به بهانه راه رواج چالش مانکن...
یک چالش تازه گشته بر پا
در اوج سکوت کرده غوغا
گویند که هست مال دشمن
زائیده غرب بوده این فن
یک توطئه است تا که ما را
ساکن بکند چو سنگ خارا
چون مرده که رفته جانش از تن
باید که شوی مثال "مانکن"
ای غرب که باد بر تو لعنت
دنیا همه دیده از تو محنت
این بار ولی تو کور خواندی
در حسرت قصد خویش ماندی
برخیز بیا به کشور ما
ماها همه مانکنیم اینجا
فارغ ز امور تیپ و ظاهر
ما مانکن حرفه ای و ماهر
یک سر تو بزن به یک اداره
یک بار که موردی نداره!
معنای درست مانکن آنجاست
مانکن کده گفته اند اینجاست
مفهوم سکون به حدِ اعلا
این ویژگی تمام اعضا
کاری که به یک نظر تمام است
یک سال تمام بر دوام است
ابداع گر چالش از نُخستیم
از بس که همیشه تندرستیم
آویزه گوش خویشتن کن
ما مبدع مانکنیم از بُن
غارتگر ِ ابتکار ِ مایید
زشت است، کمی به خود بیایید...
مجید مرسلی
6060
نظر شما