به گزارش خبرآنلاین به نقل از روابط عمومی تئاتر شهر تبریز، میرسعید مولویان، هنرمند تئاتر تبریز و مجری جلسه نقد و بررسی نمایشهای اجرا شده در بیست و هشتمین جشنواره تئاتر آذربایجان شرقی، فعالیت دانشکده هنرهای نمایشی را موهبتی دانست که حضور جوانان را در این جشنواره ها و به طور کلی در عرصه تئاتر استان تقویت کرده و با ایجاد تنوع آثار و تبادل افکار به پیشرفت آثار نمایشی خواهد انجامید.
علی کاظمی وند کارگردان نمایش «مصاحبه» در جواب این نقد که، هنوز هم این اصل بر تئاتر حاکم است که هرچه به صحنه آورده می شود باید کاربردی تعریف شده داشته باشد، اما متاسفانه دکور طراحی شده برای این نمایش بلااستفاده بود، گفت: ما در دکور از برخی نمادها بهره بردیم و به دلیل سبک مستندگونه و مینی مال نمایش از ابزارآلات دکور کمترین استفاده به عمل آمد.
حامد اصغر زاده فعال تئاتر تبریزی، تاکید کرد: مینی مالیستی بودن کار تنها به جهت حذف ابزار و دکور درست بود، که از کمترین عناصر کمک گرفته شه بود، اما در حقیقت آثاری مینی مالیستی تلقی می شوند که ویژگیهای مشخصی دارند، کلیت کار به اجزایی تقسیم شده باشند و حتی بازیها هم باید مینی مالیستی باشد، تئاتر نمادپردازانه از اساس اشتباه است، هر اثری باید جهان معنایی خود را درست کند.
علی کاظمی وند، همچنین در پاسخ به نقدی در رابطه با رها شدن کار توسط کارگردان و پوشاندن ضعفهای کارگردانی توسط توانمندی بازیگران و صداپیشگان، گفت: وقتی بازیگر به تحلیل درست و کاملی از کاراکتر خویش رسیده بود سعی کردم بازیها را محدود نکنم.
نازیلا ایران زاد بنام، کارگردان و بازیگر تبریزی گفت: دراماتورژی و ترجمان صحنه ای متن را با چیزی که از نوشته استاد رحمانیان سراغ داریم همسان نمی بینم، استاد رحمانیان کاراکتر را با معلولیت ذهنی و جسمی غیر واقعی و متصور تعریف نکرده، اگر نعیم لب شکری دارد رحمانیان دلیل محکم و دراماتیک برای آفرینش این نقص داشته است.
وی افزود: تصور می کنم کاراکترها درست تحلیل نشده بازیگران به قدری خوب بازی کردند که ما از دیدن کار لذت بردیم اما هدایت کار در تحلیل کاراکترها با متن و اجرا همسو نبود.
کاظمی وند پاسخ داد: این متن دهه 1960 بود که ما سعی کردیم با دراماتورژی جدید، تحلیلی دیگر براساس تصورات خود و نزدیک به حقایق امروز جامعه مدرن و منطقه خاورمیانه به صحنه ببریم.
در ادامه این جلسه، میرمیلاد مهدیزاده، نویسنده و کارگردان نمایش «نادرستان» گفت: تئاتر با دیدن تمام نمی شود، برای من دانشجو از زمان بعد از دیدن نمایش تازه قدم ها آغاز می شود که یاد بگیریم چطور کار کنیم و چطور نقد کنیم.
وی در پاسخ به نقدی مبنی بر ایراد و تناقض تاریخی نمایش با مستندات تاریخی زندگی نادرشاه، گفت: ما در کل نمایش یا پوستر و بروشور و متن و صحبتها ادعایی مبنی بر تاریخی بودن این کار نداشته ایم، تنها از برخی عناوین و اسامی استفاده شده و زبان قدیمی اما کار اقتباسی تاریخی نبود، در این نمایش داستان نادرشاه به روایت من به صحنه رفت.
مهدیزاده با تاکید بر اینکه ما با این هدف نمایش کار می کنیم که برای مخاطب سوال ایجاد شده و به فکر واداشته شود، گفت: در نمایش من تنها چیز باقی مانده از تاریخ زبان بود و لاغیر، هر چه در طول تاریخ اتفاق افتاده در حال تکرار است، تنها چیزی که از دوره افشاریه نگه داشتیم زبان شاعرانه ای بوده که آن هم به درستی استفاده نمی شود.
نازیلا ایران زادبنام در این باره تصریح کرد: کار هنرمند تاریخ نگاری نیست، بلکه با زبان و نگاه هنر خویش قضایا را روایت می کند.
نصیری، فعال تئاتر آذربایجان شرقی، گفت: نمایشنامه نادرستان دارای گره گشایی و ساختار ارسطویی است، نویسنده می تواند از زاویه دید خود هر جا که می خواهد پیامی را برساند، نادرستان این پیام را در قالب تصویر کافی و مناسب می رساند، تئاتر جهان نشانه هاست، شما ما را به زمان نادر شاه بردید ولی خود در میانه صحنه ایستادید و زمان حال را نشانمان دادید. اتفاق جریان تئاتر مدرن همین است، دیالوگ نویسی این کار عالی و شخصیت پردازیهای موجز و مختصر بود.
میرمیلاد مهدیزاده، گفت: شیوه اجرای نادرستان از 2 سال قبل در کارگاه پژوهشی تشکیل شد و با این سوال پیش رفتیم که نمایش و تئاتر ایران امروز چیست، چون ما همیشه مصرف کننده بوده ایم، هیچوقت به جز نمایش سنتی یک تئاتر خاصی برای خودمان نداشتیم شیوه اجرای نادرستان از این پژوهشها الهام گرفته شد.
وی افزود: ایران و مخاطب ایرانی بین شرق و غرب ایستاده، شیوه اجرای تدارک دیده برای مخاطب ایرانی باید بین این دو باشد، هستی شناسی نمایشهای شرقی مبنی بر وجود است و در غرب هستی شناسی غالب بر موجود است، فکر کردیم ایران بین این دو ایستاده و هستی شناسی آن ناظر بر کدام است، تصمیم گرفتیم شیوه اجرایی ترکیبی از این سبک تک سویه غربی و مدور شرقی را به شکل دو سویه درآوریم.
کارگردان نمایش نادرستان گفت: در مورد کاراکتر پردازی نیز تیپ شرقی و غربی متفاوت است، تیپ غربی کاملا سیاه است و در شرق چیزی متفاوت از آن، در این نمایش ما جز نادرشاه کاراکتری نداریم، نمایش از یک کاراکتر و چند تیپ شرقی شکل گرفت.
46
نظر شما