این پایان ماجرایی بود که ماهها ذهن اهالی ورزش را به خود مشغول کرده بود تا رئیس سازمان تربیتبدنی در انتظار حکمی باقی بماند که چندان هم غیرقابل پیشبینی نیست؛ با این حال میتوان حدس زد که با کمی عقبنشینی تاکتیکی چه اتفاقاتی در آینده میافتد. علیآبادی در شرایطی برای انتخابات کمیته ملی المپیک کاندیدا شد که از چند جهت تحت فشار قرار داشت و بهخصوص عملکرد ورزش ما در المپیک او را به شدت تضعیف کرده بود. با این حال میتوان حضور او در انتخابات کمیته ملی المپیک را نوعی برنامهریزی آیندهنگرانه دانست که حضور او در ورزش را دست کم تا 4 سال بعد تضمین میکرد. با توجه به اتفاقات رخ داده در عرصه ورزش، این بهترین تصمیمی بود که علیآبادی باید میگرفت؛ اما گمان نمیکرد با پیگیری سازمان بازرسی کل کشور به این زودی مجبور به انتخاب یکی از دو صندلی موجود شود. او تا پیش از این، گزینهای مشخص برای انتخاب نداشت؛ ولی حالا میتوان حدس زد که او چه راهی را انتخاب خواهد کرد. نامهای که شیخ احمد کویتی، رئیس شورای المپیک آسیا برای معرفی او در انتخابات هیأت رئیسه IOC به ژاک روگ رئیس کمیته بینالمللی المپیک نوشت، همان اتفاقی بود که او انتظارش را میکشید. حمایت رئیس شورای المپیک آسیا از رئیس سازمان ورزش ایران اگرچه کمک به بازپسگیری کرسی از دست رفته ما در هیأت اجرایی کمیته بینالمللی المپیک است که در زمان ریاست مهرعلیزاده بر ورزش ایران از دست رفت؛ اما نکات مهمی در دل خود دارد که مهمترین آنها گرفتن رأی ایران در انتخابات پیش روی کنفدراسیون فوتبال آسیاست. حالا با این نامه، شیخ احمد میتواند از نفر اول ورزش ایران توقع داشته باشد فدراسیون تحت امر او در انتخابات AFC به کاندیدای مورد نظرش یعنی شیخ سلمان بحرینی رأی بدهد که با توجه به تردید روز جمعه کفاشیان در انتخاب فرد مورد نظر فدراسیون، این تغییر موضع فدراسیون از بن همام به شیخ سلمان کاملاً محتمل به نظر میرسد.
در کنار همه این موارد، نکته مهم دیگری وجود دارد که بدون تردید از نظر کارشناسان پنهان نخواهد ماند: انتخاب کمیته ملی المپیک. علیآبادی در طول سالهای مدیریتش ثابت کرده که فردی باهوش و آیندهنگر است. شیوه کاری و زندگی او هم همین را نشان میدهد و شکی باقی نمیماند که او در این دوراهی متوقف نخواهد ماند و به راهی میرود که حضور او در المپیکها و بازیهای آسیایی را تضمین کند. علیآبادی خوب میداند حالا که با توجه به دستور سازمان بازرسی، مجبور به انتخاب است، باید بهترین تصمیم را بگیرد و کمیته ملی المپیک میتواند همان تصمیم مناسبی باشد که نه بقای او را در ورزش، به انتخابات آتی ریاست جمهوری منوط میکند و نه او را از تصمیمگیریهای حساس و تأثیرگذار ورزش، دور.
رئیس سازمان تربیت بدنی حالا با این نامه، افقهای روشنتری را از آینده مدیریت ورزشیاش، پیش روی خود میبیند و به نظر نمیرسد انتخابی غیر از این انجام دهد مگر آنکه اتفاقی تازه بیفتد؛اتفاقی که پیشبینی آن، در حال حاضر ممکن نیست.
نظر شما