جان دادهاند توصیف کرد و افزود: اگر آنان و یارانشان نمیایستادند از جمله نخستین نعمتهایی که از ما سلب میشد آزادی بود.
آشفتگیهای لاعلاج در نظام مدیریتی
وی مباح دانستن هر شیوه ای را ولو این که شامل قانونشکنیهای گسترده باشد با این تصور که عجله برای عملی کردن نیت خیری است را نکوهیده و به غیرمستقیم به تخلفات دولتی در فاکتور گرفتن مجلس اشاره کرده و تصریح کرده است: این کار صرفا نقض عهد با ملت نیست بلکه انکار خرد جمعی است. اینجانب صراحتا اعلام خطر میکنم که تداوم چنین رویهای به آشفتگیهای لاعلاج در نظام مدیریتی منجر میشود، تا جایی که یک روز در کشور سنگی بر روی سنگ نماند. آیا فرصت هایی که تبعیت از قانون در اختیار قرار میدهد پیش از این مستهلک شده است که دست به این بازی خطرناک میزنیم؟
موسوی که توجه به اصول 43 و44 قانون اساسی را به صورت موازی ضروری می داند اصل 43 قانون اساس را آنقدر با اهمیت و سرنوشتساز برای انقلاب می داند که به اعتقاد وی « بایستی سایر اصول قانون اساسی به هنگامی که مورد تفسیر واقع میشود با رجوع به این اصل و ملاحظات این اصل تفسیر شود.» وی در بیانیه انتخاباتی اش تصریح کرده است: قانون اساسی ما برای رسیدن به همین اهداف دارای ظرفیتهای عظیمی است که همچنان میتوانند به فعلیت برسند. به ویژه راهبردهای ارزشمندی که اصلهای 43 و 44 از این میثاق ملی را شکل دادهاند نیاز به توجه بیش از پیش دارند و ما موظفیم منابع کمیاب موجود را با تخصیص حداکثری در جهت تحقق هرچه کاملتر آنها به کار بندیم و از هدر دادن این منابع در خدمت منافع کوتاه مدت و اغراض سیاسی کم بها جلوگیری کنیم .
وی تاکید کرده است: اینجانب ادعا نمیکنم که اهداف پیش رو به صرف انتخاب یک شخص قابل دستیابی است، بلکه خواست عمومی برای تجدید نظر در سیاستها و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی و تکیه بر ارزشهای بنیادین زائیده از آن در سطح عموم است که میتواند ضامن چنین تحولی باشد. حتی در آن صورت نیز نباید منتظر معجزه بود. به یاد داشته باشیم که یک قدم پیشرفت که واقعا محقق شود بر آرزوهای درازی که جامة عمل نمی پوشند برتری دارد.
وی با اشاره به فعالیتهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری و طرفداران آنها، آن را «نمونهای از دولتی که برقرار خواهد کرد» دانسته که در معرض دیدگان بینا قرار می گیرد و ضمن تاکید بر حفظ حرمت دولت مستقر تصریح کرده است: شاید نتوان یک انتخابات جدی را در فضایی خالی از خردهگیری، به ویژه نسبت به دولتی که حاکم است در نظر آورد. با این همه لازم است که احترام دولت قانونی جمهوری اسلامی به دقت رعایت شود و انتقادات به صورت روشنگرانه، مستدل، دلسوزانه و نه با قصد فریب ارائه گردد.
حق چاپ و تکثیر عکس مرا ندارید
موسوی مانیفستی را نیز برای فعالیتهای انتخاباتی حامیاننش ترسیم کرده و آورده است: در جریان فعالیتهای انتخاباتی، ستاد اینجانب حق چاپ و تکثیر عکس مرا نخواهد داشت و از علاقمندانی که ممکن است به صورت خودجوش وارد صحنه تبلیغات شوند نیز انتظار دارم که به این خواسته خدمتگزار خود توجه کنند. از نظر من نوشته ساده یک شهروند علاقمند به سرنوشت کشور در پشت شیشه مغازهاش دلنشینترین و موثرترین الگوی تبلیغاتی است. این نه بدان معناست که استفاده از تصویر را الزاما مسرفانه و یا فریبکارانه بدانم، بلکه میخواهم از کارهایی که شایعه شیوعشان را در فصول انتخابات شنیدهام، و امیدوارم هرگز واقع نشده باشند، به اکیدترین وجهی پیشگیری کنم. هرگونه عمل خلاف اخلاق حضور و نشاط مردم را در صحنه انتخابات خدشهدار میکند. چنانچه نام اینجانب در معرض اسائه قرار بگیرد انتظار از علاقمندان و حامیان، سکوت است، چه رسد به آن که خدایناکرده خود مرتکب هتک حرمت و بیادبی نسبت به کسی شوند و نوشته یا گفته ناحقی را اشاعه دهند. علاقمندان مطمئن باشند اگر مواردی رخ دهد که بر حسب موازین اخلاقی و قانونی نیاز به پیگیری داشته باشد ستاد به وظیفه خود در این زمینه عمل میکند. همچنین از همه عزیزان و دوستان تقاضا دارم به هیچوجه از امکانات و اموال عمومی، چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم، در امور انتخاباتی استفاده نکنند.
نظر شما