رهبر انقلاب فرمودند «مسیر پیشرفت در گرو حرکت بر چارچوب اصول و مبانی مکتب امام است»، این به آن معنی است که الگوی پیشرفت متعارف در بررسیهای توسعه مطلوب جمهوری اسلامی ایران نیست. اما چگونه میتوان بین دو مقوله پیشرفت و نیروی محرکه آن پیوند ایجاد کرد.
مفروض این است که «مدل امام»، یک مدل متناسب با اندیشه امام، بومی و درونزاست؛ به این معنی که یکی از شاخصهای مدل امام «ایجاد انگیزه، تحرک و امید در ملت ایران» بود، و بارها تلاش کرد این موضوع مورد توجه قرار گیرد که «ملت ایران جایگاه قابل توجهی دارد». استعاره استقلال که در منظومه فکری امام جایگاه رفیعی دارد به دلیل اهمیت همین «جایگاه قابل توجهی» مطمح نظر ایشان است که برای ملت ایران تصور میکنند.
از دل همین استعاره استقلال است که استعاره پیشرفت درونزا بیرون میآید، الگوی «نه غربی ـ نه شرقی» امام نیز نمود بارز همین استعاره پیشرفت درونزا و عدم وابستگی است. در بخشی از وصیتنامه امام که توسط حضرت آیتالله خامنهای در 15 خرداد 1368 قرائت شد، آمده است «وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد، آن است که مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانهها؛ و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند. و از هر امری که شائبه وابستگی با همه ابعادی که دارد به طور قاطع احتراز نمائید.»
البته وابستگی و وابستگی متقابل فرصتهای اقتصادی کوتاه و میانمدتی را ایجاد میکند، اما نتیجه وابستگی، پیشرفت اقتصادی ماندگار نیست. کشوری که به لحاظ ایدئولوژیک ساخت و بافت نظام بینالملل مرسوم را نمیپذیرد، بایستی هزینههای سنگینی برای وابستگی خود و شرایط پساوابستگی خود متقبل باشد. این همان مفهومی است که حضرت امام خمینی(ره) به اینگونه آنرا بیان کردند «باید بدانید که وابستگی در بعض امور هر چند ممکن است ظاهر فریبندهای داشته باشد یا منفعت و فایدهای در حال داشته باشد، لکن در نتیجه، ریشه کشور را به تباهی خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شماست.» به دلیل اهمیت همین مفهوم استقلال است که حضرت امام در وصیتنامه الهی سیاسی خویش 13 بار از این کلیدواژه استفاده میکند و به همین دلیل بود که رهبر انقلاب از استقلال به عنوان یک «اصل» در مکتب امام یاد کردند.
اما در مقابل قرائتی که امام خمینی را تحریف میکند، همان نگاهی را به وابستگی دارد که حضرت امام بیم آن را میدادند. این قرائت ضمن تائید وابستگی و وابستگی متقابل بر آن است که «استقلال کشورها امروز یک ارزش به حساب نمیآید» و «دوران استقلال ملتها تمام شده است». عزت و شرافت در نزد امام خمینی به قدری از اهمیت برخوردار است که ایشان شش بار در وصیت نامه خویش، به آن اصرار میکنند و انذار میدهند که نکند به واسطه عیش و منافع مادی، شرافت خود را زیر سوال ببرید. بنابراین از نظر امام خمینی هر توسعهای پسندیده نیست، بخصوص که این توسعه از یک مدل غربی پیروی کرده باشد. این در حالی است که قرائتی که تلاش دارد امام را مصادره به تحریف کند بر آن است که لازمه پیشرفت، استقلال نیست و در پس وابستگی متقابل است که این پیشرفت به دست میآید. منزلت و عزت در این منظومه فکری کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
منبع: روزنامه جام جم- جام سیاست
نظر شما